اعتبارسنجی و روششناسی اولين مستدرک نهج البلاغه
سال
/ شماره پیاپی
/
صفحه
65-94
چکیده :
بدون ترديد، نهج البلاغه پس از قرآن کريم، گرانقدرترين و ارزشمندترين ميراث فرهنگی اسلام است که از همان قرن چهارم تاکنون در دورههای مختلف اسلامی، مورد توجه شيفتگان به آن قرار گرفته است. تکملهنويسی يا مستدرکنويسی نيز از جمله تلاشهايی بود که نسبت به اين کتاب، در دورههای مختلف صورت پذيرفته است. اگرچه نمونههايی اين نوع آثار قدمت ديرينی را دنبال میکند، عنوان مستدرک نهج البلاغه را برای اولين بار، شيخهادی بن عباس کاشف الغطا در کتابی تحت عنوان مستدرک نهج البلاغه؛ مجموع مختار من کلام مولانا اميرالمؤمنين علی(ع) مروی فی غير النهج، جار علی منواله، مرتب علی ابواب الثلاثه و ضميمه: مدارک نهج البلاغه و دفع الشبهات عنه، در يک مجلد تدوين و منتشر کرد. وی در اين اثر کوشيده است تا از کيان نهج البلاغه در مقابل شبهات عصر خويش مبنی بر عدم صحت انتساب آن به امام علی(ع) و گردآورندۀ آن يعنی سيدرضی دفاع کند. مؤلف درصدد اثبات اين حقيقت است که قبل از سيد رضی نيز میتوان ردپای نهج البلاغه را حتی با سند کامل در اين آثار پیجويی کرد و اين بهترين و محکمترين دليل برای نفی عقيدۀ عدم صحت انتساب نهج البلاغه به حضرت امير(ع) است. جستار پيش رو سعی نموده پديدۀ مستدرکنويسی را بازخوانی کند تا از رهيافت آن به سنجشی از کتاب مستدرک نهج البلاغه کاشف الغطا دست يابد و در ادامه، با تمرکز در روششناسی اثر، مزيتهای آن از جمله «دقتهای فقه الحديثي»، «گونههای استناد و ارجاع» و «تأملی در منابع و ماخذ»، کتاب مستدرک نهج البلاغه را مورد کاوش قرار دهد.
کلیدواژههای مقاله :نهج البلاغه، مستدرک، هادی کاشف الغطا، فقه الحديث، گونههای استناد و ارجاع،