59
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

غیرهم، مثل ابن قبة و المفید و السیّد المرتضی و غیرهم و وجه اشتهار هذه الجملة بین المتکلمین منا دون غیرهم، أنّ المتکلمین منا، کانوا فی مقام المناظرة مع المخالفین.۱

خواست ما از آنچه در اين فصل گذشت آن بود که نشان دهیم سخن از درستی يا نادرستی عمل به خبر واحد، از ريشه، یک کژ راهه بود که از جريان کلام اعتزالی سرچشمه می‌گرفت حالی که از هيچ روی دغدغه بنيادين محدثان شيعه دست کم در سه سده نخست نبود.

از اين رو نبايد چشم داشت که در اين نوشتار از نگاه یک اصولی به روايت ضعيف بپردازیم و در این باره بحث کنیم که آیا دلايل حجيّت خبر واحد را يارای آن هست که ما را به حجيّت حديث ضعيف برساند يا نه؟

از نگاه اين ناچيز، نگاه اصولی به حديث ضعيف۲ _ دست کم نسبت به برخورد پيشينيان تا سده هفتم _ اگر بهره‌ای پژوهشی را به دست دهد باری واقع‌نمایی آن در موارد بسیار اندک است و پژوهشگر را از مسیر درست گفتگو ناخودآگاه دور می‌سازد؛ زیرا بحث از روایی پذیرش خبر واحد و شروط لازم برای قبول آن اساساً در بستر گفتگوهای میان فرقه‌های فعال در سده دوم تا چهارم هجری رشد یافته است. از این

1.. نهاية الأصول، (تقرير دروس آيت الله العظمی بروجردی)، ص۵۲۱ و ۵۲۲. بعدها به تحلیلی از وحید بهبهانی در همین باره در مصابیح الظلام (ج۱، ص۴۲ _ ۴۴) برخوردم که به تحلیل مرحوم آیت الله بروجردی نزدیک است و می‌تواند برای روشن تر شدن ابعاد این موضوع سودمند باشد.

2.. برای یک نمونۀ واضح از نگاه اصولی به موضوع حجّیّت خبر واحد که بر اساس آن راهکارهایی نیز برای چگونگی تعامل با حدیث ضعیف ارائه شده است نک: مجلّۀ علوم حدیث، ش ۴۲، سال یازدهم، زمستان ۱۳۸۵، ص۹۰ به بعد، مقالۀ «نظریّۀ توسعۀ تعبّدی سیرۀ عقلا در حجّیّت خبر واحد»، محمد احسانی فر لنگرودی.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
58

البارئ _ جلّ شأنه _ و جواز رؤیته و نحو ذلک فأنکروا هذه الأحادیث فقوبلوا بالتکفیرات و التهدیدات إذ کان بناء مخالفیهم أعنی الأشاعرة، علی العمل بکل ما ورد من النبی صلی الله علیه و آله و رواه الصحابة وإن کان مخالفاً للعقل و الاعتبار.

ثم ابتلی ببلاء المعتزلة، المتکلمون من أصحابنا الإمامیة أیضاً؛ إذ کانوا یناظرونهم۱ فی الأصول الإسلامیة، فکانوا یروون عن النبی صلی الله علیه و آله ما وصل إلیهم من أبی هریرة و أنس بن مالک و عائشة و معاویة و غیرهم ممّا یخالف العقل و أخذوا من الائمة علیهم السلام خلافه، فدار أمر أصحابنا المناظرین معهم، بین أن یظهروا عقیدتهم من التبعیض بین الصحابة و إظهار الاعتماد بما یرویه مثل أبی ذر و عمار و أبی سعید الخدری، دون ما یرویه عائشة و معاویة و أبوهریرة و أمثالهم و بین أن ینکروا حجیة الخبر الواحد مطلقاً فی مقام المخاصمة معهم و حیث إنّ الأول کان مساوقاً لتفسیق مثل عائشة و أبی هریرة و غیر هما من البدو إلی الختم و کان ذلک عندهم بمثابة الکفر و الخروج من الدین لارتفاع شأنهم فی الناس، فلا محالة التجأوا إلی الثانی.

و من هنا اشتهر بین متکلمینا، القول بأنّ أخبار الآحاد لا توجب علماً و لاعملاً و ذلک من غیر فرق بین المعاصرین منهم للأئمة علیهم السلام مثل فضل بن شاذان۲ و بین

1.. ضمیر به تودۀ عام سنی و بویژه محدثان آنها بازمی گردد و نه به معتزله.

2.. تا کنون مدرکی نيافته‌ام که رد حجيّت خبر واحد را از سوی فضل بن شاذان گزارش کرده باشد. شايد ايشان پس از آنکه اين روند تاريخی را دربارۀ برخی متکلمان شيعه به اثبات رسانده‌اند نتيجه را به همۀ متکلمان _ حتی آنان که در روزگار امامان علیهم السلام می‌زيستند _ تعمیم داده‌اند. به هر روی اثبات اينکه در میان ياران امامان علیهم السلام کسانی از متکلمان کلیت عمل به خبر واحد را نمی‌پذیرفتند، از ديد اين ناچيز دشوار است. البته از آن سو این سخن به معنای آن نیست که کسانی امثال فضل هر گونه خبر واحد را می‌پذیرفته‌اند. در اندیشۀ کسانی همچون یونس بن عبدالرحمن و فضل _ که شاید بتوان او را برجسته‌ترین شاگرد مکتب یونس در زمان خود دانست (رجال الکشّی، ص۵۳۹، ش ۱۰۲۵) توجه به نتایج عملی بحث از خبر واحد _ یعنی تشخیص روایات صحیح از سقیم _ دیده می‌شود. آنان در برخی موارد حتی مجموعه‌ای از روایات رایج در محافل علمی امامیّه را نیز به کنار می‌نهادند (همان، ص۲۲۴). بنا بر این هر چند مکتب فکری یونس و پیروان وی بر پایۀ اسناد موجود به حجّیّت یا عدم حجّیّت خبر واحد تصریح نکرده‌اند ولی از سیرۀ عملی آنان هویداست که ضمن پذیرش اصل حجّیّت، برخی از خبرهای واحد را بی اعتبار می‌دانستند. از این رو می‌توان گفت هم آنان و هم متکلمان سدۀ چهارم بغداد دغدغۀ مشترک ردّ روایات متعارض با مبانی اسلامی را داشته‌اند (برای دیدگاه برخی دانشمندان مبنی بر وجود چنین گرایشی در میان متکلمان سدۀ دوم و سوم امامیه نک: الرافد فی علم الأصول، ص۱۲ هر چند نظریۀ این منبع هنوز جای بررسی دارد)؛ ولی نمود این دغدغه در بغدادیان قرن چهارم آن بود که از اساس حجّیّت هرگونه خبر واحد را انکار کردند ولی گروه دیگر نه.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77286
صفحه از 315
پرینت  ارسال به