57
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

اصوليان بیشتر دلايل مخالفان را نقل و نقد می‌کردند و سرانجام روایی عمل به خبر واحد را می‌پذيرفتند.

***

پس از آن که چارچوب اولیّه اين بخش به سامان آمد اتفاق را، به بخشی از نهاية الأصول فقيه بزرگ و تيزبین روزگار ما حضرت آيت الله العظمی بروجردی رحمه الله برخوردم که اين روند تاريخی را به زيبایی به ارزيابی نشسته بود. دريغم آمد که خود و خوانندگان اين نوشتار را از سخن ژرف آن بزرگ بی‌بهره کنم. ايشان به هنگام بررسی سخن شيخ طوسی رحمه الله _ که عمل به خبر واحد را به اجماع شيعه مستند ساخته بود _ و چگونگی هماهنگ‌سازی میان اين اجماع و اجماع ادعایی سيد مرتضی می‌نويسند:

و توضیح ذلک یتوقف علی بیان نکتة و هی أنه بعد ما قبض رسول الله صلی الله علیه و آله و تصدّی الغاصبون لإحراز مقام الخلافة، تنبّهوا علی کونهم محتاجین إلی الاطلاع علی قوانین الإسلام و أحکامه لمراجعة الناس إلیهم فی مسائلهم و مخاصماتهم، و المفروض أنهم أظهروا الغنی عما وصل من النبی صلی الله علیه و آله إلی أهل بیته علیهم السلام من العلوم و المعارف الإسلامیة، فلا محالة أحوجهم ذلک إلی العمل بما یرویه صحابة النبی صلی الله علیه و آله عنه صلی الله علیه و آله فی الوقائع لیعمل بها فی مواردها و یقاس علیها أشباهها و نظائرها و قد کثر فی زمان عمر الاستعلام من الصحابة فی القضایا المرفوعة إلیه فصار قول الصحابی بما هو صحابی حجة واضحة عندهم بحیث لم یمکن لأحد إظهار المخالفة فی مقابل ذلک فمن هنا ارتفع شأن الصحابة و لم یتأبّ الفساق منهم من الجعل و الافتراء علی النبی صلی الله علیه و آله أیضاً، فکثرت من قِبَلهم روایات عن النبی صلی الله علیه و آله فی الفروع و الأصول علی طبق ما اقتضته آرائهم و شهواتهم و ارتکز فی أذهان التابعین أن الصحابی لا یمکن أن یکون فاسقاً یکذب علی رسول صلی الله علیه و آله، فکانوا یتلقّون جمیع روایاتهم بالقبول فصار مبنی عقائدهم فی الأصول و الفروع روایات الصحابة، حتی مثل روایات أبی هریرة و عائشة و نحوهما. و هذه کانت طریقتهم إلی أن التفت جماعة من متکلّمیهم أعنی المعتزلة، اشتمال الأحادیث المرویة فی الأصول علی أمور مخالفة للعقل موجبة للاعتقاد بتجسّم


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
56

نکته برجسته دیگری که در سخن سیّد شایان توجه است آن است که وی شرط لازم برای پذیرش خبر واحد از نظر خود (یعنی عدم رد خبر از سوی عالمان قدیم مسلمان) را در طول شرطی که قاضی عبدالجبار آن را لازم می‌دانست (یعنی عدالت راوی) و با تصریح به درستی آن مطرح می‌سازد. در کوتاه سخن علاوه بر آن که اصل ورود موضوع خبر واحد به فضای علمی شیعه از طریق متفکران معتزلی بوده است۱ _ یعنی آنچه تاکنون به دنبال اثبات آن بوده‌ایم _ سخن سیّد این را می‌افزاید که در برخی جزئیات عمل به خبر واحد نیز ردپای تأثیر گذاری تفکر اعتزالی را می‌توان دید. دست کم به این اندازه که شرطی برای عمل به آن مطرح سازد.

۴. یک ارزيابی فراگیر

از آن پس در کتاب‌های اصوليان شيعه از معارج۲ محقق حلی (م676ق) تا معالم۳ شيخ حسن بن زین الدین (م1011ق) و رسائل شيخ انصاری رحمه الله۴ (م1281ق) بازار گفتگو بر سر خبر واحد و روایی يا ناروایی عمل بر پايه آن گرم‌تر شد گو این که پس از ابن ادريس حلّی۵ ديگر کسی به ستيز با خبر واحد _ آن گونه که او با آن مخالف بود _ بر نخواست.

1.. یک نکتۀ دیگر را نیز می‌توان به عنوان عامل زمینه‌ساز تثبیت و گسترش نگاه معتزلی به خبر واحد در مجامع شیعی نام برد و آن حضور دسته‌ای از دانشوران شیعی از نیمه‌های سدۀ سوم به بعد است که یا پیشتر معتزلی بوده و اکنون به امامیه پیوسته بودند و یا از راه مطالعۀ آثار فرق گوناگون و از جمله معتزله یا مناظرات کلامی با آنان از مبانی کلامی معتزلیان آگاهی یافتند و گاه در برخی مسائل اعتقادی از دیدگاه آنان پیروی می‌کردند. برای برخی چهره‌های دیگر این جریان علاوه بر ابن قبه نک: رجال النجاشی، ص۲۶۹ و ۴۰۳؛ و برای آشنایی تفصیلی نک: مکتب در فرایند تکامل، ص۲۱۳ _ ۲۱۵ و ارجاعات این منبع.

2.. معارج الأصول، ص۱۴۰ به بعد.

3.. معالم الدین، ص۱۸۹ به بعد.

4.. فرائد الأصول، ج۱، ص۲۳۷ به بعد.

5.. پس از این به هنگام بررسی اندیشه‌های حدیثی وی به این موضوع خواهیم پرداخت.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 66899
صفحه از 315
پرینت  ارسال به