9
حديث پژوهي جلد دوم

شد ، از «فلسفه علوم حديث» ، ياد شد و در شرح آن ، چنين آمد :
دو . فلسفه علوم حديث . پاسخگويى به پرسش هاى اصلى مربوط به حديث و دانش هاى وابسته ، چون : مبانى حُجّيت حديث ، تعميم يا تخصيص حجّيت در موضوعات گوناگون ، رابطه قرآن و حديث ، پاسخگويى به پرسش هاى مستشرقان و ... نمونه اى از مباحث اين بخش است . ۱
حال ، براى چهارمين بار ، بر اين مسئله تأكيد مى شود و بيان مى دارد كه درباره فلسفه حديث و علوم حديث ، چند مسئله بايد به بحث گذارده شود :
1 . تعريف فلسفه حديث ؛ 2 . ضرورت شكل گيرى اين رشته از دانش هاى حديثى ؛ 3 . مسائل فلسفه حديث .
در اين جا به اختصار ، درباره اين سه مسئله نكاتى گوشزد مى شود .

1 . تعريف

در تعريف «فلسفه حديث و علوم حديث» بايد گفت :
دانشى است كه حديث و دانش هاى وابسته به آن را به عنوان يك مجموعه ، مطالعه مى كند و پرسش هاى بنيادين درباره آن را مورد پژوهش قرار مى دهد .
به سخن ديگر ، فلسفه حديث ، از سنخ دانش هاى پَسينى و درجه دوم است كه حديث و علوم وابسته اش را مورد مطالعه قرار مى دهد .

2 . ضرورت ها

درباره ضرورت شكل گيرى اين دانش بايد گفت : امروزه با گسترش دانش هاى مرتبط با حديث از يك سو و طرح پرسش هاى اساسى از سوى خاورشناسان و پژوهشگران مسلمان از سوى ديگر ، و پراكندگى اين گونه مباحث در دانش هايى چون كلام ، اصول فقه ، تفسير ، علوم قرآن و درايه ، ضرورت گردآورى و انسجام بخشى و تعميق آنها ، امرى روشن است .

3 . مسائل

گرچه استقصاى مسائل اين شاخه از علوم حديث ، به جهت نوپايى آن ، امرى دشوار

1.حديث پژوهى ، ج ۱ ، ص ۹ .


حديث پژوهي جلد دوم
8

كسى بدان نپرداخته است . نگارنده اين سطور ، براى نخستين بار ، اين تعبير را در مقاله اى در فصل نامه علوم حديث ، به سال 1379 ، عنوان كرد و در آن جا در ترسيم آينده دانش هاى حديثى ، «فلسفه علوم حديث» را به عنوان يكى از رشته ها و شاخه هاى علوم حديث ، برشمرد و در شرح آن نوشت :
دو . فلسفه علوم حديث
در اين رشته ، حديث و دانش هاى مربوطش ، از منظر بيرونى مورد مطالعه و پژوهش قرار مى گيرد . اين رشته ، در صدد يافتن پاسخ پرسش هايى از اين دست است :
1 . رابطه قرآن و حديث ؛ 2 . ارتباط حديث و علوم حديث با ساير علوم اسلامى ؛ 3 . روش ها و مكتب هاى (مناهج) حديث پژوهى ؛ 4 . حدود و قلمرو دانش هاى حديث ؛ 5 . تأثير و تأثّر سنّت با ديگر فرهنگ ها . ۱
براى دومين بار ، نگارنده ، اين تعبير را در مقاله اى ديگر ، به سال 1380 در فصل نامه پژوهش و حوزه عنوان كرد ، آن جا كه در شمارش بايسته هاى پژوهش در زمينه علوم حديث ، از «فلسفه علوم حديث» ياد كرد و در شرح آن نوشت :
7 . فلسفه علوم حديث
از كارهاى ديگر كه در حوزه علوم حديث جدّا جاى آن خالى است ، پژوهش در فلسفه علوم حديث است ، به اين بيان كه نگاهى بيرونى به علوم حديث و تقسيمات آن داشته باشيم و حد و مرزهايش را در فضاى بالاترى مشخص كنيم . مثلاً جايگاه درايه ، فقه الحديث ، سند ، سازماندهى رشته هاى حديثى و ... را با كمك فلسفه علوم حديث مى توان تعيين كرد .
بررسى علوم حديث در گذشته ، حال و آينده و اين كه تقسيمات علوم حديث از چه زمانى آغاز شده است ، تطوّرات آن ، چه بوده است و در آينده ، علوم حديث را چگونه بايد تقسيم بندى كرد ، از مباحثى است كه مى توان در اين بخش به آن پرداخت . ۲
سومين بار ، در مقدّمه جلد نخست همين كتاب (حديث پژوهى) كه در سال 1381 منتشر

1.فصل نامه علوم حديث ، ش ۱۶ ، ص ۲۲ (تابستان ۱۳۷۹) .

2.پژوهش و حوزه ، ش ۸ ، ص ۲۷ (زمستان ۱۳۸۰) .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي جلد دوم
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 116912
صفحه از 400
پرینت  ارسال به