43
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

عمل بدان _ در دهه‌های پايانی سده سوم و دهه‌های آغازين سده چهارم از گستره کلام اعتزالی به دورن حوزه کلام شيعه پا نهاد و آنگاه که ساليانی پس از اين داد وستد، شيخ مفيد رحمه الله التذکرة خود را می‌نگاشت از ديدگاهی نضج یافته و باسابقه هواداری می‌کرد که خبر واحد را _ با تعریف رایج میان محافل علمی متکلمان و نه تعریف صدوق _ تنها زمانی می‌پذيرفت که قرينه‌ای علم آور همراه آن باشد.۱ اندکی بعد شاگرد برجسته او سيد مرتضی که گرايشات کلامی وی از استادش بیشتر بود حجّيّت خبر واحد را از پايه رد می‌کرد، خواه قرينه‌ای علم آور همراه آن باشد يا نه.۲ سیّد در این انکار تا آنجا پیش رفت که انکار حجّیّت خبر واحد را همچون انکار قیاس چونان شعار شیعه و مورد اجماع همه آنان معرفی می‌نماید۳ و استدلال به آن را برای اثبات هیچ یک از احکام شرعی جایز نمی‌داند.۴ نکته بسیار مهمی که در این جا باید به آن توجه نمود آن است که سیّد خود پس از بیان اجماع یاد شده به یک پرسش مقدّر پاسخ می‌دهد. مضمون این پرسش همان چیزی است که از آن زمان تا کنون سبب تردید در این اجماع گشته است و آن روش عمومی شیعیان در عمل به خبرهای واحد است. بنگرید: «فإن قیل: المعلوم من حال الطائفة وفقهائها الذین سیّدنا (أدام الله علوه) منهم بل أجلهم، ومعلوم أن من عدا العلماء والفقهاء تبع لهم، وآخذ عنهم ومتعلم منهم، یعملون بأخبار الآحاد ویحتجون بها، ویعولون فی أکثر العبادات والأحکام علیها، یشهد بذلک من حالهم کتبهم المصنّفة فی الفقه المتداولة فی أیدی الناس،التی لا یوجد فی أکثر رواتها وما یشتمل علیه زیادة على روایات الآحاد،ولا یمکن الإشارات إلى کتاب من کتبهم، مقصور على ظواهر القرآن والمتواتر من الأخبار...».۵

بسیار جالب خواهد بود که بدانیم سیّد به این پرسش که مبتنی بر یک واقعیّت رایج و ملموس در میان دانشوران شیعه است چگونه پاسخ می‌دهد.

1.. التذکرة بأصول الفقه، ص۴۵.

2.. الذريعة، سيّد المرتضی، ج۲، ص۵۱۷ و پس از آن.

3.. رسائل الشریف المرتضی، ج۳، ص۳۰۹. نیز نک: ج۱، ص۲۴.

4.. همان، ج۲ ص۶۰.

5.. همان، ج۱، ص۲۲.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
42

باری! اگر سخن صدوق را نُماینده دیدگاه محدثان آن روز قم نیز به شمار آوریم آنگاه می‌توان برای این پرسش پاسخی موجّه دست و پا کرد که چرا وی و کلینی و دیگر بزرگان قمی برای اثبات بسیاری از موضوعات و معارف اعتقادی به روایاتی چنگ زده‌اند که اکنون ما آنها را خبر واحد می‌دانیم و حتی در همان روزگار نیز متکلمانی چون مفيد آن را خبر واحد می‌خواندند. بر اساس این گزارش‌ها ما اکنون با دو رویکرد و تعریف یکسر ناسازگار از خبر واحد در میان دانشوران شیعی پیش از مفيد روبرو هستیم. هر چند هر دو دیدگاه ظاهراً خبر واحد را نمی‌پذیرند ولی روشن است که صرف عنوان عدم پذیرش خبر واحد نشانه هماهنگی این دو نیست بلکه آنچه مهم است تعریفی است که هر یک از عنوان خبر واحد ارائه می‌دهند.

به نظر می‌آید صدوق با این تعریف _ خواسته یا ناخواسته _ خود را از معرکه درگیری موافقان و مخالفان خبر واحد دور داشته است و شاید به همین دلیل باشد که با وجود آن که در روزگار اوج‌گیری گفتگو بر سر این موضوع می‌زیسته است ولی در نگاشته‌های به جامانده از سده چهارم و پنجم شیعه از دیدگاه وی در این موضوع هیچ سخنی به میان نیامده است و در نتیجه می‌توان گفت این دیدگاه وی با اقبال و پذیرش هیچ یک از معاصران و پسینیانش روبرو نشد.

اگر از حوزه‌های شرقی تشیع آن روز به مهم‌ترین مرکز غربی آن یعنی بغداد نگهی بیفکنیم و دیدگاه شیخ مفيد _ متکلم برجسته شیعه در نیمه دوم سده چهارم و آغازین دهه سده پنجم _ را بازخوانی نماییم و با دیدگاه ابن قبه بسنجیم می‌توانیم این تحلیل را بپذیریم که این موضوع _ یعنی گفتمان خبر واحد و کشاکش بر سر روایی

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77349
صفحه از 315
پرینت  ارسال به