229
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

رواه مرسلاً المرتضی (رضی الله عنه) و الشیخ أبو جعفر و آحادٌ ممن جاء بعده و الخبر المرسل لا یعمل به و کتب الحدیث عن الأئمة خالیة عنه أصلاً...».۱

روشن است که اگر این حدیث دست کم سندی تا امامان علیهم السلام داشت محقق درباره آن بیشتر گفتگو می‌کرد ولی از آنجا که در هیچ نگاشته کهن چنین حدیث روایت نشده بود وی از آغاز آن را به کنار نهاد.

نشانه دیگر ضعف حدیث از نگاه محقق آن بود که یک حکم واجب یا حرام را تنها یک راوی گزارش کند. در چنین هنگام وی آن حدیث را تأویل می‌کرد و آن را بر کراهت یا استحباب حمل می‌کرد.

برای نمونه وی پس از نقل روایتی مخالف دیدگاه خود چنین می‌نگارد:

و جوابه تضعیف الروایة لأنّ مضمونها مما لو کان لازماً لما خفی فانفراد مصادف بنقلها یمنع بظاهرها فتحمل علی الکراهیة لأنّ المکروه قد لا تتوفّر الدواعی إلی نقله فأمکن أن ینفرد به الواحد.۲

چهارم: نگاهی به کاربرد دو اصطلاح «صحیح» و «ضعیف» در سخن محقق

محقق واژگان «صحیح»، «سلیم»، «ضعیف»، «حَسَن»، «جَیّد»، «نادر» و «شاذّ» را درباره برخی احادیث به کار برده است. از میان این چند واژه معنای دو واژه واپسین، کم و بیش روشن است. این دو واژه چنانکه دیدیم برای احادیثی به کار می‌رفت که درون مایه آن در احادیث دیگر به چشم نمی‌خورد یا اصحاب را بدان اعتنایی نبوده است. به دیگر سخن ملاک ارزیابی حدیث در این دو واژه بیشتر متن آن است و نه سند. ولی درباره آن پنج واژه دیگر چه می‌توان گفت؟

برای یافتن پاسخ گریزی نیست که دست کم برخی از نمونه‌های کاربرد این واژگان را بررسیم. وی گاه سندی را که در سند آن یک راوی که از نگاه وی واقفی است به چشم می‌‌خورد صحیح خوانده است.۳ روشن است که چنین سند را از نگاه

1.. المعتبر، ج۱، ص۵۳.

2.. المعتبر، ج۲، ص۲۶۰.

3.. همان، ج۱، ص۴۰: «ولا عبرة بطعنهم مع صحّة السند من أهل البيت علیهم السلام...»؛ در صفحۀ پیش از آن محقق به حدیثی استناد کرده است که در سند آن ابراهیم بن عبدالحمید و درست بن ابی منصور _ که البته محقق از او نام نبرده است _ دیده می‌شوند. محقق خود «درست» را واقفی می‌داند (نکت النهایة، ج۳، ص۴۳۷).


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
228

«وفی هذه الروایة ضعف فإنّ سندها فطحیة لکنّ مضمونها استحباب تکرار الأذان و الإقامة و هو ذکر الله و ذکر الله حَسَنٌ...».۱

محقق با آنکه روایتی را که اصحاب نپذیرفته‌اند یا درون مایه آن شاذّ است در واجبات و محرمات کنار می‌نهد۲ ولی با این حال گاه به روایتی نادر۳ برای اثبات یک حکم مستحب چنگ زده است. نمونه را، درباره روایتی نوشته است:

... و هی نادرة فإن صحّت حُملت الإعادة علی الاستحباب... .۴

بر پایه همین است که اگر در روایت ضعیف مصلحتی نهفته بود وی آن را می‌پذیرفت. برای نمونه درباره آداب به آب افکندن کسی که در میان دریا از دنیا رفته است و نمی‌توان او را دفن کرد می‌نویسد: «و أمّا التثقیل ففیه أحادیث فیها ضعف لکن العمل بها یتضمّن ستر المیت و صیانته عن بقائه بین ظهرانی صحبه...».۵ و در جای دیگر درباره روایتی که می‌گوید: «غسل جمعه را اگر در وقت خود به جای نیاوردی، در پایان روز یا روز شنبه قضا کن چنین می‌نگارد:

... و سماعة واقفی و عبدالله بن بکیر فطحیّ لکنّها تنجبر بأن الغسل طهور فیکون حسناً... .۶

سوم: نشانه‌های ضعف حدیث

جز آنکه راوی یک حدیث از ضعیفان باشد یک دو نشانه دیگر نیز در المعتبر به چشم می‌خورد که بر پایه آنها محقق برخی احادیث را ضعیف می‌شمرد. یکی از این نشانه‌‌ها آن است که حدیث در نگاشته‌هایی که یاران امامان علیهم السلام سامان داده بودند گزارش نشده باشد. محقق برای نمونه درباره روایت «إذا بلغ الماء کرّاً لم یحمل خبثاً» که ابن ادریس بدان استناد کرده بود۷ می‌نگارد: «و الجواب دفع الخبر فإنّا لم نروه مسنداً و الذی

1.. همان، ص۱۳۷.

2.. همان، ج۱، ص۶۸، ۸۲، ۲۰۲، ۲۵۴؛ ج۲، ص۸۱.

3.. مراد از «نادر» در اینجا معنای لغوی آن است و نه معنای آن در دانش مصطلح الحدیث.

4.. همان، ج۲، ص۲۶۹.

5.. همان، ج۱، ص۲۹۲.

6.. همان، ج۱، ص۳۵۴.

7.. السرائر، ج۱، ص۶۴.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 62936
صفحه از 315
پرینت  ارسال به