سوی راويان که میتوانست گسترش صدها حديث متعارض را در پی داشته باشد بیمناک بودند.
شافعی از شخصی که با او مناظره کرده است نامی به میان نياورده است ولی میتوان اطمینان داشت که وی یا معتزلی بوده است یا از اندیشه معتزله و گونه استدلال آنان در این موضوع سخت اثر پذیرفته است. به هر روی بدون تردید باید گفت: درگیری میان قائلين به حجّيّت خبر واحد _ که محدثان سنی را نماینده برجسته آنها میتوان دانست _ و جریان مخالفان آنها _ که متکلمان معتزلی پیشقراول آن بودند۱ _ دست کم از نيمه دوم قرن دوم هجری یکی از محورهای گفتگوهای میان معتزله و محدّثان اهل سنت بوده است.۲
پس از ضرار، روشنترين گزارش در مخالفت با خبر واحد از نظّام معتزلی است.۳ میگفت:
کیف نأمن کذب الصادق و خیانة الأمین و قد تری الفقیه یکذب فی الحدیث و یدلّس فی الإسناد و یدّعی لقاء من لم یبلغه و من غریب الخبر ما لم یسمعه ثم لا یری أن یرجع عن ذلک فی مرضه قبل أن تغرغر نفسه و قد أیقن بالموت و أشفی علی حفرته بعد طول إصراره و التمتّع بالریاسة فی حیاته و أکل أموال الناس به؟ لولا أن الفقهاء و المحدّثین و الرواة و الصلحاء المرضیین یکذبون فی الأخبار و یغلطون فی الآثار لما تناقضت آثارهم و لا تدافعت أخبارهم... و کیف لا یغلطون
1.. به گفتۀ ابن حزم عمل به روایتی که یک ثقه از ثقهای دیگر _ تا برسد به رسول خدا صلی الله علیه و آله _ نقل میکرد تا پایان سدۀ نخست هجری مورد اتفاق همۀ فرقههای مسلمان بوده است تا آنکه پس از سدۀ نخست معتزله برای نخستین بار این اجماع را نادیده گرفتند و خبر واحد را بیاعتبار دانستند. الإحکام، ج۱، ص۱۰۲. نیز نک: السنة بین الأصول و التاریخ، ص۱۳۵.
2.. واصل بن عطاء وآراؤه الکلامیة، ص۲۶۵ و ۲۶۶ نيز نک: نمايۀ سخنان گروههای گوناگون _ گاه بدون ياد کرد صریح نام افراد _ در الإحکام فی أصول الاحکام (ابن حزم)، ج۱، ص۱۰۷ و نيز حجيۀ السنّة، ص۲۶۰ و کتابهای ديگر سنّيان در دانش اصول.
3.. ابراهيم بن سيّار (معروف به نظّام) از بزرگان معتزله در بصره بود. وی میان سالهای ۲۲۰ تا ۲۳۰ در گذشت. دربارۀ وی نک: سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۵۴۲ و نيز طبقات المعتزلة، ابن المرتضی، ص۴۹ تا ۵۴.