287
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

8. علوّ مضمون یک حدیث می‌تواند دلیلی برای درستی انتساب آن حدیث باشد ولی برای پیاده کردن این نشانه باید به دقت به چند نکته درنگریست:

نخست اینکه این علوّ مضمون نباید نسبی باشد یعنی نباید به گونه‌ای باشد که یک حدیث پژوه حدیث را عالی المضمون بداند و بسیار حدیث شناس دیگر با او مخالف باشند؛ در چنین هنگام پذیرش سخن وی دشوار خواهد بود؛ دو دیگر آنکه با کمک علوّ مضمون تنها می‌توان انتساب حدیثی را استوار ساخت که سندی داشته باشد یا دست کم در یکی از نگاشته‌های درخور توجه به جا مانده از سه چهار سده نخست هجری گزارش شده باشد. هم از این روست که نمی‌توان حدیثی را که پس از هفت یا هشت سده از روزگاران امامان علیهم السلام آن هم تنها در نگاشته‌ای چون مشارق انوارالیقین _ که بر سر اعتبار درون مایه آن هزاران گفتگو است _ گزارش شده است تنها از آن رو که مضمونی والا دارد به معصومین علیهم السلام نسبت داد.

والحمد للهِ رب العالمین


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
286

3. بسیاری از این نگاشته‌های مشهور تا زمان سیّد بن طاووس (م664ق) و محقق حلی (م676ق) هنوز در دسترس دانشوران بودند. سیّد و بسیاری از دانشوران حلّه در آن روزگار از این نگاشته‌ها بسیار سود جسته‌اند. اصل نخستین در باره این گزارش‌ها درستی انتساب۱ این گزارش‌هاست و نه لزوماً حجّیّت درون مایه.

4. عمل اصحاب به یک روایت می‌تواند دلیلی برصدور و حجّیّت روایت باشد.

5. اگر در یک جستار حدیثی _ خواه فقهی یا جز آن _ تنها یک حدیث ضعیف گزارش شده بود و دلیل یا روایتی که با آن در ستیز باشد به چشم نمی‌خورد همان حدیث ضعیف را می‌توان پذیرفت؛ البته این نکته را گوشزد کنم که این گزاره را تنها در مواردی می‌توان به کار گرفت که «ظنّ» معتبر باشد. اما آنجا که تنها «قطع» و «یقین» کاربرد دارد _ مانند کلیات مسائل اعتقادی _ روشن است که این گزاره را نمی‌توان به کار برد.

6. هماهنگی حدیث با یک اصل عقلی را می‌توان نشانه‌ای بر درستی عمل به آن حدیث ضعیف گرفت. خواه آن اصل عقلی یکی از اصول عملیه فقهی مانند اصاله البرائه باشد یا جز آن.

7. اگر مضمون حدیث ضعیف با دلیلی علم آور چون قرآن یا اعتقادات یقینی اسلامی هماهنگ بود آن را می‌پذیریم گو اینکه در این هنگام در حقیقت به دلیل علم آور عمل کرده‌ایم و نه حدیث ضعیف؛

1.. چنان‌که در متن نیز گوشزد کرده ایم خواست ما در اینجا درست شمردن انتساب این گونه گزارشها آن هم در نگاشته‌های مشهوراست و نه الزاماً حجّیّت مضمون همۀ آنها. سخن آن است که گر چه میان سیّد تا روزگار امامان علیهم السلام نزدیک به چهار سده فاصله دارد ولی آنگونه که در بررسی مکتب حلّه گفتیم وی را کتابخانه‌ای ارزشمند بوده است که بسیاری از نگاشته‌های سه چهار سدۀ نخست را دربرمی‌گرفت. ژرف نگری و تخصص سیّد در نسخه شناسی از آن جلو می‌گرفت که وی بدون اطمینان از انتساب یک نسخه به نویسنده، از آن گزارش کند. این نکته را اگر در کنار جایگاه مکتب حلّه در آن روز بنگریم به این نتیجه می‌رسیم که دربارۀ نگاشته‌های سیّد بن طاووس و برخی ديگر از دانشوران حلّی نیازی نیست که طریق روایی تا همۀ نگاشته‌های پیش گفته را بشناسیم و بررسی کنیم. آشکار است که این سخن به معنای حجّت شمردن مضمون همه این گزارش‌ها نیست.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77247
صفحه از 315
پرینت  ارسال به