میساختند. با اين شيوه پيداست که چنان ستايشها به چنين نگاشتهها ارزشی میداد که ديگر نگاشتههای عادی حديث در آن روزگاران از آن بهرهای نداشتند.
بر پايه اين هفت نکته میتوان گفت:حديث ضعيف از نگاه شيخ از هيچ رو بیارزش نبود؛ اساساً نگاه شيخ در گستره ارزيابی حديث بیش از آنکه نگاهی «سند شناسانه» و با ژرف نگری در وثاقت يا ضعف راوی باشد نگاهی کتابشناسانه بود. وی در بسياری موارد احاديث فاسد المذهبها را میپذيرفت۱ و کتابهای آنان را روايت میکرد. اینکه در یک نگاشته حديثی احايث مرسل ومانند آن به چشم خورد وی را از اینکه آن نگاشته را بستاید و بر آن تکيه کند _ اگر نشانهای وجود داشت که به آن نگاشته اعتبار میداد و آن را مهم مینماياند _ باز نمیداشت.
۵. نجاشی، ديدگاه رجالی او و جايگاه حديث ضعيف در آن
ابوالعباس احمد بن علی النجاشی (372 _ 450ق) از برجستهترين رجاليان شيعه در پنج سده نخست هجری است.
نگاشته ارجمند وی: فهرست أسماء مصنّـفی الشيعة واژگونه آنچه برخی میپندارند تنها منبعی برای توثيق و تضعيف راويان نيست که به جهت جايگاه نويسنده آن گنجينهای گرانبها از دادههایی است که شيوه پيشينيان را در پنج سده نخست هجری در برابر احاديث برمینمايد. اين دادهها آشکارا به ما نشان میدهند که آنان با بهرهگیری از چه نشانههایی حديثی را میپذيرفتند و روایتی دیگر را به کناری مینهادند و در یک سخن چگونه حديث را از سوی متن و سند ارزيابی میکردند.
آنچه در زير میآيد ره آورد کنکاشی در اين کتاب است. در اين بخش به دنبال آن هستیم که از تو در توی گفتههای وی آنچه را در نهاد نا خودآگاه وی در برخورد با حديث ضعيف پذيرفته واستوار شده بود پيش چشم آوریم. با بررسی نگاشته وی در یک نگاه کلی میتوان نشانههایی را که بر پايه آنها پيشيينيان یک حديث را به کناری مینهادند يا روايت یک راوی را نمیپذيرفتند در دستههای زير گزيده کرد: