چگونگی غیبت امام مهدی(ع)

پرسش :

پنهان شدن امام مهدى(ع) از ديدگان انسان ها چگونه است؟ آيا خداوند ، ايشان را به نقطه اى دور از زمين بُرده و از دسترس مردم خارج ساخته است؟ يا اين كه در ميان مردم زندگى مى كند ؛ ولى به قدرت و اعجاز الهى ديده نمى شود؟ و يا اين كه در جامعه و ميان مردم زندگى مى كند و مردم ايشان را مى بينند ؛ ولى نمى شناسند؟



پاسخ :

بايد ديد كدام يك از اين سه احتمال در باره غيبت امام مهدى(ع) ، درست است: ۱ . نبودن در ميان مردم ، ۲ . بودن در ميان مردم و ديده نشدن ، ۳ . بودن و ديده شدن ؛ ولى شناخته نشدن .

در پاسخ به اين پرسش مى گوييم : وقوع هر سه احتمال ، امكان پذير است ، چنان كه نمونه هر يك در عالم اتّفاق افتاده است . خداوند در قرآن عيسى(ع) را نمونه احتمال اوّل شمرده ، مى فرمايد :

«وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينَاً بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ .[۱]

و يقيناً او را نكشتند ؛ بلكه خدا او را به سوى خود ، بالا بُرد».

موارد وقوع احتمال هاى دوم و سوم نيز در آيات و گزارش هاى تاريخى ذكر شده اند كه به چند مورد ، اشاره مى شود:

۱ . خداوند در قرآن مى فرمايد:

«وَ جَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ .[۲]

و ما در برابر آنان ، ديوارى كشيديم و در پشت سرشان [نيز] ديوارى و بر ديدگانشان نيز پرده اى افكنديم تا نتوانند بنگرند و ببينند».

در مورد اين آيه ، مفسّران از عبد اللَّه بن مسعود روايت كرده اند كه: قريش بر در خانه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله گرد آمدند . ايشان از خانه خارج شد و مشتى خاك بر سر و روى آنان پاشيد و آنان ، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را نمى ديدند.

و نيز از ابن عبّاس آورده اند كه: قريش اجتماع نمودند و گفتند: «اگر محمّد بخواهد داخل شود، همگى يك پارچه بر ضدّ او به پا خواهيم خواست»؛ امّا پيامبر صلى اللَّه عليه و آله وارد شد و خدا در برابر ديدگان و پشت سر آنان ، ديوارى قرار داد و آنان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را نديدند. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نماز خواند و نزد آنان آمد و مشتى خاك بر سر و روى آنان پاشيد ؛ ولى ايشان را نمى ديدند. هنگامى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از آن جا گذشت، قريش خاك و گرد و غبار را ديدند و گفتند: «اين ، همان سحر و جادوى ابن ابى كبشه[۳]- يعنى محمّد صلى اللَّه عليه و آله - است».[۴]

طبرى، در ذيل اين آيه ، آورده است: ابو جهل گفت: «اگر محمّد را ببينم، چنين و چنان مى كنم» و اين آيه نازل گرديد. وقتى آيه نازل شد ، قريش به ابو جهل مى گفتند: «اين ، محمّد است» ؛ امّا او مى گفت: «محمّد كجاست؟ محمّد كجاست؟ و ايشان را نمى ديد» .[۵]

۲ . خداوند در آيه اى ديگر مى فرمايد:

«وَ إِذَا قَرَأْتَ الْقُرْءَانَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْأَخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا .[۶]

[اى پيامبر!] هنگامى كه قرآن تلاوت مى نمايى، ما ميان تو و آنانى كه به قيامت ايمان ندارند، پرده اى ستبر قرار مى دهيم» .

در تفسير اين آيه آمده است: عدّه اى هنگام تلاوت و يا نماز خواندن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ، در كعبه و يا به هنگام دعوت مردم، ايشان را آزار مى دادند و خداوند با اين كار ، مانع آنان شد.[۷]۳ . خداوند در داستان سامرى مى فرمايد:

«قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُواْ بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا .[۸]

سامرى گفت: من چيزى ديدم كه آنان نمى ديدند . مشتى از خاكى كه نقش پاى آن فرستاده خدا بر آن بود ، برگرفتم و در آن پيكر افكندم» .

