میخواهيم بدانيم آنگاه که یک رجالی در پی تضعيف یک راوی است، جز ناراستی و ضعف آن راوی چه عوامل خارجی میتواند بر انديشه و ديدگاه وی درباره راوی اثر گذارد و گاه آن را به یک سو بکشاند. آنچه در پی میآيد البته بررسی مهمترين اين عوامل است و نه همه عوامل اثر گذار.
1. عوامل اثر گذار بر فرايند توثيق و تضعيف در گستره دانش رجال شيعه
در آن روزگار که راويان در کار گستراندن روايتهای رسیده از اهل بیت علیهم السلام بودند، گروهی از برجستگان حديث شيعه نيز به راهی رو آوردند که هدف آن پالايش روايتهای درست از نادرست بود و نيز جداسازی راويانی که شايسته اعتماد بودند از آنها که چنان نبودند. اين دسته دوم را اکنون به نام رجاليان شيعه میشناسيم.
اينان غالباً راوی شايسته اعتماد را ثقه و آن را که در خور اعتماد نبود ضعيف میناميدند. آنان را نشانههایی برای اعتماد به راوی بود که بر پايه آنها درباره او داوری میکردند. گستردهترين نگاشته رجالی شيعه که اکنون در دست ماست رجال کشّی است. در اين کتاب رواياتی از امامان و نیز دیدگاههایی از برخی بزرگان رجالی سه سده نخست آمده است که نشاندهنده اندازه اعتبار راوی نزد آن بزرگواران است. بیگمان خواست کشّی از ذکر آن روايات آن است که با بهره گیری از درون مايه آن روايتها، به خواننده نشان دهد که آن راوی تا چه پايه و مايه درخور اعتماد است؛ با ژرفنگری در اين روايتها نشانههایی برای اعتماد به راوی و نشانههایی را نيز برای جرح راوی بدست میآوريم.
برخی از نشانههای اعتماد به راوی در اين کتاب چنين است:
راوی از ياران نزديک و به اصطلاح از «اولياء» يا «اصفياء» امام علیه السلام باشد. مانند آنچه که درباره سلمان، ابوذر، مقداد و عمار آمده است.
راوی از زاهدان و عبادتگران باشد.۱