49
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

کان جائزاً لما أجمعوا على ذلک و لأنکروه، لأن إجماعهم فیه معصوم لا یجوز علیه الغلط و السهو».۱

در اینجا خوب است بدانیم که باز به همین نکته نیز که شیخ بدان اشاره می‌کند در برخی سخنان سیّد اشارت رفته است. کسی از سیّد می‌پرسد چگونه حجّیّت خبر واحد را انکار می‌کنید در حالی که امامیّه هر یک در احکام شرعی به همین روایت‌ها چنگ می‌زنند و در نتیجه دیدگاه‌های آنان در موضوعات گوناگون متفاوت می‌شود و هیچ یک نیز دیگری را به جهت چنین روشی تکفير نمی‌کند و گمراه نمی‌شمرد. اگر آنان دیدگاه‌های فقهی یکدیگر را مستند به دلیلی قابل پذیرش _ یعنی همان خبر واحد _ نمی‌دانستند باید نسبت به کسانی که بدان استناد می‌کردند موضع‌گیری سختی در پیش می‌گرفتند و از او دوری می‌کردند. سیّد در پاسخ تلاش می‌کند محور اصلی پاسخ را به این سو هدایت کند که اگر کسی به خبر واحد در احکام شرعی استناد کند هر چند به بیراهه رفته است ولی این مجوزی برای تکفير وی نیست؛ زیرا تکفير نیازمند وجود شرایط دیگری است که بر این مورد صادق نیست.۲ ظاهراً در اینجا نیز سیّد از پذیرش این که چنین رویکردی را چونان روش رایج میان شیعیان بپذیرد خودداری می‌کند ولی شیخ صراحتاً به گونه‌ای سخن می‌گوید که نشان می‌دهد یک واقعیت عینی و یک پدیده خارجی ملموس را گزارش می‌کند.

باری پس از این مقارنه، به سخن شیخ باز گردیم. شیخ پس از بیان دیدگاه خود گویا می‌داند که در ذهن مخاطبش چه پرسشی پدید می‌آید. گویی شیخ می‌داند که مخاطب وی هنوز دیدگاه صریح سیّد مرتضی را به یاد دارد و سخنان سیّد در گوش او طنین‌انداز است. از این رو خود پیشاپیش برای رفع تناقض میان این دو اجماع پیشگام می‌شود: «فإن قیل: أ لیس شیوخکم لا تزال یناظرون خصومهم فی أن خبر الواحد لا یعمل به، و یدفعونهم عن صحة ذلک، حتى إن منهم من یقول: «لا یجوز ذلک عقلاً»، و منهم من

1.. العدّة، ج۱، ص۱۲۶ _ ۱۲۷.

2.. رسائل الشريف المرتضی، ج۳، ص۲۷۰ _ ۲۶۹. نیز در این باره نک: ج۲، ص۳۳۱.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
48

ولی برای روشن شدن همه زوایای پنهان بحث باید به دیدگاه مرجع وقت شیعه پس از سیّد یعنی شیخ طوسی در نگریم که در این باره برای ما بسیار راه گشاست.

شیخ در کتاب مهمّ العدة فی اصول الفقه خود فصلی گسترده را برای گفتگو از خبر واحد و حجّیّت یا عدم حجّیّت آن گشوده است۱ و پس از گزارشی از دیدگاه‌ها و بررسی و نقد دلایل هر دیدگاه نظر خود را می‌آورد و بر جواز عمل به خبر واحد می‌رود۲ و شگفت آن که همان نکته‌ای که پرسشگر از سیّد مرتضی پرسیده بود اکنون به عنوان نخستین دلیل شیخ بر دیدگاهش مطرح می‌شود. بنگرید: «و الّذی یدل على ذلک: إجماع الفرقة المحقة، فإنی وجدتها مجمعة على العمل بهذه الأخبار التی رووها فی تصانیفهم و دوّنوها فی أصولهم، لا یتناکرون ذلک و لا یتدافعونه‏».۳ و شگفت‌تر آن که شیخ تصریح می‌کند که اگر عمل به خبر واحد هم مانند قیاس نزد شیعیان ممنوع بود همان سرنوشتی برای آن رقم می‌خورد که برای قیاس پدید آمد و عدم حجّیّت آن میان شیعیان بسیار شهرت می‌یافت و حال آن که چنین نشده است.۴ می‌بینیم که شیخ درست نکته‌ای را انکار می‌کند که پیشتر سیّد اصرار داشت آن را به عنوان شعار شناخته شده شیعه معرفی کند، یعنی شهرت داشتن عدم حجّیّت خبر واحد نزد شیعه همانند شهرت داشتن عدم حجّیّت قیاس نزد آنان.

نکته دیگری که شیخ به عنوان نمونه عینی تمسک شیعیان به روایت‌های موجود در کتاب‌های حدیثی فراز می‌آورد این است: «حتى أن واحداً منهم إذا أفتى بشـیء لا یعرفونه سألوه من أین قلت هذا؟ فإذا أحالهم على کتاب معروف، أو أصل مشهور، و کان راویه ثقة لا ینکر حدیثه، سکتوا و سلموا الأمر فی ذلک و قبلوا قوله، و هذه عادتهم و سجیتهم من عهد النبی _ صلى الله علیه و آله و سلم _ و من بعده من الأئمة _ علیهم السلام _ ، و من زمن الصادق جعفر بن محمد _ علیه السلام _ الّذی انتشـر العلم عنه و کثرت الروایة من جهته، فلولا أن العمل بهذه الأخبار

1.. العدة فی أصول الفقه، ج۱، ص۹۷ به بعد.

2.. همان، ج۱، ص۱۲۶.

3.. همان.

4.. همان، ج۱، ص۱۲۷.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77323
صفحه از 315
پرینت  ارسال به