طبرى گفته است: سامرى، جاى پاى مركب جبرائيل را ديد و در اين هنگام ، مشتى از خاك پاى مركب او را برداشت و آن را بر زيورآلات شكسته شده و گداخته افكند و گفت گوساله شود .[۹]

به عبارت ديگر ، منظور مفسّران ، اين است كه «سامرى» فرشته وحى را در حالى ديد كه هيچ كسى از بنى اسرائيل ، او را نمى ديد.

۴ . بر اساس احاديث متعدّد ، خضر(ع) - كه قرآن از او به عنوان بنده اى از بندگان الهى[۱۰]ياد مى كند - ، در ميان مردم زندگى مى كند و مردم يا او را نمى بينند و يا نمى شناسند.[۱۱]

اينك با توجّه به اين نمونه هاى واقع شده ، به اين مسئله مى رسيم كه غيبت امام زمان چگونه است . احاديث متعدّدى دلالت دارند كه امام زمان(ع) بر روى زمين و در ميان مردم زندگى مى كند. در اين زمينه مى توان به اين شواهد ، اشاره كرد:

۱ . حديث هايى كه از غيبت انبياى گذشته سخن گفته و غيبت امام زمان را بدان تشبيه كرده است (مانند تشبيه به غيبت موسى(ع)[۱۲]و يوسف(ع)[۱۳]در چندين حديث) و يا تصريح به وقوع سنّت غيبت انبيا گذشته در باره امام زمان(ع) ، مانند آنچه ابو بصير ، نقل كرده است :

سَمِعتُ أبا عَبدِ اللَّهِ(ع) يَقولُ : إنَّ سُنَنَ الأَنبِياءِ عليهم السلام بِما وَقَعَ بِهِم مِنَ الغَيباتِ حادِثَةٌ فِى القائِمِ مِنّا أهلَ البَيتِ ، حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ.[۱۴]

شنيدم كه امام صادق(ع) مى فرمايد : به راستى كه سنت هاى پيامبران در غيبت هاى آنان دقيقاً در قائم اهل بيت ، رُخ مى دهد.

و آنچه محمّد بن مسلم ، نقل كرده است :

دَخَلتُ عَلى  أبي جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِىٍّ الباقِرِ(ع) ، وَ أَنَا اُريدُ أن أسأَلَهُ عَنِ القائِمِ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وعَلَيهِم ، فَقالَ لى مُبتَدِئاً : يا مُحَمَّدَ بنَ مُسلِمٍ ! إنَّ فِى القائِمِ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله شَبَهاً مِن خَمسَةٍ مِنَ الرُّسُلِ : يونُسُ بنُ مَتّى  ، وَ يوسُفُ بنُ يَعقوبَ ، وَ موسى  ، وَ عيسى  ، وَ مُحَمَّدٌ ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ عَلَيهِم . فَأَمّا شَبَهُهُ مِن يونُسَ بنِ مَتّى  : فَرُجوعُهُ مِن غَيبَتِهِ وَ هُوَ شابٌّ بَعدَ كِبَرِ السِّنِّ . وَ أَمّا شَبَهُهُ مِن يوسُفَ بنِ يَعقوبَ : فَالغَيبَةُ مِن خاصَّتِهِ وَ عامَّتِهِ ، وَ اختِفاؤُهُ مِن إخوَتِهِ .[۱۵]

بر امام باقر(ع) وارد شدم و مى خواستم در باره «قائم از خاندان محمّد» بپرسم كه خودشان شروع به سخن گفتن نمود و فرمود: «اى محمّد بن مسلم! در قائم خاندان محمّد! شباهت هايى از پنج تن از پيامبران موجود است: يونس پسر مَتّا ، يوسف پسر يعقوب ، موسى، عيسى و محمّد درودهاى خدا بر او و خاندانش و بر آنان باد! شباهت به يونس ، آن است كه پس از غيبت ، در حالت جوانى مى آيد ، با آن كه كهن سال است و شباهت به يوسف ، غيبت او از عموم و خواص و پنهان بودن از برادرانش است».

