179
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

تکلّف و تحميل معنا به متن همراه باشد.‌۱ از اين رو شايد بتوان گفت سيّد در برابر روايات غير فقهی _ و بويژه تفسيری _ روايت را از آن رو که خبر واحد بود کنار نمی‌نهاد. سيّد گرچه در چند جا بر برخی روايت‌ها خرده گرفته است که: خبر واحدند اما حتی در آن هنگام نيز تلاش داشته است برای آنها معنایی پذيرفتنی برنمايد.

چهارم: مفهوم واژه «ضعیف» در اندیشه سیّد

يک نکته: چنان می‌نمايد که واژه ضعيف نيز در نگاه سيّد _ بر پايه آنچه تا کنون آمد _ تنها پس از ارزيابی متن حديث برای توصيف آن به کار می‌رفته است. خواست وی از کاربرد اين واژه برای حديث آن بود که نشان دهد آن حديث را پذيرفتن نشايد. وی در جایی از الأمالی خود اين حديث را می‌آورد که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده‌اند: «من رآنی فقد رآنی فإنّ الشيطان لا يتخيّل بی»؛ سيّد از آنجا که ظاهر اين حديث را با عقل خود ناسازگار دانسته است۲ درباره آن چنين می‌نگارد: «هذا خبر واحد ضعيف من أضعف أخبار الآحاد و لا معوّل علی مثل ذلک».۳

بر اين اساس تا روزگار سيّد واژه «ضعيف» پس از ارزيابی متن حدیث و در کاربرد واژگانی خود و هم سنگ واژگانی چون «غير مقبول»، «غير معتبر» و مانند آن به کار می‌رفت و طبیعتاً واژه صحيح را نيز برای حديث پذيرفته و شايسته اعتماد به کار می‌بردند.

3. شيخ طوسی رحمه الله و نگاه وی به حديث ضعيف

درآمد

شيخ ابو جعفر محمد بن حسن طوسی (385 _ 460ق) بی‌گمان یکی از ستارگانی است که تا کنون در آسمان دانش شيعه درخشيده‌اند و همچنان تا روزگار ما

1.. در چنين هنگام سيّد بر آن باور بود که کنار نهادن اين‌گونه روايت‌ها بايسته و واجب است.

2.. خرده ای که بر اين روايت می‌گرفتند آن بود که کافر و مسلمان هر دو ممکن است رسول اکرم صلی الله علیه و آله را در خواب ببينند و هر يک بر خلاف ديگری آن را گزارش کند. با اين حال چگونه می‌توان پذيرفت هر دو رسول اکرم صلی الله علیه و آله را به حقيقت ديده‌اند؟

3.. أمالی المرتضی، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، ج۲، ص۳۲۸.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
178

مايه روايت ناآشنا و با انديشه کلامی سيّد ناهمگون می‌نمود بنياد پذيرش آن روايت را از آن رو که خبر واحد است سست می‌کند۱ اما در همانجا نيز تلاشی دارد برداشتی شايسته پذيرش به دست دهد. گفتنی است که بیشتر روايت‌هایی که سيّد در الأمالی آنها را تأويل۲ کرده است از سنّيان گزارش شده است۳ ولی با اين همه سيّد هيچ گاه آنها را بدين سبب به کنار نمی‌نهد. وی در تفسير آيات قرآن از روايت‌های تفسيری معصومان علیهم السلام بسيار اندک ياد می‌کند و اين البته نه به سبب بی‌توجهی وی به اين روايت‌ها که بیشتر به جهت گرايش فراگیر درميان مفسران آن روزگار بغداد بود. واژگونه محدثان، بیشتر آنان را شيوه آن بود که در تفسير آيات به ادبیات عرب و آرايه‌های ادبی چنگ می‌زدند. از اين رو به روشنی نمی‌توان دانست شيوه سيّد در گستره تفسير آنگاه که با روايتی ضعيف روبرو می‌شد چه بوده است. اما از یک دو اشارت که سيّد در الأمالی فراز آورده است شايد بتوان گوشه‌هایی از ديدگاه‌های وی در اين زمينه را آشکار کرد. در یک جا اين روايت را از «أنس» گزارش کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «‌ما من قلب آدمی إلّا و هو بین إصبَعَین من أصابع الله تعالی‌».۴ آنگاه می‌نويسد: «إن سأل سائل فقال ما تأویل هذه الأخبار علی مایطابق التوحید و ینفی التشبیه؟ أو لیس من مذهبکم أن الأخبار التی یخالف ظاهرها الأصول و لا تطابق العقول لا یجب ردّها والقطع علی کذب رواتها إلّا بعد أن لا یکون لها فی اللغة مخرج و لا تأویل و إن کان لها ذلک فباستکراهٍ أو تعسُّفٍ و لستم ممن یقول ذلک فی مثل هذه الأخبار فما تأویلها؟».۵

بار ديگر در اين چند جمله بنگريد! بر پايه آن چه آمد سيّد را دست کم در گستره روايت‌های تفسيری _ اگر نگوييم در گستره همه روايت‌های غير فقهی _ باور آن بوده است که روايت‌هایی را که ظاهر آن با دلايل عقلی، کلامی يا قرآنی در ستيز است نباید بی‌درنگ کنار نهاد بلکه تا آنجا که بتوان بايد آن را تأويل کرد جز آنگاه که اين تأويل با

1.. الأمالی، ج۱، ص۶۱، أمالی المرتضی (چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم)، ج۲، ص۲۹۴و ۳۲۹.

2.. تأويل در «أمالی» مترادف تفسير و شرح است.

3.. برای نمونه نک به الأمالی، ج۱، ص۴، ۲۴، ۴۱، ۵۳، ۶۵؛ ج۲، ص۲، ۲۰، ج۳، ص۸۲، ۱۳۸.

4.. همان، ج۲، ص۲. و نیز با واژگانی نزديک به متن در مسند احمد، ج۲، ص۱۶۸.

5.. الأمالی، ج۲، ص۲. وی در ادامه معنايی پذيرفتنی از اين حديث فرا ديد می‌آورد.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 65538
صفحه از 315
پرینت  ارسال به