141
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

از همان روش‌های مرسوم تحمل و اداء حدیث در آن زمان بهره می‌گرفت و اگر جز این بود آنچه درباره وجاده‌ای بودن روایات محمد بن سنان برسر زبان‌ها افتاده بود۱ درباره روایات وی نیز _ حتی آن بخش که به اجازه روایت کتاب‌های دیگران مربوط می‌شد _ شیوع می‌یافت.۲

وی درجای ديگر نيز همين ديدگاه را بر نموده است. او درباره یک برسازنده حديث می‌نويسد: «و لا بَأسَ بما رواه من الأَشعثیات و بما یجری مجراها ممّا رواه غیرُه»۳ ‌و سرانجام بنگريم که وی درباره احمد بن هلال عبرتایی که پيش از اين نيز از او ياد کرديم، می نويسد: «أری التوقفَ فی حدیثِه إلا فیما یرویه عن الحسن بن محبوب من کتاب المشیخة و محمد بن أبی عمیر من نوادره و قد سَمِعَ هذین الکتابین جلّة أصحاب الحدیث و اعتمدوه فیهما».۴

بنابراين راوی ضعيف _ هرچند دروغگو باشد _ اگر نگاشته‌ای شناخته شده را روايت کند يا جز او، ديگران نيز نگاشته‌ای را که او نقل کرده است روايت کنند بويژه اگر در میان آنان بزرگانی هم باشند روايت آن راوی ضعيف در اين هنگام شايسته پذيرش است.

1.. رجال الکشّی، ص۵۰۷.

2.. برای تتمیم فائده یاد آوری این نکته سودمند است که رجالیان ما معمولاً به این نکته توجه داشته‌اند که میزان بهره‌گیری یک راوی از استاد خود چه‌اندازه بوده است و در این رابطه یادآور می‌شدند که مثلاً فلان راوی علا رغم معاصرت زمانی از هیچ یک از امامان علیهم السلام روایت نکرده یا فلان راوی تنها یک شاگرد روایی داشته یا آن راوی چه میزان از یک کتاب را گزارش نموده است و نکته‌هایی از این دست (برای برخی نمونه‌ها نک: رجال النجاشی، ص۱۴، ۱۰۲، ۱۲۵، ۱۴۴، ۱۷۸، ۲۰۵، ۲۳۲، ۲۵۸، ۲۶۲، ۴۱۲، ۴۲۰، ۴۴۷ ، رجال الکشّی، ص۳۳۵، ۳۸۲ _ ۳۸۳، ۴۸۸ _ ۴۸۹، الفهرست، طوسی، ص۲۱۸؛ رجال الطوسی، ص۳۵۱، ۴۴۴، ۴۵۲؛ رجال ابن الغضائری، ص۴۶، ۷۸) بنا براین تذکر این نکته از سوی آنان که راوی ضعیف، در نقل فلان بخش از روایاتش قابل اعتماد است بدین معناست که روش آن راوی در تحمل آن روایات از نگاه آنان مشکوک و غیر مرسوم نبوده است.

3.. رجال ابن الغضائری، ص۶۷.

4.. همان، ص۱۱۲. برای نشانی روایات وی در کتب اربعه از حسن بن محبوب و ابن ابی عمیر به برنامۀ درایة النور، بخش اسناد مراجعه کنید.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
140

نخست آن که خود دارای نگاشته‌ای است که روایات هماهنگ با باور‌ها و گرایشات فکری خود را در آن گزارش کرده است. از این حیثیت اگر آن نگاشته با باور‌های رسمی جامعه شیعی سده چهارم و پنجم ناسازگار بود وی را تضعیف و از اعتماد به روایات آن کتاب خودداری می‌کردند.

اما حیثیت دوم مربوط به «شیخ اجازه بودن» راوی ضعیف است. از این جنبه اگر راوی ضعیف امانت را رعایت نکرده بود و از پیش خود در روایات کتابی که آن را اجازه می‌داد دخل و تصرف می‌نمود این مطلب به سرعت کشف می‌شد چه می‌دانیم که حلقات سماع و قرائت و مقابله حدیث در آن روزگار رواج کامل داشت و معمولاً چند نسخه از یک کتاب _ که در حقیقت نشان‌دهنده وجود چند سلسله اجازه تا نویسنده کتاب بود _ در دست بود. بنا بر این در صورت وجود چنان تصرفاتی راوی ضعیف در هدف احتمالی خود علی القاعده ناکام می‌ماند.۱ بنا بر این می‌توان به وی در نقل این نگاشته‌های شناخته شده اعتماد کرد. بدین سان این تفکیک میان دو حیثیت راوی را نه تنها نباید ناشی از تسامح در حوزه احراز شرایط لازم در راوی به شمار آورد بلکه باید آن را یک رویکرد کاملاً عقلائی و عرفی در تعامل با راوی ضعیف دانست. در این رویکرد ضعف راوی لزوماً به معنی ضعیف دانستن وی حتی در نقل آثار دیگران نیست. برای نمونه وقتی می‌بینیم که محدثان بزرگی چون مفيد که در حوزه رجال نیز صاحبنظر بوده‌اند از حسن بن محمد روایات بسیاری را گزارش کرده‌اند و اکثریت قاطع این روایات نیز به نقل وی از جدّش گزارش شده است_ یعنی همان روایاتی که ابن غضائری وی را در نقل آنها قابل اعتماد می‌دانست _ می‌توانیم این‌گونه نتیجه بگیریم که این دسته از روایات وی قابل اعتماد است و وی در نقل آنها راستگو بوده است.‌۲ یعنی وی نیزـ_ دست کم در نقل این دسته از روایات _

1.. می‌توان عبارت «التی رواها عنه غيرُه» و قید «المشهورة»را در سخن ابن غضائری ناظر به همین مطلب دانست.

2.. شگفت آنکه ابن غضائری دربارۀ کسی چنين ديدگاهی دارد که خود دربارۀ وی می‌گويد: «کان کذّاباً يَضَعُ الحديثَ مجاهرةً»؛ اکنون بنگريد که در روزگار ما طرق محدثين سده‌های چهار و پنج به نگاشته‌های سدۀ دوم وسوم را تنها از آن رو که يک راوی که‌اندک ضعفی دارد در آن هست، بی ارزش می‌شمارند‌!

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77250
صفحه از 315
پرینت  ارسال به