خود نشانهای بر پذيرش نسبی آن از سوی شيخ صدوق بود.۱
دوم: روایات ضعیف در گستره فقه
آيا شيخ در گستره فقه از روايات راويان ضعيف سود میجسته است؟ برای پاسخ به اين پرسش ابتدا چند راوی را که بزرگ قميّان محمد بن الحسن بن الوليد _ استاد شيخ صدوق رحمه الله _ خود روايات آنها را نمیپذيرفته است در نظر گرفتيم. آنگاه در یک جستجوی رايانهای به بررسی روايات آنها در کتاب من لا يحضره الفقيه پرداختيم.
از کسانی که ابن وليد برخی روايات آنها را به کنار مینهاده است اين چند تناند: سهل بن زياد، محمد بن عبدالله بن مهران و جعفر بن محمد بن مالک الفزاریّ؛
شيخ در کتاب من لا يحضره الفقيه از هر سه تن روايت کرده است.۲
جز اين چند تن شيخ از مفضل بن عمر۳ _ که بیگمان قمیها او را ضعيف میدانستند _ نيز حديث نقل کرده است. روايتهای شيخ از سماعة بن مهران که خود او را واقفی میشمارد۴ نيز فراوان است۵ . روايات صدوق در کتاب من لا يحضره
1.. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۲۴: «کان شيخنا محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد _ رضی الله عنه _ سيّء الرأی فی محمد بن عبدالله المسمعی راوی هذا الحديث و إنما أخرجت هذا الخبر فی هذا الکتاب لأنه کان فی کتاب الرحمۀ و قد قرأته عليه فلم ينکره و راوه لي».
2.. برای نمونه روایات سهل بن زیاد را بنگرید در کتاب من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۶ (مستند شیخ صدوق رحمه الله برای حکم به جواز وضو با گلاب روایتی است که در سند آن سهل بن زیاد قرار دارد)؛ ج۲، ص۱۸۲ (مربوط به يک واجب شرعی)؛ ج۳، ص۳۴۵ (يک تحريم شرعی)؛ ج۴، ص۱۹۵، ۲۰۰، ۲۰۸، ۲۱۸؛ جعفر بن محمد بن مالک نيز در طريق شيخ تا میمون بن مهران قرار دارد: ج۴، ص۴۹۲؛ از محمد بن عبدالله بن مهران نيز برای نمونه اين روايت به چشم میخورد که در بردارنده حکمی الزامی است: ج۳، ص۳۷۴.
3.. برخی روايتهای مفضل بن عمر را که در بردارنده يک حکم واجب يا حرام است بنگريد در من لايحضر، ج۱، ص۱۵۶، ج۲، ص۱۱۷؛ وی همچنين يکی از واسطههای طريق شيخ تا اسماعيل بن ابی فديک نيز هست. (همان، ج۴، ص۵۲۰).
4.. کتاب من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۳۸.
5.. همان، ج۱، ص۶۳، ۷۸، ۱۵۵، ۱۷۰، ۲۱۸، ۲۲۲، ۲۴۶، ۲۶۱ و بسيار جای ديگر.