103
تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري

روشن است كه عمل ، وقتى ظريف و زيبا جلوه مى كند كه اوّلاً مشروع باشد و منع تحريمى نداشته باشد ؛ چون در ظلم و دروغ و خيانت و كارهاى زشت ، ادب ، معنا ندارد. دوم اين كه عمل اختيارى باشد ؛ يعنى ممكن باشد كه آن را به چند شكل و هيئت در آورد و شخص به اختيار خود ، آن را به وجهى انجام دهد كه مصداق ادب است.
آن گاه مى افزايد :
گرچه در معناى اصلى ادب ، يعنى حُسن و ظرافت عمل و موافقت آن با غرض زندگى اختلافى نيست ؛ ليكن در تطبيق اين معنا با مصاديق در جوامع ، اقوام ، ملّت ها و مذاهب مختلف ، اختلاف بسيار است و اين اختلاف ، از جهتى است كه در تشخيص كار نيك و بد دارند. ۱
به گفته علّامه طباطبايى ، ادب الهى ، هيئت زيباى اعمال مربوط به دين است كه از غايت و غرض دين ، يعنى عبوديت و بندگى حكايت مى كند و از آن جا كه هدف اسلام ، سر و سامان دادن به همه جهات زندگى انسان است و هيچ يك از شئون انسانيت را از قلم نينداخته است ، بر اين اساس ، سر تا پاى زندگى را داراى ادب نموده و براى هر عملى از اعمال زندگى ، هيئت زيبايى ترسيم نموده است كه از غايت آن ، حكايت مى كند.
بايد توجّه داشت كه بخش عظيمى از آداب اسلامى به عنوان احكام فرعى در موضوع عبادات ، معاملات و... در جوامع حديثى و كتاب هاى فقهى ، تدوين شده است.

3. اخلاق

اخلا ق، جمع «خُلق» و به معناى «خوى ها» است و هر گاه از آن به عنوان علم اخلاق و يا تهذيب نفس ياد مى شود ، مراد ، شناخت خوى هاى نيك و بد و تدبير انسان براى

1.رك : الميزان ، ج ۶ ، ص ۲۷۳ ـ ۳۲۱.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
102

محدوده زندگى حيوانى فراتر بگذارند و در عالم معنويت به طَيَران در آيند ؛ چه اين كه ، سرگرمى به خور و خواب و خشم و شهوت ، و به فراتر از آنها نپرداختن ، سبب مى شود كه انسان ، در وجه مشترك با حيوان ، اسير بماند و به شَغَب و جهل و ظلمت ، گرفتار آيد و از كمالات انسانى و بهشت الهى محروم شده ، سزاوار آتش گردد.
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّــلِحَـتِ جَنَّـتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَـرُ وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَـمُ وَ النَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ . ۱
خداوند ، كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند ، در باغ هايى كه زير [درختان] آنها نهرها روان است ، در مى آورد ، حال آن كه كسانى كه كافر شده اند ، [در ظاهر] بهره مى برند و همان گونه كه چارپايان مى خورند ، مى خورند ، و جايگاه آنان ، آتش است.
پيامبر اكرم و ائمه اطهار نيز در راستاى آموزش هاى قرآنى به بيدارى عقل ها و فطرت هاى دست نخورده انسان ها پرداخته اند و همان طور كه به بيان احكام فرعى اسلام ، توجّه داشته اند ، زمينه ايمان و اعتقاد به اصول دين را در آنان ، فراهم كرده و معارف الهى را براى انسان هاى حقيقت جو ، بيان نموده اند. بخش اصول كتاب الكافى و قسمت هاى بسيارى از بحار الأنوار و ديگر كتاب هاى حديث ، شاهد اين مطلب است.

2 . آداب

علّامه سيد محمّد حسين طباطبايى ، در تعريف ادب مى گويد :
بنا بر آنچه از معناى آن (ادب) استفاده مى شود ، هيئت زيبا و پسنديده اى است كه طبع و سليقه چنين سزاوار مى داند كه عمل انسان بر طبق آن هيئت انجام شود ؛ چه آن عمل ، مشروع دينى باشد (مانند دعا و امثال آن) ، چه مشروع عقلى باشد (مانند ديدار دوستان). به عبارت ديگر ، ادب ، عبارت است از ظرافت عمل و

1.محمّد ، آيه ۱۲.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 66338
صفحه از 407
پرینت  ارسال به