33
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

و لا یکذبون و لا یجهلون و لا یتناقضون و الذین رووا منهم أنّ النبیّ صلی الله علیه و آله قال: لا عدوی و لا طیرة۱ هم الذین رووا أن النبیّ صلی الله علیه و آله قال: فرّ من المجذوم فرارک من الأسد۲ و أتاه رجل مجذوم لیبایعه بیعة الإسلام فأرسل إلیه من بایعه مخافة أعدائه۳ ... .۴

آشکار است که وجود پديده جعل از یک سو و گسترش نقل احاديثی که نمی‌توانست خِردپذير باشد۵ برخی از معتزليان عقل‌گرا را به شدت ناخشنود می‌ساخت. کسانی همچون نظّام که با هجوم سيل آسای اين گونه احاديث روبرو بودند۶ بهترين

1.. یعنی: «واگیری [در بیماری ] نیست و فال بد زدن هم جایی ندارد». برای برخی منابع آن در شیعه و سنی: الکافی، ج۸، ص۱۹۶؛ دعائم الإسلام، ج۲، ص۱۴۱؛ مسند أحمد، ج۱، ص۱۸۰و ۲۶۹؛ صحیح البخاری، ج۷، ص۱۷ و ۲۷؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۳۱.

2.. مسند أحمد، ج۲، ص۴۴۳، صحیح البخاری، ج۷، ص۱۷ همراه با روایت قبل در یک حدیث، المصنف، صنعانی، ج۱۰، ص۴۰۵. الأمالی، صدوق، ص۳۷۸، کتاب من لا يحضره الفقيه، ج۳، ص۵۵۷.

3.. برای روایاتی نزدیک به این مضمون: مسند أحمد، ج۴، ص۳۸۹؛ سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۱۷۲؛ سنن النسایي، ج۷، ص۱۵۰؛ المصنف ابن ابی شیبه، ج۵، ص۵۶۸.

4.. الحور العین، ص۲۸۵. برای طعن بر اهل حدیث پس از نظام به خاطر نقل خصوص این دو روایت نک: الطرائف، ابن طاووس، ص۲۱۲ _ ۲۱۳؛ و برای تلاش در جهت رفع منافات این دو حدیث نک: تأویل مختلف الحدیث، ص۹۶؛ الأمالی، سیّد مرتضی، ج۴، ص۱۱۰ به بعد؛ بحار الأنوار، ج۵۵، ص۳۱۹ و ج۶۲، ص۸۲.

5.. نظام در دنبالۀ سخن به تفصیل از این گونه روایات نمونه‌هایی را بر می‌شمرد. ( الحور العین، ص۲۸۵ _ ۲۸۹).

6.. گفتنی است ادعای این نوشته آن نیست که معتزله تنها به جهت وجود چنان احادیثی _ و نه به هیچ دلیل دیگری _ حجّیّت همۀ اخبار یا خصوص خبر واحد را انکار کردند. براساس گزارشات موجود دربارۀ برخی از آنان شاید نکتۀ یاد شده تنها علت باشد ولی حقیقتاً نمی‌توان بی اعتنایی یا کم رغبتی گروهی از آنان به کلیت سنّت و احادیث نبوی و عدم تعبد به آن و تکیۀ بیش از حد بر استنباط‌های عقلی _ که ناگزیر نمی‌تواند به همۀ ابعاد و رموز تعالیم وحیانی احاطه یابد _ و ملاک قرار دادن آن برای قضاوت دربارۀ آموزه‌های دینی را نادیده گرفت. آن کم رغبتی و این تکیۀ بیش از حد که البته به نوبۀ خود از دوری آنان از مکتب اهل بیت علیهم السلام ریشه می‌گرفت، شاید تنها علت یا مهم‌ترین علت در انکار حجّیّت خبر واحد از سوی برخی از آنان باشد. برای نمونه انکار عذاب قبر از سوی ضرار بن عمرو _ هر چند معتزله چنان‌که گذشت او را از خود نمی‌دانند ولی به هر حال کلام را از آنان آموخته بود _ با وجود روایات فراوان در این باره برخی از معتزلیان متأخر همچون قاضی عبد الجبار را که فی الجمله رغبت بیشتری به روایات نشان می‌دادند به موضع‌گیری علیه وی واداشت (شرح ابن ابی الحدید، ج۶، ص۲۷۳ ).


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
32

سوی راويان که می‌توانست گسترش صدها حديث متعارض را در پی داشته باشد بیمناک بودند.

شافعی از شخصی که با او مناظره کرده است نامی به میان نياورده است ولی می‌توان اطمینان داشت که وی یا معتزلی بوده است یا از اندیشه معتزله و گونه استدلال آنان در این موضوع سخت اثر پذیرفته است. به هر روی بدون تردید باید گفت: درگیری میان قائلين به حجّيّت خبر واحد _ که محدثان سنی را نماینده برجسته آنها می‌توان دانست _ و جریان مخالفان آنها _ که متکلمان معتزلی پیشقراول آن بودند۱ _ دست کم از نيمه دوم قرن دوم هجری یکی از محورهای گفتگوهای میان معتزله و محدّثان اهل سنت بوده است.۲

پس از ضرار، روشن‌ترين گزارش در مخالفت با خبر واحد از نظّام معتزلی است.۳ می‌گفت:

کیف نأمن کذب الصادق و خیانة الأمین و قد تری الفقیه یکذب فی الحدیث و یدلّس فی الإسناد و یدّعی لقاء من لم یبلغه و من غریب الخبر ما لم یسمعه ثم لا یری أن یرجع عن ذلک فی مرضه قبل أن تغرغر نفسه و قد أیقن بالموت و أشفی علی حفرته بعد طول إصراره و التمتّع بالریاسة فی حیاته و أکل أموال الناس به؟ لولا أن الفقهاء و المحدّثین و الرواة و الصلحاء المرضیین یکذبون فی الأخبار و یغلطون فی الآثار لما تناقضت آثارهم و لا تدافعت أخبارهم... و کیف لا یغلطون

1.. به گفتۀ ابن حزم عمل به روایتی که یک ثقه از ثقه‌ای دیگر _ تا برسد به رسول خدا صلی الله علیه و آله _ نقل می‌کرد تا پایان سدۀ نخست هجری مورد اتفاق همۀ فرقه‌های مسلمان بوده است تا آن‌که پس از سدۀ نخست معتزله برای نخستین بار این اجماع را نادیده گرفتند و خبر واحد را بی‌اعتبار دانستند. الإحکام، ج۱، ص۱۰۲. نیز نک: السنة بین الأصول و التاریخ، ص۱۳۵.

2.. واصل بن عطاء وآراؤه الکلامیة، ص۲۶۵ و ۲۶۶ نيز نک: نمايۀ سخنان گروه‌های گوناگون _ گاه بدون ياد کرد صریح نام افراد _ در الإحکام فی أصول الاحکام (ابن حزم)، ج۱، ص۱۰۷ و نيز حجيۀ السنّة، ص۲۶۰ و کتاب‌های ديگر سنّيان در دانش اصول.

3.. ابراهيم بن سيّار (معروف به نظّام) از بزرگان معتزله در بصره بود. وی میان سال‌های ۲۲۰ تا ۲۳۰ در گذشت. دربارۀ وی نک: سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۵۴۲ و نيز طبقات المعتزلة، ابن المرتضی، ص۴۹ تا ۵۴.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77249
صفحه از 315
پرینت  ارسال به