۲ . حديث هايى كه دلالت دارند شخص او يا جسم او ديده نمى شود ، مانند:

سُئِلَ أَبوالحَسَنِ الرِّضا(ع) عَنِ القائِمِ فَقالَ : لا يُرى  جِسمُهُ ، وَ لا يُسَمَّى اسمُهُ .[۱۶]

از امام رضا(ع) در باره قائم سؤال شد . فرمود: «جسم او ديده نمى شود و نامش برده نمى شود».عَن عَبد العظيم بنِ عبد اللَّهِ الحَسَنى قالَ : دَخَلتُ عَلى  سَيِّدى عَلِىِّ بنِ مُحَمَّدٍ(ع) ، فَلَمّا بَصُرَ بى قالَ لى :... فَقُلتُ : وَ كَيفَ ذاكَ يا مَولاىَ ؟ قالَ : لِأَنَّهُ لا يُرى  شَخصُهُ ، وَ لا يَحِلُّ ذِكرُهُ بِاسمِهِ حَتّى  يَخرُجَ .[۱۷]

عبد العظيم حسنى مى گويد: بر امام هادى وارد شدم . چون مرا ديد ، فرمود: ... . گفتم : [غيبت ] چگونه است ، مولاى من؟ فرمود: «بدنش ديده نمى شود و ياد كردن نامش حلال نيست».لَمّا صالَحَ الحَسَنُ بنُ عَلِىٍّ عليهما السلام مُعاوِيَةَ بنَ أبى سُفيانَ دَخَلَ عَلَيهِ النّاسُ ، فَلامَهُ بَعضُهُم عَلى  بَيعَتِهِ ، فَقالَ(ع) : ... فَإِنَّ اللَّهُ عزّ و جلّ يَخفى وِلادَتَهُ ، وَ يُغَيِّبُ شَخصَهُ ؛ لِئَلّا يَكونَ لِأَحَدٍ فى عُنُقِهِ بَيعَةٌ إذا خَرَجَ .[۱۸]

هنگامى كه امام حسن(ع) با معاويه صلح كرد ، عدّه اى نزد ايشان رفتند و او را به خاطر بيعت با معاويه ، سرزنش كردند. امام(ع) فرمود : «... خداوند عزّ و جلّ ولادت قائم را پنهان مى كند و شخص او را از ديدگان ، پنهان مى دارد تا اين كه وقت ظهور ، بيعت كسى بر گردنش نباشد» .

در دعاى ندبه نيز مى خوانيم :

عَزيزٌ عَلَىَّ أن أرَى الخَلقَ وَ أنْتَ لا تُرى  .[۱۹]

بر من گران است كه مردم را ببينم و تو ديده نشوى .

۳ . حديث هايى كه دلالت دارند كه امام مهدى(ع) مانند موسى(ع) ، بيمناك و در انتظار ، زندگى مى كند ؛ زيرا اگر خارج از زمين بود ، خوف معنا نداشت . اين احاديث فراوان اند و از جمله آنها ، حديث ابو بصير است كه :

سَمِعتُ أبا جَعفَرٍ(ع) يَقولُ : فى صاحِبِ هذَا الأَمرِ أربَعُ سُنَنٍ مِن أربَعَةِ أنبِياءَ عليهم السلام : سُنَّةٌ مِن موسى  ، وَ سُنَّةٌ مِن عيسى  ، وَ سُنَّةٌ مِن يوسُفَ ، وَ سُنَّةٌ مِن مُحَمّد صلى اللَّه عليه و آله ، فَأَمّا مِن موسى  : فَخائِفٌ يَتَرَقَّبُ .[۲۰]

شنيدم كه امام باقر(ع) مى فرمود: «در صاحب الأمر ، چهار سنّت از چهار پيامبر ، وجود دارد : سنّتى از موسى و سنّتى از عيسى و سنّتى از يوسف و سنّتى از محمّد . امّا آنچه از سنّت موسى است ، اين است كه بيمناك و در انتظار است» .

