دوم: اعتماد به برخی نگاشتههای راویان فاسد المذهب و ضعیف
جز در پيشگفتار، شيخ در متن کتاب نيز پس از ياد کرد نام برخی از راويان ضعيف اين نکته را يادآورمی شود که گرچه اين افراد، ضعيف بودهاند اما شيعیان کتابهای آنها را میپذيرفتهاند. وی در باره یکی از این افراد مینويسد: «طلحة بن زید له کتاب و هو عامی المذهب إلا أنّ کتابه معتمد»؛۱ نيز در جایی ديگر پس از ياد کرد نام علی بن الحسن الطاطری و اینکه واقفی ای کنيه توز وسخت متعصب بوده است، می نويسد: «و له کتب فی الفقه رواها عن الرجال الموثوق بهم و بروایاتهم فلأجل ذلک ذکرناها».۲
بر پايه اين سخن شيخ، واقفی و کژ انديش بودن طاطری سبب نمیشد که در آن روزگاران از پذیرش برخی کتابهای او که روایات آنها را از راویان ثقه و قابل اعتماد گرفته بود خودداری کنند. چنانکه پس از اين خواهيم ديد شيخ همين روش را در نگاشته گرانسنگ فقهی خود تهذيب الأحکام نیز به کار بسته است.
شيخ در جایی ديگر در شرح حال فقيه برجسته کوفه در پايان سده سوم علی بن حسن بن فضّال مینويسد: «ثقة کوفی کثیر العلم، واسع الروایة و الأخبار، جید التصانیف، غیر معاند و کان قریب الأمر إلی أصحابنا الإمامیة القائلین بالإثنی عشر».۳
در اينجا نيز چنانکه میبینید شيخ بر کتابهای یک فطحی مذهب اعتماد کرده است و نگاشتههای او را خوب میشمارد. در آن روزگاران بسياری از راويان امامی مذهب نگاشتههای اصحاب امامان پيشين بويژه کتابهای ياران امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام را از ابن فضّال روايت میکردهاند.۴ اين خود گوياترين گواه بر آن است