مکتب حديثی بغداد و دیدگاه آن درباره حديث ضعيف
درآمد
مکتب حديثی بغداد را بیشتر با نام سه تن از دانشوران حديث، فقه و کلام شيعی، شيخ مفيد و سپس دو شاگرد برجسته وی: سيّد مرتضی و شيخ طوسی رحمه الله میشناسند. برترين ويژگی اين مکتب به دلايلی _ که بررسی آن نوشتار ديگری را میخواهد _ عقلگرایی آن است. چنانکه در بخش «خبر واحد» به اشارت گفتيم و گذشتيم بغداد دست کم در روزگار دانشآموختگی و استادی شيخ مفيد و تا سالها پس از وی کانون گفتگوهای کلامی میان معتزله و مخالفان آنها از یک سو، و میان دانشيان حديث شيعه و معتزله از سوی ديگربود. اين گفتگوها و کشاکشها بر فضای اصولی و حديثی شيعه اثر نهاد به گونهای که برخی ازديدگاههای اصولی دانشوران شيعی با ديدگاههای انديشوران معتزلی آن روزگار همسو و هماهنگ گشت.
سرشت گفتگوهای کلامی، استدلالهای عقلی را بدنبال داشت. از اين رو بیشتر دانشوران حديث شيعه در بغداد آن روز پيش از آنکه حديثپژوه باشند متکلم بودند. اين دانشوران آنگاه که به گستره حديث نيز پا مینهادند _ خواسته يا ناخواسته _ همان روحيه کلامی را از راه بهره گیری از استدلالهای عقلی به کار میبستند.
اين شيوه با روش محدثان نصگرای قم یکسر در ستيز بود. با یک ارزيابی ساده میان یک دو نگاشته برآمده از مکتب حدیثی قم مانند الکافی با نگاشته هم ارز آن در بغداد مانند تهذيب الأحکا م در خواهيم يافت که تفاوت ره از کجاست تا به کجا!