برای پاسخ به اين پرسش گريزی نيست که نخست نگاهی کم و بیش فراگیر به شيوههای ارزيابی حديث در روزگار امامان علیهم السلام بیفکنيم و آنگاه از پس کنکاش در آن شيوهها تلاش کنيم تا آنجا که بتوانيم برای اين پرسش پاسخی بیابیم.
1. روايت از ثقات
شايد بتوان فراگیرترين شيوه ارزيابی حديث را در آن روزگاران توجه به بازگویی روايت از «ثقات» دانست. شيوهای که هم اکنون نيز فراگیرترين گونه ارزيابی حديث است. از همان روزها امامان علیهم السلام یاران را به آموختن مسائل دین از برخی شاگردان موثّق خود تشویق میکردند. برای نمونه میفرمودند: «أما لکم من مفزع؟ أ ما لکم من مستراح تستریحون إلیه؟ ما یمنعکم من الحارث بن المغیرة النصـری؟».۱ جز گستره روايت در مواردی همچون پرداخت «وجوهات»۲ و رساندن احکام خدا وآگاهسازی مردم درباره وظايف خود۳ نيز بر آن پای فشردهاند که هر که چنين کارها را به دست میگیرد بايد ناگزير ثقه باشد.
ياران آن بزرگواران نيز اين نکته را پيش چشم داشتند. از اين رو راويان گاه بدون آن که به نام استاد خود اشاره کنند تنها وثاقت وی را با عبارتهایی چون «حدثنی من أثق به»۴ و مانند آن بر مینمودند. گاه نيز از امامان بويژه درباره وثاقت برخی افراد میپرسيدند تا از آنان امور دینی را بیاموزند و امام آنان را راهنمایی میکردند.۵
1.. رجال الکشّی، ص۳۳۷. نیز نک ص۱۳۶: «فإذا أردت بحديثنا فعليک بهذا الجالس».
2.. المحاسن، ج۱، ص۳۹.
3.. الکافی، ج۱، ص۳۲۹: درباره نائب اول و دوم امام زمان علیه السلام.
4.. الکافی، ج۶، ص۴۵۳. برای عباراتی دیگر نک: همان، ج۱، ص۳۳، ۳۳۹، ۴۱۷؛ ج۶، ص۴. تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۱۷ و ج۵، ص۳۴۶. گاه نیز دربارۀ راویانی که دچار انحراف عقیدتی شده بودند تذکر میدادند که آن روایت را پیش از انحراف وی از او اخذ کردهاند. نک: الکافی، ج۱، ص۸۶؛ ج۵ ص۱۵۰؛ ج۸ ص۳۰۴: «عَنْ زُرَارَة قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو الْخَطَّابِ فِی أَحْسَنِ مَا يَکونُ حَالاً قَال...».
5.. رجال الکشّی، ص۴۹۰: «أ فيونس بن عبدالرحمان ثقة آخذ عنه ما أحتاج إليه من معالم ديني؟ فقال: نعم.» نیز ص۴۹۱ دربارۀ همو و ص۵۹۵ دربارۀ زکریا بن آدم.