281
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

بخش‌بندی کم رنگ‌تر گشت تا آنگاه که برخی حدیث‌پژوهان آن را در حوزه‌هایی مانند احادیث اصول و روضه کافی نیز _ که احادیث غیر فقهی‌اند _ به کار گرفتند.۱

آنچه گذشت گزیده‌ای از نتایج این سیاهه بود امّا این نوشته پیشنهادهایی نیز درباره چگونگی ارزیابی حدیث دارد. رسالت پایانی این نوشتار آن بود که بگوید باید گونه نگاه به حدیث و شیوه ارزیابی آن را دگرگون کرد و طرحی نو که با واقعیت‌های حدیثی ما همسو باشد درانداخت.

اکنون پیشنهاد‌های این نوشتار را درباره شیوه شایسته برای ارزیابی حدیث در دو دسته گزیده می‌کنیم:

پیشنهاد‌ها در گستره ارزیابی راویان حدیث

در گستره ارزیابی راویان حدیث این نوشتار پژوهشگران را به نکته‌های زیر سفارش می‌کند:

1. همانسان که دانش رجال ما با تاریخ حدیث درآمیخته است، باید ارزیابی‌های رجالی نیز در بسترنگاه تاریخی شکل گیرد.

2. در کنار آن واقعیت‌های پیدا و پنهان در گستره حدیث را نیز نباید از نظر دور داشت. اینکه چه بزرگانی از آن راوی حدیث آورده اند، وی شاگرد چه راویانی بوده است و بسیار نشانه‌های دیگر که امروزه آنها را «نشانه‌های ذم یا مدح» نام می‌نهند هر یک می‌تواند ما را به شناخت درست از یک راوی نزدیک کند.

3. در روش «قرینه‌یابی» _ که این نوشتار آن را پیشنهاد می‌کند _ باید بر هر قرینه تنها به اندازه وزن حقیقی آن پای فشرد.۲ ارزش هر نشانه را با این محک می‌توان

1.. برای نمونه ر.ک: التعلیقة علی أصول الکافی، میرداماد، ص۹۶ و ۲۴۶، شرح أصول الکافی، ملاصدرا، ج۱، ص۲۲۰، شرح اصول الکافی، ملا صالح مازندرانی، ج۱، ص۷۴، و ۹۲، ج۲، ص۱۰۷ و ۳۰۷؛ مرآة العقول، علامة مجلسی ج۱، ص۳۲، ۳۳ و سراسر مجلدات مربوط به شرح احادیث اصول و روضة الکافی.

2.. برای نمونه، در روش ارزیابی کنونی در رجال _ که می‌توان آن را روش اصول زده نامید _ واژۀ ثقه چنان سترگ و بشکوه است که تو گویی بزرگی شخصیت راوی تنها در صورتی اثبات می‌شود که رجالیان وی را مشخّصاً بدین واژه ستوده باشند. بر پایۀ چنین تصوری بوده است که برخی بر شخصیت شیخ صدوق رحمه الله خرده می‌گرفتند که چرا هیچ رجالی او را ثقه نخوانده است تا آنجا که شیخ حرّ عاملی خود را موظف یافت که به چنین خرده گیری پاسخ دهد. ( الفوائدالطوسیّه، ص۷).


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
280

بدانیم حدیث تا چه اندازه دلیلیّت دارد.۱ آسان‌ترین راه برای دستیابی به این هدف نیز سند است. اما شرایط لازم برای راوی نیز باید از همان دانشی اخذ شود که قرار است روایت وی در آن دانش به کار گرفته شود. بدین سان از این روزگار به بعد این وجود یا عدم وجود عدالت _ به معنای فقهی آن _ در راوی بود که مشخص می‌نمود: آیا به روایت وی اعتماد می‌شود یا نه.

ﻫ _ بر پایه آنچه گذشت بخش‌بندی‌ای را که به دست علّامه و ابن داوود پدید آمد _ اگر نیک بنگریم _ باید رتبه‌بندی احادیث نه از آن رو که حدیث‌اند بلکه از آن رو که دلیل شرعی‌اند دانست:

و_ درست از همین روست که ابن داوود و علّامه برای نخستین بار این بخش بندی را در بستر احادیث فقهی جای دادند و به کار گرفتند.

ز_ به گمان قوی ذهنیّت و تصور آنان از این بخش‌بندی چهار گانه آن نبود که این بخش بندی را در همه دسته‌های احادیث به کار گیرند.۲ پس از آنان نیز تا سال‌ها این بخش‌بندی تنها از سوی فقیهان و تنها در نگاشته‌های فقهی به کار می‌رفت. تا آنجا که دیده‌ام نخستین بار شهید اول در الذکری این چهار دسته را از اقسام «سنت» _ به معنای مطلق احادیث رسیده از معصومین علیهم السلام خواه مرتبط با فقه باشد یا نباشد _ دانست۳ و هر چه از آن زمان گذشت توجه به چرایی و فلسفه پدید آمدن این

1.. به دیگر سخن آیا سند و دلالت حدیث آن اندازه استوار است که بتوان آن را چونان یک دلیل شرعی به کار گرفت یا نه؟

2.. برای یک شاهد مهم بر این سخن ر. ک: أجوبة المسائل المهنائية، ص۱۵۶ در آن جا علامه به مناسبت اجازه دادن روایت آثار خود (در سال ۷۲۰ ق) به یکی از دانشوران شیعی می‌نویسد: «کتاب الدر و المرجان فی الأحاديث الصحاح و الحسان مجلد»؛ علامه کتاب ارشاد الاذهان خود را نیز یک مجلد معرفی می‌کند و این کتاب در چاپ امروزین خود در حدود ۸۰۰ صفحه است. بنا بر این اگر کتاب الدر و المرجان را نیز در همین اندازه‌ها بدانیم باید بگوییم که این کتاب قطعاً شامل احادیث غیر فقهی نمی‌شده است؛ مجموع احادیث صحیح و حسن فقهی و غیر فقهی موجود بسیار بیشتر از آن است که در یک کتاب ۸۰۰ یا حتی ۱۰۰۰ صفحه‌ای بگنجد. حتی این‌که بتوان احادیث صحیح و حسن در محدودۀ فقه را به طور کامل در چنین کتابی گنجاند جای تردید جدی دارد.

3.. الذکری، ج۱، ص۴۸.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 66905
صفحه از 315
پرینت  ارسال به