239
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

می‌نگارد: «و هما فی الصحیح»۱ که به گمان بسیار با این عبارت در پی آن است که سند هر دو را صحیح بنمایاند. با درنگ در سند آن دو حدیث در تهذیب الأحکام همه راویان آن دو را ثقة می‌یابیم.۲

ولی در یک مورد وی حدیثی را که در سند آن راوی فاسد المذهب ثقة، موسی بن بکر به چشم می‌خورد صحیح خوانده است.۳ وی گاه حدیثی را که ابراهیم بن هاشم و محمد بن اسماعیل البندقی گزارش کرده‌اند نیز صحیح می‌نامد.۴ در دیگر نمونه‌هایی که وی واژه صحیح را به کار برده است راویان سند همگی امامی و ثقه‌اند.۵

وی در چند نمونه واژه «حسنة» را نیز برای توصیف برخی ‌احادیث به کار برده است. در یک جا پس از یاد کرد روایتی می‌نویسد: «و اختاره الشیخ فی التهذیب و الاستبصار و الروایة حسنة».۶ سند این روایت در الکافی چنین است: «محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن حمّاد بن عیسی عن زرارة قال: قلت لأبی جعفر علیه السلام...».۷ چنانکه پیداست راویان این حدیث جز محمد بن اسماعیل همگی ثقه‌اند ولی نمی‌دانیم دیدگاه نویسنده _ یا دست کم استادش محقق حلی _ درباره این راوی چه بوده است. شاید از عبارت «والروایة حسنة» بتوان این‌گونه برداشت کرد که وی محمد بن اسماعیل را ممدوح می‌دانسته است گر چه این برداشت هم جای گفتگو دارد.

وی گاه روایتی را که إسماعیل بن مرّار گزارش کرده است «حسنة» خوانده است۸

1.. همان، ج۱، ص۱۸۹.

2.. تهذیب الأحکام، ج۳، ص۶ و ۱۵۵.

3.. کشف الرموز، ج۲، ص۲۸۷.

4.. همان، ج۱، ص۴۶۶ و می‌دانیم که دربارۀ این دو تن توثیق صریحی از رجالیان متقدّم در دست نیست. نک: معجم الرجال، ج۱، ص۲۹۰ _ ۲۸۹، ج۱۶، ص۹۶.

5.. برای نمونه: همان، ج۱، ص۱۷۴، ۳۳۶، ۵۱۴؛ ج۲، ص۱۰۰ و ۱۵۲.

6.. همان، ج۱، ص۱۶۰.

7.. الکافی، ج۳، ص۳۱۹.

8.. کشف الرموز، ج۱، ص۳۴۸.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
238

در سندش راوی فاسد المذهب _ هر چند ثقة باشد _ یا راوی ضعیف دیده می‌شد _ «ضعیف» می‌خواندند. اما جز وجود راوی فاسد المذهب و ضعیف، نشانه‌ایی دیگر نیز در کشف الرموز به چشم می‌خورد که بر پایه آن نویسنده حدیثی را ضعیف خوانده است. این نشانه اضطراب است. در یک نمونه وی سخن شیخ را درباره حدیثی که گونه‌گون نقل شده است می‌آورد و بر آن خرده نمی‌گیرد.۱ بر پایه دیدگاه شیخ این گونه‌گونی نقلها (= اضطراب) در کنار شاذّ بودن درون مایه آن روایت نشانه ضعف آن است. از گونه سخن فاضل آبی می‌توان دانست که وی نیز در این باره با شیخ همداستان است. البته پیش از این گفتیم که این گونه‌گونی گزارش‌ها تنها آنگاه روایت را از جایگاه حجّیّت به زیر می‌کشد که آن روایت با حدیث‌هایی استوارتر در ستیز باشد.۲

پنجم: کاربرد واژگان «صحیح»، «ضعیف» و واژه‌های هم ارز آن دو درباره احادیث

در بخش پیشین این پرسش را فراز آوردیم که: «محقق واژگانی چون صحیح، ضعیف، حسن و مانند آن را در المعتبر چگونه به کار برده و از آنها چه معنایی را خواسته است؟» در این بخش نیز باید به همین پرسش از دیدگاه فاضل آبی پاسخ گفت؛ چه پاسخ بدان گوشه‌هایی از اندیشه حدیثی وی و گونه نگاه او به حدیث ضعیف و نیز چگونگی دگرگونی معنای آن را در آن روزگار باز می‌نمایاند. وی در چند نمونه برخی روایت‌ها را صحیح خوانده است. برای نمونه روایتی از حریز بن عبدالله از زراره از امام باقر علیه السلام را که شیخ صدوق رحمه الله در کتاب من لا يحضره الفقيه آن را گزارش کرده است.۳ راویان این روایت همگی ثقه و امامی مذهب‌اند. در جایی از پس گزارش دو حدیث که یکی از معاويه بن عمّار و دیگری از زراره و محمد بن مسلم است

1.. همان، ج۱، ص۲۹۹؛ ج۲، ص۱۳۱.

2.. نک به همین نوشتار؛ دیدگاه شیخ طوسی رحمه الله؛ گفتنی است از نگاه این دانشوران، اضطراب خواه در سند و یا متن در هنگام تعارض سبب کنار نهادن حدیث می‌شد.

3.. همان، ج۱، ص۱۶۵.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 65550
صفحه از 315
پرینت  ارسال به