7
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

یکی از موضوعات مهمی که بخش قابل توجهی از گفتگو‌های رجالی و نگاشته‌های فراهم آمده در این دانش را به خود اختصاص داده است موضوع «تقسیم چهارگانه حدیث» است. این موضوع از جمله همان مباحث مهم رجالی است که هرگونه قضاوت درباره آن مستقیماً بر چگونگی ارزیابی حدیث از سوی یک فقیه یا به طور کلی هر پژوهشگر حوزه معارف اسلامی اثر می‌گذارد و طبعاً گستره آموزه‌های منتسب به دین نیز در پرتو آن قضاوت گسترش می‌یابد یا مضیق و محدود می‌گردد و از همین جاست که بررسی موضوع حدیث ضعیف و چگونگی تعامل با آن اهمیت و ضرورت می‌یابد.

بر پایه بخش‌بندی یاد شده که از سده هفتم در حوزه فقه و رجال شیعه پدید آمده است حدیث یا به سخن ژرف‌تر، سند هر حدیث یکی از این گونه‌هاست: صحیح، حسن، موثّق یا ضعیف؛ باز می‌دانیم که پیشینیان حدیث و فقه شیعه پیش از پیدایش این تقسیم درباره گونه‌های احادیث _ از نگاه اعتبار _ دیدگاهی دیگر داشته‌اند.

نیز این روزها فراوان می‌شنویم که حدیث ضعیف را نمی‌توان پذیرفت و درون مایه آن را نمی‌توان به دین نسبت داد. این سخن به ناچار این پرسش‌ها را بر می‌انگیزد که: اگر چنین است چرا در میان نگاشته‌های بزرگ حدیثی ما هزاران حدیث ضعیف به چشم می‌خورد؟ چرا پیشینیان این گونه احادیث را گزارش کرده‌اند؟ اساساً آنان چه رویکردی به ارزیابی و پذیرش احادیث داشته‌اند که بر پایه آن، گزارش چنین احادیث را روا می‌شمردند؟ چرا اکنون نمی‌توانیم حدیث ضعیف را بپذیریم؟ پرسش‌هایی از این دست درخشش‌های آغازین این پژوهش بود که هر از چند گاه نویسنده را به انگیزه یافتن پاسخی درخور به فکر وامی‌داشت.

ب _ نخستين آشنايی‌ها

در میان دروس دانشگاهی چند درس با این بحث پیوند داشت و استادان_ به فراخورسخن _ بدان می‌پرداختند. یک دیدگاه مطرح در این باره آن بود که روایت ضعیف اعتباری ندارد و در نهایت آن را باید به کنار نهاد. این اندیشه البته بر


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
6

پرداخته شده است ولی این اندازه گفتنی است که در گذر زمان ضرورت اطمینان از صدور یک سخن از معصومان علیهم السلام، یادکرد سند حدیث را ایجاب کرد و بدین سان با شکل گیری پدیده «سند» رفته رفته دانش پر دامنه‌ای به نام رجال سامان یافت. علاوه بر آن برای فهم حدیث نیز مباحثی که برخی از آن‌ها اکنون یک دانش مستقل به شمار می‌آیند همچون فقه الحدیث، علل الحدیث، اختلاف الحدیث و... لازم آمد. با گذشت زمان موضوعات نو پیدای دیگری نیز به منظومه علوم حدیث اضافه گشته است تا آنجا که اکنون برای داوری درست درباره سند ومتن یک حدیث، فهم صحیح مضمون آن، جایگاه آن حدیث در مجموعه معارف اسلامی، پیامی که به همراه می‌آورد و نسبت آن با احادیث دیگر، حدیث‌پژوه ناگزیر است از دانش تاریخ حدیث، رجال، فقه الحدیث و دیگر دانش‌های حدیثی آگاهی به سزایی داشته باشد.

***

در میان هندسه دانش‌های حدیثی دانش رجال اهمیت و جایگاه برجسته و بسیار مهمی دارد. این اهمیت بی‌شک به دلیل وظیفه‌ای است که عالمان مسلمان بر عهده مباحث رجالی نهاده‌اند. این وظیفه سترگ همچنان که به اشاره گذشت اطمینان بخشی از صدور روایات از معصومین علیهم السلام است و روشن است تا وقتی که صدور روایت از معصوم علیه السلام مشکوک یا غیر قابل قبول باشد سخن گفتن از مضمون آن موجه نمی‌نماید.

دقیقاً بر همین اساس است که پذیرش هر مبنای کلی در دانش رجال می‌تواند شمار بسیاری از احادیث را از مظان اعتبار و حجّیّت خارج سازد یا بر عکس، آنها را به حوزه اعتبار وارد نماید. برای نمونه اگر در دانش رجال این مبنا را پذیرفتیم که تک تک راویان حدیث باید دست کم از سوی دو تن از رجالیان متقدم توثیق شوند آنگاه تعداد روایاتی که می‌توانیم برای یک استنباط فقهی یا استدلال کلامی یا یک موضوع اخلاقی یا موضوعات دیگر بدانها چنگ زنیم شدیداً کاهش می‌یابد. درست برخلاف زمانی که بدین مبنا گردن ننهیم و از مبانی دیگر که اطمینان از صدور حدیث را به شکل دیگری به ارمغان می‌آورند پیروی کنیم.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 62930
صفحه از 315
پرینت  ارسال به