فراوانی محدثان آسيای ميانه و پيوند آن با علم رجال
سال
/ شماره پیاپی
/
صفحه
121-136
چکیده :
سرزمين ديرپا و گستردۀ آسيای ميانه، ديری نپاييد که به دست سپاهيان مسلمان گشوده و اسلام، باور مردم آن سامان شد. اين گام نهادنِ آن آيين جديد در آنجا، تنها يک رخداد نظامی نبود؛ باورمندان آسيای ميانه به دين اسلام، چونان ديگر مسلمانان در ديگر سرزمينها، کوشيدند بهرۀ شايستۀ خود را هم در برخورداری از آموزههای اين دين و هم در پراکندن آن آموزهها و حاملهای آن- قرآن و حديث- بيابند و بازتاب دهند. همين جاست که با تکيه بر گزارشهای سمعانی، محدث پرکار و خستگیناپذير اهل سنت در کتاب نامدارش، الانساب، به پديدۀ شگفتیآورِ فراوانی محدثان آسيای ميانه برمیخوريم. ناگفته پيداست چنين پديدهای، رخدادی ساده و ريشهدار در يک عامل تکبعدی و برخاسته از بستری دور از پيچيدگی و سادهانگارانه نبوده و زمينهای چندگانه و چندگونه داشته است. ما در اين نوشته میکوشيم پديدۀ فراوانی محدثان آسيای ميانه را از منظر کندوکاوهای علم رجال و دوربودن جغرافيايی مردم آن سامان از شهرهای پيشوايان علم حديث که به کار نقد و پالايش- جرح و تعديل- راويان میپرداختند، بررسی کنيم و نشان دهيم ناشناخته ماندن محدثان آسيای ميانه و در امان بودنشان از تيغ علم رجال که بر خوشچهره ماندنشان نزد تودۀ مسلمانان اين سرزمين و رواج رواياتشان در هر کوی و برزن و مسجد و محراب و منبر میانجاميد، يکی از خاستگاههای آن فراوانی پيشگفته است.
کلیدواژههای مقاله :آسيای ميانه، جرح و تعديل، سمعانی، الانساب، فتوحات مسلمانان.،