شكل و ساختار كتاب
1. در ابتداى هر باب يا موضوع، آيات مرتبط با آن ذكر شده و سپس ، احاديث معصومان عليهم السلام به ترتيب از پيامبر خدا شروع شده و در نهايت ، احاديث حضرت مهدى عليه السلام نقل شده است ، البته بجز احاديث تفسير كننده آيات قرآن كه بر همه روايات ، مقدّم است .
2. آنچه در انتخاب متون حديث ، مدّ نظر بوده، بلاغت و فراگير بودن حديث است، حتّى در مواردى كه اعتبار مصدر آن ، ضعيف تر باشد.
3. چنانچه يك حديث ، هم از پيامبر خدا نقل شده ، و هم به واسطه يكى از معصومان ديگر، حديث پيامبر صلى الله عليه و آله در متن آمده و به روايت ديگر ، در پاورقى اشاره شده است .
4. سعى شده نقل حديث از كتاب هاى معتبرِ متقدّم باشد و از كتب واسطه ، بجز بحار الأنوار و كنز العمّال ذكر نشود، مگر آن كه كتاب اصلى يافت نشده باشد، كه در نتيجه ، از منبع واسطه و با ذكر مصدر اصلى نقل شده است.
5. در ذكر مصادر، ابتدا مصادر اصلى شيعه و در انتها ، بحار الأنوار و سپس ، مصادر اصلى اهل سنّت و در آخر ، كنز العمّال آمده است.
6. براى هر يك از احاديث ، دو شماره در نظر گرفته شده است : يكى شماره مسلسل كه از ابتداى كتاب تا انتهاست و ديگرى ، شماره هاى مخصوص در هر باب است.
7. غالبا روايات با نام مروىٌ عنه (كسى كه روايت از او نقل شده) آغاز مى شود و در مواردى ، نام مصدر حديث در ابتدا آمده و چنانچه نام راوى نقش بسزايى در فهم روايت داشته، نام او در مرتبه بعد ذكر شده است.
8. علّت اين كه بعضا مصدر حديث در ابتدا ذكر شده ، اين است كه بعضى روايات از معصوم عليه السلام نقل نشده يا اين كه حديث ، قدسى بوده و يا اين كه بيانى از عمل يا گفتار معصومان بوده است .
9. چون روش تدوين احاديث به صورت موضوعى بوده، لذا به تناسب موضوعات، احاديث تقطيع شده اند و هر بخشى از آن ، در جايگاه مناسب خود آمده است.
10. لغات مشكل و غريب ، با استفاده از كتاب هايى مثل: النهاية، الصحاح جوهرى ، القاموس المحيط و المصباح المنير، شرح داده شده است . از بعضى شروح ، مثل: مرآة العقول، الوافى، روضة المتقين و شرح نهج البلاغة و... نيز استفاده شده است .