۴ . حديث هايى كه دلالت دارند زمين از حجّت ظاهر يا غايب ، خالى نيست ، مانند آنچه امام على(ع) به كميل بن زياد نخعى فرمود :

اَللَّهُمَّ ، بَلى  لا تَخلُو الأَرضُ مِن قائِمٍ بِحُجَّةٍ ، (إمّا) ظاهِرٍ مَشهورٍ ، وَ باطن مَغمورٍ ، لِئَلّا تَبطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّناتُهُ .[۲۱]

به خدا سوگند ، زمين ، از قيام كننده به حجّت ، خالى نيست خواه ظاهر و آشكار و يا باطن و پنهان ، تا حجّت هاى الهى و ادلّه روشنش باطل نگردند .

بر اساس اين شواهد و قراين و مانند آنها نتيجه مى گيريم كه امام(ع) در زمين و در ميان مردم زندگى مى كند؛ امّا اين كه از ميان احتمال دوم و سوم در باره غيبت (ديده نشدن و يا شناخته نشدن) ، كدام يك قوى تر است؟ بايد گفت كه دليلى بر تعيين يكى از اينها نيست و هر دو مى تواند صادق باشند، بدين معنا كه امام(ع) ، گاه ديده نمى شود و گاه شناخته نمى گردد. البتّه برخى از ادلّه پيشين مانند دليل دوم ، دلالت داشتند كه امام(ع) ديده نمى شود و برخى نيز از اين جهت ، ساكت بودند. از اين روى ، اظهار نظر صريح در اين باره ، دشوار است؛ بلكه مى توان گفت كه امام(ع) گاه ديده نمى شود و گاه شناخته نمى شود.


[۱]نساء: آيه ۱۵۷ - ۱۵۸ .

[۲]يس : آيه ۹ .

[۳]ابن ابى كبشه ، مردى از «خُزاعه» بود كه با بت پرستى قريش مخالفت كرد و بت نپرستيد و به همين دليل هنگامى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مردم را به توحيد فرا خواند و بت پرستى را مردود اعلام كرد، قريش ، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را به آن مرد - كه از اجداد مادرى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نيز بود - ، تشبيه كردند.

[۴]مجمع البيان : ج ۸ ص ۶۵۰.

[۵]تفسير الطبرى : ج ۱۲ جز ۲۲ ص ۱۵۲.

[۶]اسرا : آيه ۴۵ .

[۷]مجمع البيان : ج ۶ ص ۶۴۵.

[۸]طه : آيه ۹۶.

[۹]تفسير الطبرى : ج ۹ جزء ۱۶ ص ۲۰۵.

[۱۰]كهف : آيه ۶۵.

[۱۱]ر. ك : ص ۱۰ ح ۴۸۱، كمال الدين : ص ۳۹۰ ح ۴.

[۱۲]ر. ك: ج ۲ ص ۳۸۷ ح ۴۷۸، و ج ۳ ص ۸ ح ۴۸۰، كمال الدين : ص ۱۲۷ - ۱۵۲ و ص ۳۲۶ - ۳۲۹ ح ۶ و ۷ و ۱۱ و ص ۳۴۰ ح ۱۸ .

[۱۳]كمال الدين : ص ۳۴۵ ح ۳۱.

[۱۴]ر. ك : ص ۱۶۸ ح ۵۶۰ .

[۱۵]ر. ك : ص ۸ ح ۴۸۰ .

[۱۶]كمال الدين : ص ۳۷۰ ح ۲ . نيز ، ر. ك: همين دانش نامه: ج ۲ ص ۲۹۶ ح ۳۹۰ .

[۱۷]ر . ك : ج ۲ ص ۱۵۶ ح ۳۰۴ .

[۱۸]ر. ك : ص ۱۰۵ ح ۵۰۷ .

[۱۹]ر. ك: ج ۶ ص ۱۳۸ ح ۱۰۵۴ .

[۲۰]ر. ك : ص ۶ ح ۴۷۹ .

[۲۱]ر. ك: ص ۱۹۸ ح ۵۹۲ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت