71
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

گفتيم امامان علیهم السلام گاه کتابی را که بر ايشان عرضه می‌شد تأييد می‌کردند. از برخی از آن نگاشته‌ها اکنون گزارشاتی در دست است. اين گزارشات نشان می‌دهد که در میان روايات آن کتاب‌ها رواياتی وجود دارد که _ ازديد متأخران _ ضعيف هستند. در روزگار امام عسکری علیه السلام نيز ايشان روایات کتاب‌های بنو فضّال _ و البته نه دیدگاه‌های شخصی آنان _ را یک سر معتبر دانسته بودند. پس از آن حضرت در زمان غيبت صغری نيز جناب حسين بن روح رحمه الله روایات کتاب‌های شلمغانی را _ پس از آن که امام زمان علیه السلام او را لعن کردند _ تأييد کردند۱ . این عملکرد نشان‌دهنده چند نکته است:

نخست آن که آن بزرگواران رواياتی را که یک فرد ضعيف _ اگر به راستگویی او اعتماد داشتند و می‌دانستند که فساد مذهبش او را به دروغ‌گویی نمی‌کشاند _ روايت می‌کرد در چنان شرايط می‌پذيرفتند.۲ دو ديگر آن که روايات یک فرد منحرف مانند شلمغانی _ که پيش از انحراف در هنگامی که راهی درست را می‌پيمود روايت کرده بود _ شايسته پذيرش بود. اين نکته همان است که در روزگاران پسين «جداسازی رواياتی که راوی ”فی حال استقامته“ نقل کرده است از غیر آن» نام می‌گیرد.

از اين گذشته سادگی است اگر پنداريم که همه رواياتی که بنو فضّال يا شلمغانی در چنان کتاب‌ها آورده بودند همگی از راويانِ ثقه روايت شده بود و در میان اسناد آن نگاشته‌ها راوی ضعيف وجود نداشت. اين سخن نيز که همه آنان که در اسناد چنين کتاب‌ها بودند از سوی نويسندگان آنها شناخته شده بودند، با آنچه در اسناد می‌بینیم هماهنگ نيست. نمونه را در اسناد روايات بسياری که از کتاب‌های بنو فضّال در تهذيب الأحکام به چشم می‌خورد؛ بسيار روايت‌هاست که در سند آنها افراد ناشناخته يا ضعيف وجود دارند يا در سند، ارسال و يا انقطاع ديده می‌شود.۳ در

1.. کتاب الغيبة، شيخ طوسی، ص۳۹۰.

2.. تأييد امام علیه السلام نسبت به روايات بنی فضّال دست کم به معنای آن است که آنان در نقل روايت، صادق بوده‌اند گرچه حتی فراتر از اين می‌توان گفت سخن امام آهنگ حجيّت بخشی به همۀ روايات کتاب‌های آنها را دارد.

3.. نمونه را نک: تهذيب الاحکام، ج۱۰، ص۳۴، ص۶۴ که در سند آن ابن فضّال از ابوجمیله مفضل بن صالح از ضعيفان شناخته شده روايت می‌کند، ص۱۱۷ که سند پيش از ابن فضّال (يعنی فاصلۀ میان ابن فضّال تا امام علیه السلام) مجهول است، ص۱۳۰ که ابن فضّال از ابو جمیله روايت می‌کند، ص۱۴۱ که سند پيش از ابن فضّال مجهول است و نيز ص۱۶۲، ۱۶۸، ۲۲۳، ۲۷۶ و... که به اشکال‌های پيش گفته دچار است. اين تنها درگستره يک جلد از تهذيب الاحکام بود. تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
70

اين باره چه بود؟ چنان می‌نمايد که اصطلاح ضعيف درباره احاديث _ در روزگاران امامان علیهم السلام _ دست کم از سوی ائمه به کار نمی‌رفته است.۱ بلکه اين واژه برای توصيف راويان احاديث به کار برده می‌شد.۲ ولی به هر روی اکنون کسی در اين نکته گفتگویی ندارد که در آن روزگاران حديث _ از نگاه امامان و نيز ياران آن بزرگواران _ تنها دو گونه بخش‌بندی داشته است: معتبر و غير معتبر.

۶. یک ارزيابی فراگیر

امّا اکنون آنچه مهم است آن است که بدانيم آيا ياران امامان علیهم السلام رواياتی را که ما ضعيف می‌خوانيم بی‌اعتبار می‌دانستند و آنها را بی‌درنگ کنار می‌نهادند؟ چنان که

1.. تا آنجا که دیده‌ام تنها در یک روایت واژۀ ضعیف در وصف یک حدیث به کار رفته است. محمد بن حسین رازی (زنده در قرن ششم) در نزهة الکرام و بستان العوام گزارش گفتگوی طولانی هارون با امام موسی کاظم علیه السلام را آورده است. در بخشی از این مناظره هارون به امام علیه السلام چنین می‌گوید: «شما را نسبت به علم نجوم می‌کنند که شما نیک دانید و فقهای عامّه می‌گویند که رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: چون اصحاب مرا یاد کنند خاموش باشید و چون در قَدَر سخن گویند خاموش باشید و چون در نجوم گویند خاموش باشید و روایت دیگر کرده‌اند که علی علیه السلام عالم‌تر خلایق بود به علم نجوم و همچنین می‌گویند که فرزندان وی عالم اند به علم نجوم، آنها که شیعه ایشان را امام دانند و تو امام ایشانی. کاظم گفت: این حدیث ضعیف است. در اسناد او طعن زده‌اند و اگر آن را صحتی بودی خدای تعالی مدح نجوم و انبیاء _ علیه (کذا) السلام _ نکردی که بدان عالم اند در حق ابراهیم خلیل _ علیه الصلاة و السلام _ فرمود: «وَ کذلِک نُرِی إِبْراهِيمَ مَلَکوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَکونَ مِنَ الْمُوقِنِين...» (نزهة الکرام وبستان العوام، ج۲، ص۷۷۱ _ ۷۷۲ و از آنجا در فرج المهموم، ص۱۰۷ _ ۱۰۸). گزارش مناظرۀ امام با هارون در منابع دیگر نیز آمده است (ظاهراً نخستین منبع روایت عیون أخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۷۸ به بعد است، نیز ر. ک: بحار الأنوار، ج۴۸، ص۱۲۵ به بعد) ولی بخشی را که نویسندۀ بستان الکرام آورده است در آنها دیده نمی‌شود. روشن است که ضعیف در اینجا به معنای لغوی است و اطلاق ضعف بر این حدیث از سوی امام علیه السلام به هدف نشان دادن عدم قابلیت آن برای احتجاج بوده است. به هر روی از این تک حدیث که بگذریم باز هم می‌توان گفت کاربرد اصطلاح ضعیف از سوی ائمه در آن دوران هرگز رواج نداشته است. اما در سوی مخالف موارد بسیار اندکی از کاربرد واژۀ «صحیح» در لسان ائمه دیده می‌شود. برای نمونه ر. ک: وسائل الشیعة، ج۶، ص۲۹۳ و ج۲۷، ص۱۱۴ و بحار الأنوار ، ج۵، ص۶۹.

2.. رجال الکشّی، ص۶۶۲: «کنّا جلوساً عنده (يعنی الإمام الصادق) فتذاکرنا رجلاً من أصحابنا فقال بعضنا: ذلک ضعيف...». اين گزارش تا آنجا که ديده‌ام کهن‌ترين کاربرد اين واژه در چنان معنا را نشان می‌دهد.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 66904
صفحه از 315
پرینت  ارسال به