95
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

خود نشانه‌ای بر پذيرش نسبی آن از سوی شيخ صدوق بود.۱

دوم: روایات ضعیف در گستره فقه

آيا شيخ در گستره فقه از روايات راويان ضعيف سود می‌جسته است؟ برای پاسخ به اين پرسش ابتدا چند راوی را که بزرگ قميّان محمد بن الحسن بن الوليد _ استاد شيخ صدوق رحمه الله _ خود روايات آنها را نمی‌پذيرفته است در نظر گرفتيم. آنگاه در یک جستجوی رايانه‌ای به بررسی روايات آنها در کتاب من لا يحضره الفقيه پرداختيم.

از کسانی که ابن وليد برخی روايات آنها را به کنار می‌نهاده است اين چند تن‌اند: سهل بن زياد، محمد بن عبدالله بن مهران و جعفر بن محمد بن مالک الفزاریّ؛

شيخ در کتاب من لا يحضره الفقيه از هر سه تن روايت کرده است.۲

جز اين چند تن شيخ از مفضل بن عمر۳ _ که بی‌گمان قمی‌ها او را ضعيف می‌دانستند _ نيز حديث نقل کرده است. روايت‌های شيخ از سماعة بن مهران که خود او را واقفی می‌شمارد۴ نيز فراوان است۵ . روايات صدوق در کتاب من لا يحضره

1.. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۲۴: «کان شيخنا محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد _ رضی الله عنه _ سيّء الرأی فی محمد بن عبدالله المسمعی راوی هذا الحديث و إنما أخرجت هذا الخبر فی هذا الکتاب لأنه کان فی کتاب الرحمۀ و قد قرأته عليه فلم ينکره و راوه لي».

2.. برای نمونه روایات سهل بن زیاد را بنگرید در کتاب من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۶ (مستند شیخ صدوق رحمه الله برای حکم به جواز وضو با گلاب روایتی است که در سند آن سهل بن زیاد قرار دارد)؛ ج۲، ص۱۸۲ (مربوط به يک واجب شرعی)؛ ج۳، ص۳۴۵ (يک تحريم شرعی)؛ ج۴، ص۱۹۵، ۲۰۰، ۲۰۸، ۲۱۸؛ جعفر بن محمد بن مالک نيز در طريق شيخ تا میمون بن مهران قرار دارد: ج۴، ص۴۹۲؛ از محمد بن عبدالله بن مهران نيز برای نمونه اين روايت به چشم می‌خورد که در بردارنده حکمی الزامی است: ج۳، ص۳۷۴.

3.. برخی روايت‌های مفضل بن عمر را که در بردارنده يک حکم واجب يا حرام است بنگريد در من لايحضر، ج۱، ص۱۵۶، ج۲، ص۱۱۷؛ وی همچنين يکی از واسطه‌های طريق شيخ تا اسماعيل بن ابی فديک نيز هست. (همان، ج۴، ص۵۲۰).

4.. کتاب من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۳۸.

5.. همان، ج۱، ص۶۳، ۷۸، ۱۵۵، ۱۷۰، ۲۱۸، ۲۲۲، ۲۴۶، ۲۶۱ و بسيار جای ديگر.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
94

گزارش می‌کند همگی از نگاشته‌های معتبر ياران امامان علیهم السلام و دانشوران بزرگ پس از آنان برگرفته است.۱

شيخ در همانجا اين نکته را يادآور می‌شود که بسياری از منابع نگارش کتاب من لا يحضره الفقيه را در فهرست خود برشمرده است. فهرستی که در آن نام کتاب‌هایی که وی اجازه روايت آنها را داشت و طريق او به آن کتاب‌ها، آمده بود.۲ وی در پيشگفتار المقنع _ ديگر نگاشته فقهی خود _ نيز بر اين نکته پای فشرده است که بازگویی روايت از نگاشته‌های شناخته شده و معتبر شيعیان، او را از ذکر سند بی‌نياز می‌کرده است. وی در آنجا می‌نگارد: «وحذفتُ الأسانیدَ منه لئَلّا یثقل حملُه...إذ کان ما أبینه فیه فی الکتب الأصولیة۳ موجوداً مبیناً عن المشایخ العلماء الفقهاء الثقاة رحمهم الله...».۴

در همين جا اين نکته را نيز ناگفته نگذاريم که شيخ به ديدگاه استاد بزرگ مکتب قم «محمد بن الحسن بن الوليد» بسيار توجه داشته و آن را مبنای ارزیابی‌های حدیثی خود قرار داده بود تا آنجا که در جایی می‌نويسد:«و کلّ ما لم یصحّحه ذلک الشیخ _ قدّس الله روحه _ ولم یحکم بصحته من الأخبار فهو عندنا متروک غیرُ صحیحٍ».۵

اين توجه تا آنجا بود که اگر «ابن ولید» حديثی را می‌شنید و آن را انکار نمی‌کرد_ گرچه در سند آن کسی بود که همان استاد آن شخص را تضعيف می‌کرد _ همين

1.. کتاب من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۳: «و جمیع ما فيه مستخرج من کتب مشهورة عليها المعوّل و إليها المرجع مثل کتاب حريز بن عبدالله السجستانی و کتاب عبيدالله بن علی الحلبی...».

2.. همان، ج۱، ص۴: «... و غيرها من الأصول و المصنفات التی طرقی إليها معروفة فی فهرس الکتب التی رويتها عن مشايخی و أسلافی _ رضی الله عنهم _ ...».

3.. مراد شیخ از واژه «الکتب الأصولیّـة» آن دسته از نگاشته‌های حدیثی یاران امامان علیهم السلام است که در آن روزگاران «أصل» و جمع آن اصول نامیده می‌شد.

4.. المقنع، ص‌۵.

5.. کتاب من لا يحضره الفقيه ، ج۲، ص۹۰ _ ۹۱. نیز نک: الفهرست، طوسی، ص۱۳۶.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 62909
صفحه از 315
پرینت  ارسال به