میدانند و دستهای دیگر 10 بار را؛ فاضل آبی از پی یاد کرد دیدگاه فقیهان شیعه و دلایل آنها مینویسد: «ورأیت المتأخر متردّداً فی هذه المسألة اختار فی الباب الأوّل من کتاب النکاح تحریم العشرة مستدلّاً بما لا طائل تحته فلا ینبغی أن یذکَر۱ و اختار فی باب الرضاع تحریم خمس عشرة متمسکا بالإجماع...».۲
بر پایه آنچه گذشت اگر دیدگاه یک فقیه در نگاشته اصولیاش آن باشد که روایتهای واحد _ چه رسد به ضعیف و مرسل _ را از هیچ رو نپذیرد باری در گستره فقه و حدیث گردن نهادن به چنین روشی دشوار و بلکه نشدنی است و هم از این رو آنانکه خود پرچمداران ستیز با خبر واحد بودند در میدان کار فقهی راهی جز آنچه در اصول گفتند پیمودند. این البته نه شگفت است و نه خردهای بر آنان. زیرا چنانکه پیش از این گفتیم فضای اصولی شیعه در سده پنجم با جستارها و گفتگوهای کلامی در آمیخته بود و فقیهانی چون سیّد مرتضی که به دلایلی که پیشتر به تفصیل گذشت عمل به خبر واحد را نمیپذیرفتند نمیتوانستند در فقه صراحتاً از خبر واحد سخن به میان آورند. فاضل آبی با تیزبینی خود این نکته را دریافته بود که بسیاری از اجماعهای سیّد مرتضی به سبب خاموش ساختن دشمنان بوده است. وی در پایان کتاب الهبه چنین مینگارد:
فإن قال قائلٌ قد ادّعیتم الإجماع علی کثیرٍ من مسائل الهبة والمرتضی مخالف فی ذلک کلّه... قلنا: هو قول شاذّ له (تنازله / خ) فی الانتصار یباحث المخالفین و یدّعی علیه إجماع الإمامیة... .
از اینرو در چهره بستن چنان اجماع که سیّد مرتضی در نگاشتههای اصولی خود ویژگیهایش را بر میشمرد تردیدها فراوان است و این سخن چنانکه گذشت درباره ابن ادریس _ که برجستهترین شاگرد مکتب سیّد مرتضی در سده ششم به شمار میرود _ نیز درست است.
کوتاه سخن آنکه ابن ادریس گرچه در گستره اصول بر کنار نهادن خبر واحد پای