61
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

ضعفاء چه باید کرد؟» تا برای پاسخ به آن به بحث از خبر ضعیف منجبر در آیند. اگر هم فی المثل شیخ الطائفه در العدة خود از شرایط عمل به روایات ضعفا و متهمان سخن می‌گفت۱ به دنبال پاسخ به پرسش یاد شده نبود بلکه می‌خواست چگونگی عمل شیعیان را به این گونه روایات برای ما گزارش کند و روشن سازد که عمل آنان به این روایات بر چه ضوابط و پایه‌هایی بنا شده و دارای چه قیودی است. مدرکی هم که شیخ به عنوان دلیل حجّیّت خبر واحد بدان تمسک می‌کند _ یعنی إجماع الفرقة المحقة۲ _ چیزی نیست جز گزارش سیره رایج و مرسوم میان شیعیان در عمل به روایات افراد با حال رجالی گوناگون و این نکته به روشنی از سیاق بحث العدة هویداست. البته ممکن است کسی در اینجا بگوید که بر فرض که تفاوتی میان این دو نگاه وجود داشته باشد ولی هم نگاه اصولی۳ و هم نگاه تاریخی ادعا شده در این نقطه به هم می‌رسند که درباره امکان عمل به ضعیف و شرایط جبران ضعف آن گفتگو می‌کنند و بالأخره برخی از احادیث ضعیف را می‌پذیرند.۴ از این رو در عمل این دو نگاه با یکدیگر چندان تفاوت ندارند ولی در پاسخ به این توهم باید بگوییم که این دو نگاه دست کم در یک نکته مهم با هم تفاوت بنیادین دارند. بر اساس نگاه نخست، همه روایات ضعیف _ که برای نمونه بیش از نه هزار روایت ضعیف الکافی در

1.. العدة فی أصول الفقه، ج۱، ص۱۵۱.

2.. همان، ج۱، ص۱۲۶.

3.. البته اگراز دیدگاه کسانی چون آیت الله خویی که قرائنی مانند عمل مشهور را جابر ضعف سند نمی‌دانند (مصباح الأصول، ج۲، ص۲۰۱) و در نهایت هرگونه روایت ضعیف را به کناری می‌نهند _ که البته تعداد اینگونه دانشوران فراوان نیست _ صرف نظر کنیم.

4.. برای نمونه‌هایی از اصولیانی که از این موضوع سخن گفته یا آن را در استنباطات فقهی خود به کار گرفته‌اند: الرعایة، شهید ثانی، ص۹۲؛ جامع المقاصد، محقق کرکی، ج۲، ص۳۶۴؛ الحبل المتین، شیخ بهایی، ص۳۳؛ الفوائد الحائریّـة، وحید بهبهانی، ص۴۸۷؛ کتاب الزکاة، شیخ انصاری، ص۱۸۶؛ أجود التقریرات (تقریرات میرزای نایینی)، ج۲، ص۱۱۰؛ زبدة الأصول، آیت الله روحانی، ج۳، ص۱۳۵ و منابع بسیار دیگر.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
60

رو هر پاسخی به آن باید در همان بسترتاریخی و بر اساس شواهد تاریخی بنا شود و نه استدلالات اصولی و کلامی. در کوتاه سخن همان گونه که یک پرسش فلسفی را با برهان عقلی یقینی باید پاسخ داد و نه صرفاً بر اساس نقل قول از این و آن، به پرسشی که ماهیت تاریخی دارد نیز باید بر اساس روش‌های پذیرفته شده در دانش تاریخ مانند پی‌جویی سیر بحث و تاریخچه آن و گردآوری قرائن و تحلیل آنها پاسخ داد و نه بر اساس شیوه‌های بحث در علم کلام یا مباحث عقلی محض. برای آن که به مجهول احاله نداده باشم به عنوان یک نمونه که به روشنی ارتباط موضوع حدیث ضعیف را با بحث خبر واحد به نمایش می‌نهد و نشان می‌دهد چگونه یک مبنای اصولی می‌تواند در تعیین سرنوشت شمار انبوهی از احادیث ضعیف مؤثر باشد و مسیر بحث را تغییر دهد می‌توان از یک موضوع مطرح در دانش اصول نام برد و آن «جبران ضعف حدیث ضعیف» است. مرحوم آیت الله خویی پس از بحث درباره دلایل حجّیّت خبر واحد چنین می‌گویند: «فتحصّل مما ذکرناه فی المقام أنّ العمدة فی حجیة الخبر هی السیرة، و لا یرد على الاستدلال بها شی‏ء من الإشکال. و لا یخفى أن مقتضى السیرة حجیة الصحیحة و الحسنة و الموثقة... نعم! الخبر الضعیف خارج عن موضوع الحجیة، لأنّ العقلاء لا یعملون به یقیناً، مع أنّ الشک فی قیام السیرة على العمل به کاف فی الحکم بعدم حجیته».۱

محصل این عبارت آن است که: «اگر دلیل حجّیّت سیره عقلا باشد حال که عقلا به خبر ضعیف عمل نمی‌کنند پس این گونه روایات بی‌اعتبار است» ولی اگر اساساً بحث از خبر واحد و عدم حجّیّت آن برای محدثان سده سه و چهار مطرح نبوده است لاجرم باید گفت برای آنان این پرسش نیز مطرح نبوده است که: «اگر سیره عقلا به حدیث ضعیف۲ حجّیّت نمی‌بخشد پس با حجم انبوه روایات نقل شده از

1.. مصباح الأصول، ج۲، ص۲۰۰.

2.. البته روشن است که تقسیم چهارگانۀ حدیث در آن زمان پدید نیامده بود ولی ما در اینجا تسامحاً ضعیف را به معنای هر حدیثی که دست کم یک راوی آن ضعیف باشد گرفته‌ایم. این تعریف هرچند همۀ احادیث ضعیف از نگاه قدماء و متأخران را پوشش نمی‌دهد ولی حجم بیشتر آنها را در بر می‌گیرد به گونه‌ای که می‌توان از مقدار خارج از آن چشم پوشی کرد هر چند نسبت حقیقی ضعیف از نگاه قدماء و متأخران عموم و خصوص من وجه است.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77265
صفحه از 315
پرینت  ارسال به