211
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

این شیوه سیّد در برابر احادیث و نگاشته‌های شیعیان کم و بیش گونه ‌تعامل بزرگان مکتب قم و نیز چگونگی تعامل شیخ طوسی رحمه الله را با احادیث به یاد می‌آورد. البته گرایش‌های حدیثی اخلاقی وی در پیدایش این شیوه بی‌اثر نبوده است. از دیگر عامل‌های اثر گذار در پیدایش این شیوه توجه فراوان سیّد به نگاشته‌های شیخ طوسی رحمه الله و شیوه حدیثی وی بود. این همه سبب شد وی چونان محدث بزرگ حلّه و فقیه گمنام آن شهر راهی جز راه ابن ادریس پوید و آشکارا از روایی اعتماد به بسیاری از احادیث سخن گوید. شیوه وی را در روزگاران پسین بویژه در روزگار صفویان بسیار ستودند و بسیاری از دانشوران سده دهم تا دوازدهم از آن پیروی کردند.

با این همه باید این نکته را گوشزد کنیم که خواست ما از باز گفت این سخنان و آنچه در این بخش آوردیم آن نیست که همه آنچه را در سه چهار سده نخست در نگاشته‌های شیعیان آمده است از نگاه سیّد درست بنمایانیم و پذیرش آن را روا و شایسته بدانیم. هرگز این‌گونه نیست و اگر به روش سیّد نیز نیک بنگریم در می‌یابیم که سخن، خواست و شیوه وی نیز چنین نبوده است.

اندیشه سیّد آن بود که صحت انتساب احادیث روایت شده در نگاشته‌هایی که در عصر ائمه یا نزدیک به آن روزگار و آن هم از سوی یاران شناخته شده آن بزرگواران _ و نه هر راوی سده‌های نخست _ فراهم آمده بود پذیرفتنی است جز آنگاه که دلیلی بیابیم که ما را از پذیرش چنان روایت‌ها باز دارد. و روشن است که این مطلب با پذیرش هر نگاشته حدیثی کهن کاملاً متفاوت است.

بر همین مبنا بود که سیّد آنجا که درون مایه دو حدیث را با یکدیگر ناسازگار می‌یافت بیش و پیش از آنکه از سوی سند بر یکی از آن دو خرده گیرد و آن را به سادگی و با خدشه در وثاقت یکی از راویان از گردونه کنار نهد، تلاش می‌کرد تا درون مایه آن دو را به گونه‌ای با هم آشتی دهد.۱ این رویکرد از ارکان اندیشه وی و شیوه‌ای

1.. نمونه را بنگرید به الإقبال، ص۲۷، ۲۵۲ و ۲۵۳.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
210

امامان علیهم السلام و بزرگان شیعه در چهار سده نخست ارجمندترین طریق را طریق خود تا شیخ می‌دانست که شیخ نیز آن نگاشته‌ها را با واسطه هارون بن موسی روایت می‌کرد.۱ از گونه سخن سیّد در دیباچه فلاح السائل و ستایش‌هایی که از تلعکبری بر زبان آورده است۲ آشکار است که حضور هارون بن موسی در زنجیره روایت این نوشته‌ها خود نشانه‌ای بر درستی آنهاست و نیز آنکه امامان علیهم السلام چنان سخنان را فرموده‌اند.۳

شیوه پیش‌گفته را می‌توان درباره برخی از راویان ثقه گستراند. از گونه نگاه سیّد در برخی نمونه‌ها چنان بر می‌آید که وی بویژه روایت یک ثقه را که کتابش را بر امام عرضه کرده بودند می‌پذیرفت. برای نمونه وی روایتی را از کتاب احمد بن عبدالله بن خانبه _ که کتابش را بر امام عسکری علیه السلام عرضه کرده بود _ می‌آورد و می‌نویسد: «وقد ذکر جدّی السعید أبو جعفر الطوسی فی کتاب الفهرست: أنه من أصحابنا الثقات و روی لنا العمل بما تضمنه کتابه فی الدعوات».۴ سیّد همچنین نگاشته‌های برخی راویان برجسته غیر امامی را نیز شایسته پذیرش می‌دانست. برای نمونه درباره علی بن حسن بن فضّال _ محدث مشهور فطحی _ می‌نگارد: «... و قال الشیخ علی بن الحسن بن فضّال فی کتاب الصیام _ و قد أثنی علیه بالثقة جدّی أبو جعفر الطوسی و أبو العباس النجاشی _ ما هذا لفظه...».۵

سیّد مراسیل ابن ابی عمیر را نیز چونان مسانید وی می‌دانست و می‌پذیرفت و بر این باور بود که: «... و مراسیل ابن أبی عمیر کالمسانید عند أهل الوفاق...».۶

1.. فلاح السائل، ص۱۳ _ ۱۵.

2.. همان، ص۱۴.

3.. برای نمونه‌هایی دیگر از اعتماد سیّد به نگاشته‌های بزرگان شیعه نک: کشف المحجّة، ص۸۲. دربارۀ کتاب المعرفة ابراهيم بن اسحاق ثقفی، کتاب الدلائل طبری امامی، کتاب الدلائل عبدالله بن جعفر حمیری و کتاب‌های تنی چند از دیگر بزرگان.

4.. فلاح السائل، ص۱۸۳.

5.. الإقبال، ص۲۶۵.

6.. فلاح السائل، ص۱۵۸.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 65533
صفحه از 315
پرینت  ارسال به