رهجويان را روشنایی میبخشند. سخن از بزرگی وی و اثری که در روزگار خود و تا سدهها بر گسترههای اصول، فقه، حديث، تفسير و کلام شيعه به جای نهاد وظيفهای است سترگ، اما در اين نوشتار به ناگزيز بايد گزيده سخن گفت که پيش از اين درباره شيخ صدها صفحه کتاب و نوشتار و مقاله نگاشتهاند. از نگاه اين قلم یکی از بزرگترين ويژگیهای شيخ فراگیر بودن دانش وی و در همان حال توجه به گستره هر علم و در نياميختن مرز دانشها بود. وی در هر پنج گستره پيش گفته نگاشتههایی بس گرانسنگ به جا نهاده است ولی چيره دستی وی در اين دانشها سبب نشد که برای نمونه فقه او رنگ و بوی کلامی بگیرد يا ديدگاههای کلامی را بر گستره حديث تحميل کند. او به گاه نگاشتن تهذيب الأحکام یک فقيه حديثپژوه بود و آنگاه که تمهيد الأصول را مینگاشت یک متکلم نام آور.
از ديگر ويژگیهای ارزشمند شيخ آن بود که ديدگاههای اصولی وی با کارکرد و روش او در گستره حديث و فقه بسيار همخوان و هماهنگ بود. در کوتاه سخن میتوان گفت: اصول شيخ از دل حديث و رجالش سرچشمه میگرفت و شيخ خود به روش شيعیان تا آن روزگار در برخورد با حديث سخت توجه داشت.پیشتر آن بخش از دیدگاههای وی درباره حدیث ضعیف را که در کتابهای رجالی او بازتاب یافته بود در کنار دیدگاههای دیگر رجالیان متقدم شیعه مطرح ساختیم. علت جداسازی آن بخش از آنچه در اینجا میآید آن است که با بررسی دیدگاههای شیخ به عنوان یک رجالی در کنار دیگر رجالیان راه برای شناسایی نقاط اشتراک و افتراق وی از دیگر رجالیان هموارتر میشود تا اینکه دیدگاههای رجالی او را با اندیشههای کسانی چون مفيد و سیّد مرتضی که در درجه اول فقیهان و متکلمانی برجسته بودهاند مقایسه کنیم.
باری! در اين بخش ديدگاه شيخ درباره حديث ضعيف را در دو گستره بر میرسيم:
نخست ديدگاه اصولی وی که در نگاشته ارجمندش: عدّة الأصول نمايان است. دوم شيوه عملی شيخ در برابر حديث ضعيف در دو نگاشته برجسته فقهی حديثیاش: تهذيب الأحکامو الاستبصار.