دومين گزارشی که از بازتاب يافتن گفتمان خبر واحد در میان شيعه سخن میگويد ياد کرد نجاشی است آنگاه که نگاشتههای حسن بن موسی نوبختی را نام میبرد. در میان آنها کتابی به چشم میخورد با نام «کتاب فی خبر الواحد و العمل به».۱ با دريغ بايد گفت به روشنی نمیدانيم وی درباره عمل به خبر واحد چه ديدگاهی داشته است. امّا از نام کتاب این اندازه اثبات میشود که در آن به اصل این بحث و دلایل هواداران و مخالفان پرداخته بود. البته او در پايان سده سوم و آغاز سده چهارم میزيست و چنان که گذشت در اين روزگار معتزليان _ يا دست کم گروهی از آنان _ آرام آرام به هواداران عمل به خبر واحد _ البته با شرايطی که معمولاً در احاديثی اندک به چشم میخورد و با آنچه دیدگاه محدثين بود فاصله زيادی داشت _ پيوسته بودند. از اين رو دور نمینمايد که وی نيز از همين دسته باشد. چه گرايشهای معتزلی او چنان برجسته بوده است که به نوشته ابن نديم، معتزله او را معتزلی میپنداشتند و شيعیان، شيعی.۲
گزارش دیگری که بیانگر دیدگاه دانشوری شیعی است و شاید از گزارشهای یاد شده _ از جهتی _ مهمتر باشد سخنی از شیخ صدوق رحمه الله است. وی در کمال الدین۳ به مناسبتی در پاسخ به برخی مخالفان شیعه که منکر وجود امام زمان علیه السلام بودهاند این دید گاه را فراز آورده است که اخبار اثباتگر وجود امام زمان علیه السلام همپایه اخبار معجزات رسول اکرم صلی الله علیه و آله است و در نتیجه با انکار وجود حضرت باید آن معجزات را نیز انکار کرد و آنگاه که با شگفتی مخالف از این سخن روبرو میشود چنین میگوید: «إنا قد بَیَّنّا الوجه الذی من أجله ادّعینا التساوی فی هذا الباب و عرّفناک أنّ الذی نسمّیه الخبر المتواتر هو الذی یرویه ثلاثة أنفس فما فوقهم...».۴ بر این اساس باید گفت:
1.. رجال النجاشی، ص۶۳.
2.. الفهرست، ابن نديم، ص۲۲۵.
3.. که آن را در حدود سال ۳۵۲ یا ۳۶۸ ق نگاشته است. نک: مقدمه محققان الهدایة، ص۱۹۰ _ ۱۹۱.
4.. کمال الدین، ص۸۴. توجه به این دیدگاه صدوق رحمه الله را برای نخستین بار در مکتب در فرایند تکامل ص۲۳۶ دیدم و از این رو در این نکته مدیون استاد مدرسی هستم.