231
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

بر پایه آنچه گذشت نمی‌توان گفت محقق این چند واژه را در معنایی که از روزگار علامه شناخته و مصطلح شد، به کار برده است. خواست وی از این واژگان همان معنای واژگانی آنهاست. واژه‌هایی چون «صحیح»، «سلیم»، «حسن» از نگاه او نشانگر اعتبار حدیث و واژه «ضعیف» نُماینده «بی‌اعتباری» آن بوده است. گر چه به نظر می‌آید در بیشتر نمونه‌ها واژه صحیح درباره احادیثی به کار رفته است که بیشتر راویان آن ثقه بوده‌اند. همان سان که درباره واژه «ضعیف» این نکته را می‌توان افزود که در بیشتر نمونه‌های کاربرد آن، در سند آن احادیث راوی‌ای واقفی، فطحی، سنی و ضعیف و مانند آنها را می‌بینیم و این نکته ایست بس شایسته درنگ که پس از این درباره آن بیشتر گفتگو خواهیم کرد.

پنجم: نگاهی به آنچه گذشت

از آنچه گذشت می‌توان دریافت که محقق در استنباط فقهی خود تجربه کهن دانشوران امامی را همیشه پیش چشم داشت و بویژه به شیوه عملی آنها بسیار در می‌نگریست. از نگاه وی اگر اصحاب روایتی را کنار نهاده‌اند ناگزیر برای آن دلیلی داشته‌اند. بی‌اعتنایی آنها به یک روایت _ گر چه راویان آن همه ثقه باشند _ نه از آن‌رو بود که آن را ندیده‌اند بلکه نشان دهنده آن بود که در گذر تاریخ فقه، آن حدیث را بیانگر دیدگاه حقیقی امامان علیهم السلام نمی‌دانستند.

روشن است که در تاریخ شیعه هر چه عقب‌تر رویم و به روزگار امامان علیهم السلام نزدیکتر شویم به آن اندازه که هواداران و گزارشگران یک حدیث بیشتر باشند دل آسودگی ما از آن حدیث بیشتر است و هر چه پذیرندگان آن کمتر، اعتماد ما نیز اندک‌تر. به عبارت روشنتر هر اندازه بتوان نشان داد که از میان چند حکم در یک موضوع فقهی کدامیک پیوستگی بیشتری تا روزگار امامان داشته است و یاران امامان در گذر تاریخ کدام حکم را بیشتر پذیرفته‌اند می‌توان بدان حکم اعتماد بیشتری داشت.۱

1.. با تشکر از استاد سیّد علی رضا حسینی برای یاد آوری این نکته. این دسته از احکام که پیوستگی آنها تا روزگار معصومین علیهم السلام احراز می‌شود، همان است که در زبان مرحوم آیت الله بروجردی «اصول متلقاة» نام گرفت. برای آشنایی بیشتر نک: البدر الزاهر، ص۱۹ _ ۲۱، ۸۰ _ ۸۱، ۱۲۵، تقریرات فی أصول الفقه، ص۲۹۷؛ مقدمۀ المهذب قاضی ابن البراج به قلم آیت الله سبحانی، ص۲۲ _ ۲۳.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
230

پسینیان نمی‌توان صحیح خواند. در جایی دگر روایتی را «صحيحة» خوانده است که عثمان بن عیسی راوی واقفی مذهب آن را گزارش کرده است.۱

کاربرد واژه «حسن» نیز با نگاه پسینیان چندان همگون نمی‌نماید. گاه روایتی را که همه راویان آن ثقه‌اند «حسنه» خوانده است.۲ وی حدیثی را که سکونی گزارش کرده است حسنه می‌نامد۳ بنگرید: «و هذا السکونی ضعیف لکن روایته حسنة لأنّه أرض فلا یخرج باللون و الخاصیة عن اسم الأرض کما لا یخرج الأرض الصفراء و الحمراء».۴ گفتنی است بر پایه حدیث سکونی با گچ و نوره می‌توان تیمّم کرد ولی با خاکستر نه؛ محقق درون مایه این حدیث را با آیه ارجمند: «فَتَیمَّمُوا صعیداً طیباً»۵ هماهنگ می‌یابد و از همین رو آن را حسنه می‌شمرد. پیداست که ملاک چنین نامگذاری متن حدیث است و نه سند و آنچه بیش از هر چیز این سخن را استوار می‌سازد آن است که وی با آنکه سکونی را ضعیف می‌داند این حدیث را حسنه نامیده است.۶ محقق در نمونه‌ای دیگر نیز روایت یک واقفی را «حسنه» خوانده است:

و دلّ علی ذلک روایة حنان بن سدیر عن أبی عبدالله علیه السلام... و حنان المذکور واقفی لکن روایته حسنة مشهورة... .۷

1.. در سند روایت ابن ابی یعفور که در المعتبر (ج۲، ص۱۰۱) آمده است عثمان جای دارد. نک: وسائل الشیعة، ج۴، ص۴۰۶، ح۸. محقق در صفحۀ پسین، این روایت را در کنار روایت‌های دیگر، الأخبار الصحيحة خوانده است. محقق خود عثمان را واقفی می‌داند: المعتبر، ج۱، ص۲۶۱، ج۲، ص۷۷۰؛ نکت النهایة، ج۲، ص۴۴۹.

2.. المعتبر، ج۱، ص۲۰۱ و نیز نک به وسائل الشیعة، ج۲ ، ص۳۷۴.

3.. المعتبر، ج۱، ص۳۷۶.

4.. همان.

5.. سورۀ مائدة: ۶.

6.. نمونه‌های دیگری از کاربرد واژۀ «حسنه» را دربارۀ روایت‌هایی که راویان آن همگی ثقة بوده‌اند نک در المعتبر، ج۲، ص۲۶۷ (= وسائل الشیعة، ج۳، ص۴۸۰، ح۳)، ج۲، ص۱۰۷ (= وسائل الشیعة، ج۴، ص۴۵۰، ح۱).

7.. همان، ج۲، ص۶۶۷.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 64101
صفحه از 315
پرینت  ارسال به