263
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

ضعیف است. احادیثی که در سند آنها راوی ناشناخته‌ای به چشم می‌خورد یا رجالیان برخی از راویان آنها را ضعیف شمرده‌اندوالبته در این میان آشکار است که همه احادیث منقطع و مرسل نیز در زیر نام «ضعیف» گرد می‌آیند.

وی در پایان خلاصة الأقوال _ و در فائده هشتم آن _ باز بر این بخش بندی پای می‌فشرد و بر پایه آن به ارزیابی اسناد شیخ طوسی و شیخ صدوق رحمه الله در پایان تهذیبین و فقیه دست می‌یازد. بنگرید: «... و نحن نذکر فی هذه الفائدة علی سبیل الإجمال صحّة طرقهما إلی کلّ واحد واحد ممن یوثق به أو یحسن حاله أو وُثِّقَ و إن کان علی مذهب فاسدٍ أو لم یحضرنی حاله دون من تردّ روایته و یترک قوله و إن کان الطریق فاسداً ذکرناه و إن کان فی الطریق من لایحضرنا معرفة حاله من جرح أو تعدیل ترکناه أیضاً کل ذلک علی سبیل الإجمال...».۱ چنانکه از سخن وی پیداست «مَنْ یوثَقُ به» بیانگر راویانی است که حدیثشان صحیح نامیده می‌شود؛ «يحسن حاله» بیانگر حال راوی امامی مذهبی است که رجالیان او را ستوده‌اند و حدیثش را «حسن» می‌خوانند و «وُثِّق و إن کان علی مذهب فاسد» بیانگر راویانی است که حدیثشان «موثَق» نام می‌گیرد. وی در دنباله ارزیابی سندهای شیخ طوسی رحمه الله و صدوق رحمه الله حدیث موثق را «قویّ» نیز نام می‌نهد. بنگرید: «و [الطریق] عن الحسن بن محمد بن سماعة قویّ إذ فی طریقه حمید بن زیاد و کان ثقة إلا أنّه واقفی...».۲ نیز درباره سند شیخ صدوق رحمه الله تا عمّار ساباطی می‌نگارد: «و طریق الشیخ أبی جعفر محمد بن بابویه فی کتاب من لا یحضـره الفقیه إلی عمّار الساباطی قویّ فیه أحمد بن الحسن بن فضّال و هو فاسد المذهب ثقة...».۳

پس از خلاصة الأقوال، ابن داوود نیز در رجال خود راهی همانند علامه پوئید.۴ وی

1.. خلاصة الأقوال، ص۴۳۵.

2.. همان، ص۴۳۶.

3.. همان، ص۴۳۷.

4.. به روشنی نمی‌دانیم ابن داوود رجال خود را چه هنگام نگاشته است ولی از این‌که وی گاه بر برخی دیدگاه‌های علامه دربارۀ نام‌های راویان خرده گرفته است می‌توان دانست که وی کتاب خود را پس از خلاصة الأقوال نگاشته است. نمونه‌هایی از خرده‌های ابن داوود بر علامه را در دیباچۀ محقق کتاب رجال ابن داوود، ص۱۹ بنگرید.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
262

پایان زندگانی محقق حلی واژه «صحیح» و «حسن» کم و بیش در یک معنا به کار می‌رفت. به سخن روشنتر خواست آنها از این دو واژه معنای واژگانی آنها بود. واژه «صحیح» و «حسن» یعنی حدیثی که راویان‌آن _ اگر نه همه دست کم بیشتر آنان _ امامی و ثقة بودند و درون مايه آن نيز معتبر بود.

خواست آنان از واژه ضعیف نیز حدیثی بود که دست کم یک راوی ضعیف در سند آن به چشم می‌خوردو مضمون آن نيز شايسته پذيرش نبود.۱

بنابر آنچه گذشت تا پیش از روزگار علامه حلی _ که حدیث را آشکارا به چهار دسته بخش بندی کردند _ حدیث شیعه یک گام در دگرگونی مفهوم «صحیح» و «ضعیف» به پیش آمده و نگاه محدثان در ارزیابی حدیث آرام آرام از متن به سوی سند معطوف شده بود.

2. نخستين نمود‌ها

با نگارش پیشگفتار منتهی المطلب نخستین نمود آشکار و رسمی دگرگونی در ملاک‌های ارزیابی حدیث شیعه فراز آمد؛۲ علامه در مقدمه هشتم از دیباچه این نگاشته می‌نویسد: «قد یأتی فی بعض الأخبار أنّه فی «الصحیح» و نعنی به ما کان رواته ثقاة عدولاً و فی بعضها فی «الحسن» و نرید به: ما کان بعض رواته قد أثنی علیه الأصحاب و إن لم یصرّحوا بلفظ التوثیق له و فی بعضها فی «الموثَّق» و نعنی به: ما کان بعض رواته من غیر الإمامیة کالفطحیة و الواقفیة و غیرهم إلّا أنّ الأصحاب شهدوا بالتوثیق له».۳ بر پایه این سخن، علامه آشکارا احادیث فقهی کتاب خود را به این سه دسته تقسیم کرده است. البته در کنار این سه گونه حدیث ناگزیر دسته چهارمی نیز رخ خواهد نمود و آن دسته احادیث

1.. البته چنان‌که گفتیم محقق و شاگردان وی در نمونه‌های بسیار راوی فاسد المذهب را نیز _ گر چه ثقة می‌بود _ ضعیف می‌خواندند.

2.. علامه پیشگفتار منتهی المطلب را در ۳۲ سالگی یعنی به سال ۶۸۰ ﻫ نگاشت. ( المنتهی، ج۱، ص۱۰) وی تا سال ۶۹۳ ﻫ که خلاصة الأقوال را می‌نوشت ۷ مجلد از این کتاب را به پایان رسانده بود (خلاصة الأقوال، ص۱۱۰).

3.. المنتهی، ج۱، ص۹ _ ۱۰.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77201
صفحه از 315
پرینت  ارسال به