از همان روشهای مرسوم تحمل و اداء حدیث در آن زمان بهره میگرفت و اگر جز این بود آنچه درباره وجادهای بودن روایات محمد بن سنان برسر زبانها افتاده بود۱ درباره روایات وی نیز _ حتی آن بخش که به اجازه روایت کتابهای دیگران مربوط میشد _ شیوع مییافت.۲
وی درجای ديگر نيز همين ديدگاه را بر نموده است. او درباره یک برسازنده حديث مینويسد: «و لا بَأسَ بما رواه من الأَشعثیات و بما یجری مجراها ممّا رواه غیرُه»۳ و سرانجام بنگريم که وی درباره احمد بن هلال عبرتایی که پيش از اين نيز از او ياد کرديم، می نويسد: «أری التوقفَ فی حدیثِه إلا فیما یرویه عن الحسن بن محبوب من کتاب المشیخة و محمد بن أبی عمیر من نوادره و قد سَمِعَ هذین الکتابین جلّة أصحاب الحدیث و اعتمدوه فیهما».۴
بنابراين راوی ضعيف _ هرچند دروغگو باشد _ اگر نگاشتهای شناخته شده را روايت کند يا جز او، ديگران نيز نگاشتهای را که او نقل کرده است روايت کنند بويژه اگر در میان آنان بزرگانی هم باشند روايت آن راوی ضعيف در اين هنگام شايسته پذيرش است.
1.. رجال الکشّی، ص۵۰۷.
2.. برای تتمیم فائده یاد آوری این نکته سودمند است که رجالیان ما معمولاً به این نکته توجه داشتهاند که میزان بهرهگیری یک راوی از استاد خود چهاندازه بوده است و در این رابطه یادآور میشدند که مثلاً فلان راوی علا رغم معاصرت زمانی از هیچ یک از امامان علیهم السلام روایت نکرده یا فلان راوی تنها یک شاگرد روایی داشته یا آن راوی چه میزان از یک کتاب را گزارش نموده است و نکتههایی از این دست (برای برخی نمونهها نک: رجال النجاشی، ص۱۴، ۱۰۲، ۱۲۵، ۱۴۴، ۱۷۸، ۲۰۵، ۲۳۲، ۲۵۸، ۲۶۲، ۴۱۲، ۴۲۰، ۴۴۷ ، رجال الکشّی، ص۳۳۵، ۳۸۲ _ ۳۸۳، ۴۸۸ _ ۴۸۹، الفهرست، طوسی، ص۲۱۸؛ رجال الطوسی، ص۳۵۱، ۴۴۴، ۴۵۲؛ رجال ابن الغضائری، ص۴۶، ۷۸) بنا براین تذکر این نکته از سوی آنان که راوی ضعیف، در نقل فلان بخش از روایاتش قابل اعتماد است بدین معناست که روش آن راوی در تحمل آن روایات از نگاه آنان مشکوک و غیر مرسوم نبوده است.
3.. رجال ابن الغضائری، ص۶۷.
4.. همان، ص۱۱۲. برای نشانی روایات وی در کتب اربعه از حسن بن محبوب و ابن ابی عمیر به برنامۀ درایة النور، بخش اسناد مراجعه کنید.