نگاشتههای فقهی _ اصولی وی فراوان است ولی در این بخش کتاب ارجمند مختلف الشيعه وی که در 9 جلد به چاپ رسیده است کانون توجه خواهد بود. در کنار آن از جلد نخست منتهی المطلب دیگر نوشته پر بار وی و بویژه مقدمه ارزشمندی که استاد محمود بستانی بر این کتاب نگاشتهاند سود خواهیم برد.
معمولاً علامه حلی را پدیدآورنده تقسیم چهار گانه حدیث میشمارند. درباره این نکته در بخش آینده بیشتر سخن خواهیم گفت. علامه جز حوزه فقه و اصول، در دانش رجال نیز دانشوری صاحب مکتب قلمداد میشود. از میان نگاشتههای رجالی وی، خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال اکنون در دست است. ما در این بخش دیدگاههای علامه درباره حدیث ضعیف را در سه گستره رجال، اصول و فقه بر میرسیم و سپس به سنجش آن با دیدگاههای دانشوران پیش از وی خواهیم پرداخت.
یکم: علامه و حدیث ضعیف در گستره رجال
علامه با احادیث راویان ضعیف در رجال چگونه روبرو میشده است؟ آیا آنها را میپذیرفت یا کنار مینهاد؟ حدیث راویان غیر امامی _ ثقة یا جز آنها _ در نگاه وی چه ارزشی داشت؟ این چند پرسش محور مباحث این بخش است.
چنانکه میدانیم علامه «خلاصه» را بر دو بخش پی نهاده است. در بخش نخست از راویانی یاد کرده است که روایتهایشان را میپذیرفته است و در بخش دوم راویانی که روایتهایشان را به کنار مینهاد. وی خود در پیشگفتار خلاصه مینگارد: «و لم نطل الکتاب بذکر جمیع الرواة بل اقتصرنا علی قسمین منهم و هم الذین أعتمد علی روایتهم و الذین أتوقف عن العمل بنقلهم إمّا لضعفه أو لاختلاف الجماعة فی توثیقه و ضعفه أو لکونه مجهولاً عندی...».۱
اکنون بنگریم که علامه روایت چه راویانی را کنار نهاده یا دست کم در پذیرش آنها توقف کرده است. راست آن است که روش علامه در این دو بخش یکسر هماهنگ و همگون نیست؛ برای نمونه وی علی بن الحسن بن فضّال، راوی شناخته شده