69
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

در پذيرش يا کنار نهادن روايت داشت چنان که در «مقبوله عمر بن حنظلة»۱ از آن ياد شده است.

۴. روایات شاذ

در همين روايت آمده است که در هنگام تعارض روايتی که شاذ باشد (درون مايه آن ناشناخته و با مشهور مخالف باشد) به کناری نهاده می‌شود.

۵. عرضه حدیث

جز آنچه گذشت امامان علیهم السلام یک معيار فراگیر ديگر نيز برای ارزيابی روايات به دست شيعیان داده‌اند. آن معيار سرنوشت ساز عرضه روايات بر قرآن و سنت است. در احاديث فراوانی اين نکته گوشزد شده است که: «کل حدیث لایوافق کتاب الله فهو زُخرُفٌ».۲

بر پايه همين گونه روايات که دسته‌ای از آنها آنگاه که دو حديث با هم تعارض پيدا می‌کنند به کار می‌آيند، شيخ طوسی رحمه الله در الاستبصار برخی از روايات را بر برخی ديگر ترجيح داده است.۳ در روزگار ما نيز انديشوران دين‌شناس آن را ملاکی برای اعتبار روايات نه تنها در هنگام تعارض بلکه در همه زمانها دانسته‌اند.۴

آنچه گذشت گزارش گونه‌ای گزيده بود از آنچه در روزگار امامان علیهم السلام برای ارزيابی و سنجش احاديث به کار می‌رفت. اکنون بر پايه اين گزاراش‌ها به پرسش آغازين اين گفتار باز گرديم و بنگريم که آيا در آن روزگاران از ضعيفان روايت نقل می‌کردند؟ اگر پاسخ آری است، اين نقل بر چه پايه و بنيادی استوار گشت؟ و ديدگاه امامان علیهم السلام در

1.. الکافی، ج۱، ص۶۸.

2.. همان، ج۱، ص۶۹ در باب «الأخذ بالسنة و شواهد الکتاب»، دوازده حديث به همین مضمون روايت شده است.

3.. الاستبصار، ج۱، ص۱۹۰؛ ج۳، ص۱۵۸ و ج۴، ص۲۶۸.

4.. فرائد الأصول، ج۱، ص۲۴۵: «و الأخبار الواردة فی طرح الأخبار المخالفة للکتاب و السنة و لو مع عدم المعارض متواترة جداً»، الرافد فی علم الأصول، ص۱۱ _ ۱۲، بحوث فی علم الأصول، ج۷، ص۳۱۵ به بعد.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
68

می‌کردند.۱ اين شيوه که بعدها «عرضه حديث» ناميده شد خود داستانی دراز دامن دارد که بايد در جای ديگر بدان پرداخت.

اعتماد به اين نگاشته‌ها تا آنجا بود که به پايه یک گزارش، در سال‌های پايانی سده سوم هجری خانه‌های شيعیان از کتاب‌های ياران امامان پيشين علیهم السلام که بسياری نيز گرايش‌های انحرافی مانند فطحيه داشتند انباشته بود۲ . امامان علیهم السلام نيز از عمل بر پايه آنها نهی نمی‌کردند ولی اين نکته را گوشزد می‌کردند که تنها بايد به روايات آنها اعتماد کرد و نه ديدگاه‌ها و پندارهای کلامی آنان که در موضوعاتی چون تعداد امامان با ديدگاه شيعیان ناسازگار بود.۳ نیز این که شیعیان از چگونگی تعامل با کتاب‌های امثال بنو فضّال یا شلمغانی۴ می‌پرسیدند نشان از آن دارد که شخصیت راوی در نوع تعامل با روایات وی مؤثر بوده است و مخدوش شدن شخصیت او بی‌اعتمادی اولیّه به آثارش را سبب می‌شد. در این هنگام تأیید مضمون کتاب از سوی امام علیه السلام به معنای امانتداری نویسنده در نقل به هنگام نگارش کتاب بود.

3. توجه به شهرت روايت و شناخته و پذيرفته بودن آن در میان شيعیان

اين معيار نيز چونان یکی از معيارهای سفارش شده در هنگام تعارض، نقشی کلیدی

1.. همان، ج۷، ص۳۲۴، ۳۲۷، در اين دو روايت يونس بن عبدالرحمن و صفوان بن يحيی کتاب الفرائض را که از امیر المؤمنين علیه السلام روايت شده بود به امام رضا علیه السلام نشان دادند و امام علیه السلام فرمودند: «هو صحيح». برای متن کامل این کتاب ر.ک: کتاب من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۷۵ _ ۹۲، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۲۹۵ _ ۳۰۸ و برای آگاهی بیشتر نک: میراث مکتوب شیعه، ص۳۶.

2.. کتاب الغيبة، شيخ طوسی، ص۳۹۰.

3.. همان.

4.. محمد بن علی شلمغانی: وی از بزرگان شیعه در روزگار خود بود که حسادت بر جناب حسین بن روح وی را به انحراف از خط مستقیم امامت کشاند و توقیعاتی در لعن وی از سوی ناحیۀ مقدسه صادر گشت و سر انجام به جهت عقاید انحرافی‌اش به دار آویخته شد. کتاب التکلیف وی که آن را پیش از انحراف نگاشته بود نزد شیعیان از کتاب‌های معتبر به شمار می‌آمده است (رجال النجاشی، ص۳۷۸، الفهرست، طوسی، ص۲۲۴، کتاب الغیبة، همو ص۳۸۹ _ ۳۹۰، عدة الأصول، ج۱، ص۱۵۱).

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 62956
صفحه از 315
پرینت  ارسال به