135
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

آنگاه که یک راوی ضعيف يا متهم از زندگی یک راوی گزارش می‌داد۱ يا در ستايش یک راوی يا نکوهش او، حديثی نقل می‌کرد۲ و در نقل آن گزارش یا حدیث مورد اتهام نبود و دليلی نيز برخلاف سخن او ديده نمی‌شد روايت او را می‌پذيرفتند و به جهت ضعف او آن را بی‌ارزش نمی‌دانستند.

5. در میان روايات فراوانی که کشّی در رجال خود آورده است گزراش‌هایی چندی از راويان سنی مذهب به چشم می‌خورد. در برخی از اينها کشّی آشکارا گفته است که آن روايت را از یک استاد سنی دريافت کرده است.۳ چنان می‌نمايد که وی تنها زمانی در گزارش حال رجالی راوی از روايات سنی استفاده کرده است که آن راوی از راويان مشترک میان شيعه و سنی باشد.۴ دقيقاً نمی‌توان گفت وی از اين روايت‌ها به عنوان دليلی برای توثيق يا تضعيف سود جسته است يا آنکه تنها آن را برای تأیيد و به عنوان شاهد گزارش کرده است. حتی اگر گونه دوم را در نظر داشته است باز می‌توان دانست که گزارش روايت‌های سنی از نگاه او _ دست کم برای تأیيد _ کاری درست به شمار می‌آمده است بويژه آنگاه که نشانه‌ای برای اعتماد به آن به چشم می‌آمد.۵

6. در کتاب کشّی دست کم بیش از 20 روايت با سندهایی ناپيوسته _ مرسل يا مرفوع _ به چشم می‌خورد.۶

1.. رجال الکشّی، ص۴۴۵ _ ۴۴۶، ص۵۸۱، ص۵۸۳ _ ۵۸۴.

2.. نک: رجال الکشّی، ص۷۵ _ ۷۷: روايت ابن مهران در مناقب رشيد هجری، ص۴۴۸ روايت ابن مهران در مدح عبدالله بن يحيی کاهلی، ص۵۵۴ گزارشی در نکوهش محمد بن فرات، ص۵۸۷ روايتی در مدح بزنطی.

3.. همان، ص۱۹، ۳۳ _ ۳۶، ۴۵، ۷۰، ۹۲، ۱۰۰.

4.. همان، ص۱۱۶ _ ۱۱۹ دربارۀ سعيد بن المسيّب، ۶۱۵ _ ۶۱۶ دربارۀ ابوالصلت الهرويّ.

5.. همان، ص۱۲۹، وی از پس گزارش حديثی از امام سجاد علیه السلام می‌آورد: عبدالله البرقی [يکی از راويان آن حديث ] هذا عامی إلا أنّ هذا حديث حسن قريب الإسناد. اين سخن نشان می‌دهد که کوتاهی اسناد يک حديث خود نشانه‌ای برای پذيرش آن از ديد کشّی بوده است.

6.. همان، ص۱۴ که در سند روایتی سهل بن زياد بدون واسطه از منخّل حديث روايت کرده است واين از نگاه دانش طبقات ممکن نیست، ص۱۶ روايت ابن ابی عمیر از سلمان تنها با يک واسطه بی گمان امکان ندارد، و احاديثی که در آن آشکارا مرفوع بودن سند را با لفظ «رفعه» يا مانند آن برنموده است: ص۳، ۱۱، ۱۵، ۱۶، ۲۴، ۴۶، ۷۲، ۲۸۵، ۲۹۱(دو مورد)، ۲۹۹، ۳۰۰، ۳۲۶، ۳۳۴، ۳۶۷، ۴۰۲، ۴۰۷، ۴۵۶.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
134

الحسن بن فضّال است. و می‌دانيم که ابن فضّال از دانشمندان برجسته آن روزگار در کوفه و فطحی مذهب بوده است. آنچه در اينجا بايسته در نگريستن است آن است که فطحی بودن ابن فضّال سبب نشده است که کشّی ديدگاه‌های او را در گستره جرح و تعديل راويان _ که از مهم‌ترين گستره‌های حديث‌پژوهی و حساس‌ترين آنهاست _ کنار گذارد. کشّی می‌دانسته است که ابن فضّال مردی راستگو وشايسته اعتماد است که از روی انصاف سخن می‌گويد و از اين رو بسياری از داده‌های کتاب خود را با واسطه استادش، برپايه سخنان ابن فضّال بنا نهاده است.

4. از ديگر استادان کشی جبرئيل بن احمد است. شيخ در رجال خود درباره او می‌نويسد: «کان مقیماً بکشّ، کثیر الروایة عن العلماء بالعراق و قم و خراسان».۱ کشّی در بیش از 40 جا ديدگاه‌های وی را مستقيماً از او يا کتابش گزارش کرده است. آنچه درباره او می‌دانيم گرچه زياد نيست اما به هر روی نشان می‌دهد که وی از دانشوران برجسته زمان خود بوده است.

چنين کسی نزديک به 15 روايت از محمد بن عبدالله بن مهران گزارش کرده است. اين ابن مهران از غاليان و منحرفان شناخته شده۲ آن روزگاران بوده است. اتفاق را، کشّی خود در کتابش وی را تضعيف کرده است.۳ اما چگونه است که روايت‌های بسياری از وی که در بردارنده یک ديدگاه رجالی يا روايتی درباره یک راوی است آورده است؟

چنان می‌نمايد که همان پاسخ که درباره نقل کشّی از نصر بن صباح گذشت در اينجا نيز درباره چرایی اعتماد کشّی به روايت‌های ابن مهران روا و درست باشد.۴

1.. رجال الطوسی، ص۴۱۸.

2.. رجال النجاشی، ص۳۵۰.

3.. رجال الکشّی، ص۴۴۳ و ۵۷۱.

4.. شايد کسی چنين پندارد که اين عملکرد کشّی بر پايۀ همان روش وی در نقل فراوان از ضعفا بوده است؛ اين دیدگاه با اين چالش روبروست که: اگر چنين است چرا کشّی در بسيار جا بر راويان روايت‌هايی که در کتابش آورده است _ از جمله در مواردی بر خود نصر بن صباح _ به جهت غلو يا دلايلی جز آن خرده می‌گيرد و آنها را تضعيف می‌کند ؟! جالب آن‌که حتی نجاشی نیز در چند جا از فهرست خود ديدگاه‌های نصر بن صباح را فراز آورده است (رجال النجاشی، ص۸۲، ۳۰۰، ۳۳۱، ۳۳۴) با آن‌که خود او را غالی می‌دانسته است.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 65553
صفحه از 315
پرینت  ارسال به