ديدگاه امامان در باره حدوث قرآن

پرسش :

ديدگاه امامان(ع) در باره حدوث قرآن چیست؟



پاسخ :

به رغم وجود برخى رواياتِ مؤيّد حدوث قرآن در بين سخنان امامان نخستينِ اهل بيت،[۱]رواياتى كه به طور صريح در باره خلق قرآن در كتب حديثى آمده اند، همه به امامانى تعلّق دارند كه به گونه اى با زمان طرح مسئله حدوث يا قدم قرآن، مقارن بوده اند. زمان امام صادق عليه السلام و امام كاظم عليه السلام با تولّد مسئله، مقارن است و امام رضا عليه السلام و امام جواد عليه السلام و تا حدودى امام هادى عليه السلام با اوج نزاع - يعنى هنگامى كه فشارها و اذيت و آزارها گسترش يافت و در فاجعه بارترين شكل آن به صورت تفتيش عقايد در باره قرآن (محنة القرآن) بروز كرد - هم زمان بوده اند و اواخر امامت امام هادى عليه السلام هنگامى كه متوكّل بر سر كار آمد، با دوره فروكش كردن تدريجى بحران به نفع اهل حديث و اشاعره مقارن است.[۲]بر اين اساس، برخورد امامان با اين مسئله در چند مقام، قابل طرح است:

اهل بيت عليهم السلام در مقام نخست ، از وارد شدن در اين بحث و داورى صريح پرهيز كرده اند. امام رضا عليه السلام در پاسخ پرسش رَيّان بن صَلت در باره قرآن، مى فرمايد: «كلام خداوند است. از آن تجاوز نكنيد و از غير آن، هدايت مجوييد» .[۳]

همچنين امام هادى عليه السلام در پاسخ يكى از شيعيان بغداد چنين نوشت: «خداوند، ما و تو را از دچار شدن به اين فتنه نگه دارد كه به نظر ما بحث و جدال در باره [حدوث و قدم ] قرآن، بدعتى است كه سؤال كننده و پاسخ دهنده، در آن شريك اند؛ زيرا پرسش كننده در پى چيزى است كه سزاوار او نيست و پاسخ دهنده نيز براى موضوعى بى جهت، خود را به زحمت و مشقّت مى افكند كه در توان او نيست. خالق، جز خدا نيست و بجز او همه مخلوق اند. قرآن نيز كلام خداست . از پيش خود، اسمى براى آن قرار مده كه از گم راهان خواهى شد» .[۴]

در رواياتى ديگر، از اظهار نظر در اين موضوع پرهيز شده يا با ذكر لوازم موضوع، امامان اهل بيت، به طور غير مستقيم، از ديدگاه خود پرده برداشته اند . براى نمونه ، امام كاظم عليه السلام مى فرمايند: «من آنچه را ديگران در اين باره مى گويند، نمى گويم؛ فقط مى گويم: قرآن، كلام خداست» .[۵]در روايات ديگرى، امام صادق عليه السلام در پاسخ پرسشى در باره عقيده اش نسبت به قرآن، بدون اشاره اى به حدوث يا قدم قرآن و صرفاً به صورت غير مستقيم، به نزول آن اشاره مى كند[۶]كه نشان دهنده حدوث آن است؛ زيرا نزول، تدريجى است و امر تدريجى نمى تواند قديم باشد. مضمون اين قبيل احاديث، در كلمات ائمه بعدى نيز مشاهده مى شود.[۷]در مقام ديگرى ، گاه امامان اهل بيت، در رواياتى به صورت مستقيم، به بيان نظر خويش پرداخته اند . در روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه ايشان فرموده اند: «قرآن، كلام خداست كه حادثِ غير مخلوق است و در ازل با خداوند نبوده است. خداوند، برتر و بالاتر از اين است كه در ازل، چيزى با او باشد. خداوند عزّ وجلّ بود، در حالى كه هيچ چيزِ شناخته و ناشناخته اى وجود نداشت. خداوند وجود داشت در حالى كه او متكلّم و مريد و متحرّك و فاعل نبود. بلندمرتبه و عزيز است خداوند ما . همه اين صفات، مقارن حدوث فعل از خداوند، حادث مى شوند . قرآن، كلام خدا و غير مخلوق است و در آن، خبر كسانى آمده است كه پيش از شما بودند و پس از شما خواهند بود. از خداوند بر محمّد، رسول او، نازل شده است» .[۸]

شيخ مفيد نيز در اين باره مى گويد كه قرآن، كلام خدا و وحى اوست و همان گونه كه خداوند متعالْ آن را وصف كرده، مُحْدَث است؛ اما با اين حال از آن خوددارى مى كنم كه بگويم مخلوق است و همه اماميه جز اندكى از ايشان بر همين رأى اند.[۹]

در اندكى از روايات نيز بر خلاف مشهور، قرآن ظاهراً غيرِ مخلوق معرفى شده است.[۱۰]شيخ صدوق مى فرمايد: «آنچه در قرآن آمده اين است كه قرآن، كلام وحى و كتاب خداست و هيچ گاه اشاره نشده كه مخلوق است؛ زيرا مخلوق در لغت، گاه به معناى مكذوب است، چنان كه در كتاب الهى آمده: (إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَوْثَنًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا ؛[۱۱]آنچه شما ، غير از خدا ، مى پرستيد ، بتانى بيش نيستند ، و دروغى بر مى سازيد)» .[۱۲]


[۱]ر . ك : ج ۲ ، ص ۲۱۰ ح ۴۳۹ . در روايتى ديگر ، از ابوهريرة نقل است كه مى گويد : پيش عمر بن خطّاب بوديم . مردى پيش او آمد و در باره قرآن پرسيد كه : آيا آفريده است يا ناآفريده ؟ عمر ، از جا برخاست و لباسش را تنگ گرفت و او را كشان كشان تا پيش على بن ابى طالب عليه السلام برد و گفت : ابو الحسن! نشنيدى اين مرد ، چه مى گويد ؟ فرمود : «چه مى گويد؟» . گفت : آمده و از من در باره مخلوق بودن و يا نبودن قرآن مى پرسد . على عليه السلام فرمود : «اين ، يك كلمه است ؛ ولى در آينده اى نزديك ، خطرى خواهد بود . اگر من مسئول كارى بودم كه تو اكنون مسئول آن هستى ، گردن اين مرد را مى زدم» . (الدرّ المنثور : ج ۲ ص ۱۵۴ ، كنز العمّال : ج ۲ ص ۳۳۵ ح ۴۱۷۵ كلاهما نقلا عن نصر فى [كتاب ] الحجة) .

[۲]بحوث فى الملل و النحل : ج ۳ ص ۴۵۴ - ۴۵۵؛ الالهيات : ص ۲۱۸ - ۲۲۰.

[۳]التوحيد : ص ۲۲۳ - ۲۲۴.

[۴]ر . ك : ص ۲۰۹ ح ۴۳۸ .

[۵]التوحيد : ص ۲۲۴.

[۶]التوحيد : ص ۲۲۴.

[۷]براى نمونه، ر.ك: تفسير العياشى : ج ۱ ص ۶.

[۸]ر . ك : ص ۲۱۵ ح ۴۴۴ .

[۹]أوائل المقالات : ص ۵۲ - ۵۳.

[۱۰]ر . ك : ص ۲۱۵ (قرآن ، كلام خدا ، حادث است و مخلوق نيست) .

[۱۱]عنكبوت : آيه ۱۷ .

[۱۲]التوحيد : ص ۲۲۵.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت