223
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

أبی بصیر و إن کانت حسنة لکن العامل بها من الأصحاب قلیلٌ».۱

پس، از نگاه محقق عمل نکردن اصحاب نشانه‌ای بود که نمی‌باید از آن چشم پوشید و چنانکه گفتیم این نشانه پس از محقق نیز از سوی شاگردان وی چونان محکی سترگ برای ارزیابی روایت‌ها به کار می‌رفت.

2. عمل اصحاب ضعف سند را می‌پوشاند

این نشانه نیز در اندیشه محقق جایگاهی والا داشته و وی در استنباط احکام بدان بسیار چنگ زده است. وی بارها برای برنمودن دلیل یک حکم روایتی را که برخی راویان آن ضعیف بوده‌اند فراز آورده است و آنگاه گوشزد می‌کند: با آنکه سند این روایت ضعیف است اما از آنجا که اصحاب بدان عمل کرده‌اند شایسته پذیرش است. وی در جایی درباره روایتی از عمّارساباطی می‌نویسد: «و [الروایة] الأولی و إن ضعف سندها فإنّ الاعتبار یؤیدها من وجهین أحدهما: عمل الأصحاب علی روایة عمار الثقة حتی أن الشیخ رحمه الله ادّعی فی العدّة إجماع الإمامیة علی العمل بروایته و روایة أمثاله ممن عدّدهم...».۲

نیز در جایی دیگر چنین می‌نگارد: «.... و المستند روایة عمرو بن سعید عن أبی جعفر علیه السلام و إن ضعف سندها فالشهرة تؤیدها فإنی لم أعرف من الأصحاب رادّاً لها فی هذا الحکم».۳

وی در جایی دیگر آشکارتر دیدگاه خویش را پیش می‌کشد: «لا یقال: رواة هذا السند فطحیة لأنّا نقول هذا حقّ لکن... ثم هذه الروایة معمول علیها عند الأصحاب عملاً ظاهراً و قبول الخبر بین الأصحاب مع عدم الرادّ له یخرجه إلی کونه حجّة فلا یعتَدُّ إذاً بمخالف فیه...».۴

از بخش پایانی سخن وی می‌توان دریافت وی روایتی را که اصحاب پذیرفته‌اند گر چه سندش ضعیف باشد از روایت دیگر _ هر چند سندش صحیح باشد _ در هنگام تعارض برتر می‌دانست.

1.. همان، ج۱، ص۴۱۱.

2.. همان، ج۱، ص۶۰.

3.. همان، ج۱، ص۶۱.

4.. همان، ج۱، ص۶۲.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
222

چنانکه پس از این می‌‌آید _ از واقع‌گرایی و توجه به پیشینه ‌حدیث شیعه دور گشت و معیارهای اصولی بر محک‌های تاریخی در ارزیابی احادیث چیره گشت.

محقق در دنباله سخن خود اندکی گام را پیش‌تر می‌نهد و خبر واحدی را که امامیه آن را گزارش کرده ولی بر آن خرده‌ای نگرفته یا واژگونه‌آن عمل نکرده‌اند حتی یقین آور نیز می‌داند. وی به گاه روشن کردن چرایی این باور خود می‌نگارد: «فلأنّ مع عدم الوقوف علی الطاعن و المخالف له یتیقّن أنّه حقّ لاستحالة تمالی الأصحاب علی القول الباطل و خفاء الحقّ بینهم...».۱

جز در پیشگفتار کتاب، محقق به هنگام بر نمودن دلایل فتواهای خود در متن کتاب نیز اندیشه‌های خود را درباره حدیث ضعیف نمایانده است که در زیر آنها را بر می‌رسیم:

1. عمل نکردن اصحاب به یک روایت

چنانکه گفتیم وی عمل نکردن اصحاب بر پایه یک روایت را _ هر چند راویان آن همگی ثقه باشند _ نشانه‌ای برای عدم اعتبار آن روایت می‌دانست. وی بارها و بارها برخی احادیث را از این راه به کنار نهاده است. خواست وی از «اصحاب» بزرگان امامیّه است که وی خود از برخی از آنان در پیشگفتار المعتبر یاد می‌کند. از آن میانند: علی بن بابویه، شیخ صدوق، ابن جنید، ابن ابی عقیل، شیخ مفيد، سیّد مرتضی و شیخ طوسی رحمه الله.۲

محقق به مناسبت به کارگیری این ملاک در جایی چنین می‌نگارد:

«... و روایة أبی أسامة قویة السند لکنّها متروکة بین المفتین...»۳ و نیز: «و هذه الروایة مخالفة لما علیه الأصحاب...»۴ و یا: «وهو۵ متروک فی فتوی الأصحاب...»؛۶ و در جای ديگر: «و روایة

1.. همان، ج۱، ص۳۰.

2.. همان، ج۱، ص۳۳.

3.. همان، ج۱، ص۶۷.

4.. همان: ج۱، ص۳۰۱.

5.. ضمیر به «درون مایۀ» یک روایت باز می‌گردد.

6.. همان، ج۱، ص۶۰.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 64081
صفحه از 315
پرینت  ارسال به