یکی از موضوعات مهمی که بخش قابل توجهی از گفتگوهای رجالی و نگاشتههای فراهم آمده در این دانش را به خود اختصاص داده است موضوع «تقسیم چهارگانه حدیث» است. این موضوع از جمله همان مباحث مهم رجالی است که هرگونه قضاوت درباره آن مستقیماً بر چگونگی ارزیابی حدیث از سوی یک فقیه یا به طور کلی هر پژوهشگر حوزه معارف اسلامی اثر میگذارد و طبعاً گستره آموزههای منتسب به دین نیز در پرتو آن قضاوت گسترش مییابد یا مضیق و محدود میگردد و از همین جاست که بررسی موضوع حدیث ضعیف و چگونگی تعامل با آن اهمیت و ضرورت مییابد.
بر پایه بخشبندی یاد شده که از سده هفتم در حوزه فقه و رجال شیعه پدید آمده است حدیث یا به سخن ژرفتر، سند هر حدیث یکی از این گونههاست: صحیح، حسن، موثّق یا ضعیف؛ باز میدانیم که پیشینیان حدیث و فقه شیعه پیش از پیدایش این تقسیم درباره گونههای احادیث _ از نگاه اعتبار _ دیدگاهی دیگر داشتهاند.