119
تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري

حضرت بوده و جايگاه خاصّ خود را دارد و ديگر صحابيان ، با ايشان ، قابل مقايسه نيستند. ساير امامان معصوم عليهم السلام نيز هر يك به اقتضاى زمان خويش ، در باب تفسير آيات قرآن كريم ، تلاش هاى فراوان نمودند و شاگردانشان نيز در ثبت و ضبط بيانات تفسيرى آنان ، كوشش بسيار كرده اند كه حاصل آن ، به صورت روايات تفسيرى در كتب تفسير روايى و جوامع حديثى در دسترس مردم قرار دارد.
دانشمندان شيعه نيز در دوره هاى مختلف ، نسبت به گردآورى و تدوين اين روايات ، توجّه ويژه اى داشته اند و در هر دوره ، كتاب هايى در اين زمينه ، نگاشته شده است. دو قرن دوازدهم و سيزدهم كه موضوع بحث اين جستار است ، نيز از اين نكته ، مستثنا نيست و ما شاهد تأليف كتاب هاى ارزشمندى در باب تفسير روايى هستيم كه اينك در اين مجال ، بدانها اشاره مى شود :
1 . نور الثقلين ، از عبد على بن جمعه عروسى حويزى (م 1112 ق) . مؤلّف ، فقيه و محدّث بزرگ شيعه ، هم عصر علّامه ، شيخ حرّ عاملى و سيّد هاشم بحرانى و از استادان سيد نعمة اللّه جزايرى در شيراز بوده است. وى ، مشرب اخبارى داشته ، در شيراز ساكن بوده و در آن جا به تدريس مشغول بوده است. وى به سال 1112 ق ، در بصره درگذشت. در تفسير ارزشمند نور الثقلين ، تنها از كتب معتبر شيعه ، حديث نقل شده و نام مأخذ ، در ابتداى هر حديث ، آمده و برخى احاديث نيز تقطيع شده است. در بيشتر موارد ، از زنجيره سند ، به اختصار ياد شده است. مؤلّف در برخورد با اخبار متعارض ، اظهار نظر نمى كند و تحقيق را به عهده خواننده مى گذارد. ۱
2 . المعين فى تفسير الكتاب المبين ، از نور الدين محمّد بن شاه مرتضى كاشانى (اخبارى) (م 1115 ق). اين كتاب ، برگرفته از احاديث است و بيشتر به تفسير الصافى فيض ، ارجاع داده است. ۲ اين تفسير با تحقيق آقاى حسين درگاهى ، توسّط انتشارات

1.تفسير شيعه و مفسران آن ، ص ۲۳۹.

2.فهرست نسخ خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج ۱۶ ، ص ۳۴۳ (ش ۶۳۸۵).


تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
118

برخى محقّقان نيز از پاره اى روايات ، چنين استفاده مى كنند كه پيامبر اكرم ، بخشى از معانى آيات قرآن و تفسير آنها را از طريق وحى دريافت مى نمود . به عبارت ديگر ، دو گونه وحى بر ايشان نازل مى شد: وحى قرآنى و وحى تفسيرى يا بيانى. يكى از روايات ناظر به اين معنا ، اين روايت است:
أيَحسَبُ أحَدُكُم مُتَّكِئا عَلى أريكَتِه قد يَظُنُّ أنَّ اللّه لَمْ يُحَرِّمْ شَيْئا إلاّ مَا فى هَذَا القرآن ، ألا وَ إنِّى وَعَظْتُ و أمَرْتُ و نَهَيتُ عَنْ اَشياءَ أنّها لَمِثْلُ القرآن أَو أكْثَر... .۱آيا يكى از شما درحالى كه به تخت [خلافت] تكيه زده ، از روى گمان مى گويد: خداوند ، جز آنچه در قرآن آمده است ، چيزى را حرام نكرده است؟ بدانيد كه من ، موعظه نمودم و امر كردم و از چيزهايى نهى كردم كه مثل آنهايى است كه در قرآن آمده يا بيشتر از آن است.
علّامه سيّد مرتضى عسكرى مى گويد: يك معناى سخن پيامبر صلى الله عليه و آله (أنّها لمثل القرآن) ، اين است كه آن مواعظ و امر و نهى ها را نيز از طريق وحى ، دريافت نموده و در شرح احكام الهى ، بيشتر از قرآن است. ۲
بايد گفت: گرچه مواعظ و امر و نهى هاى رسول اكرم ، در حكم وحى است و بر اساس نصّ قرآن كريم ، پيامبر خدا ، «لاَ يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى» ؛ ولى در اين روايت ، ظاهرا تعبير «لمثل القرآن» ، بيانگر حجم بيانات شريف نبوى است ، نه دريافت آنها از طريق وحى و لفظ «أو اكثَر» هم مؤيّد اين نكته است.
به هر ترتيب ، پيامبر اكرم ، آيات قرآن را براى اصحاب ، تفسير و تبيين مى نمود و محكم و متشابه ، مجمل و مبيّن ، ناسخ و منسوخ ، و فروع احكام و جزئيات معارف قرآن را بيان مى كرد. برخى از اصحاب ايشان نيز بر اساس سخنان ايشان ، به تفسير قرآن مى پرداختند. ۳ البته امام على عليه السلام دست پرورده پيامبر صلى الله عليه و آله و باب شهر دانش آن

1.القرآن الكريم و روايات المدرستين ، ج ۱ ، ص ۱۵۹ (به نقل از : سنن أبى داوود ، ج ۲ ، ص ۶۴).

2.همان جا.

3.تاريخ تفسير قرآن كريم ، تهران : اسوه ، ۱۳۷۲ ش ، اوّل.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 66428
صفحه از 407
پرینت  ارسال به