17
تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري

است ، در السنه و افواه عوام و اوباش ، جارى كرد و شرر شرارت را به چخماق دو به هم زنى برانگيخت و خاك ايران را به خون فتنه و فساد آميخت! .
سپس ، يكى از شرايط خود براى پذيرفتن پادشاهى را اين نكته اعلام كرد كه ايرانيان ، بايد اعمال مربوط به مذهب شيعه را كه به وسيله شاه اسماعيل اوّل اعلام گرديد ، ترك كنند. ۱
همچنين در سال 1148 ق ، پس از تاجگذارى ، بخش نامه اى به سراسر ايران فرستاد مبنى بر اين كه: «چون طريقه هاى مذهبى حنفى و جعفرى به هم نزديك اند ، بايد عموم اهالى ايران به سه خليفه اوّل ، احترام بگذارند و در اذان و اقامه ، سخنان مخالف اهل سنّت بر زبان نياورند». ۲
امّا نادر با وجود شدّت عمل ، در منع تعزيه خوانى و عزادارى شيعيان ، توفيقى نيافت و با اين كه ايل افشار از اركان مستحكم پادشاهان صفوى بود ، نادر ، صفويان را «رافضى» مى خواند و تلاش مى كرد تا نام و نشان صوفيه را از ميان بردارد و مردم را به فراموش كردن آن خاندان و از ياد بردن آثار خيرشان وادار كند. وى گذشته از زندانى نگاه داشتن تهماسب دوم ، عبّاس سوم را نيز از نظرها دور نگاه مى داشت تا خاطره آل صفى از ذهن مردم ايران ، زدوده شود.
به عقيده صاحب نظران ، دليل عمده ناكامى وى در اين كار ، رابطه عميقى بود كه شاهان صفوى در طى دو قرن و نيم ميان خود ، مذهب و مردم به وجود آورده بودند و نادر ـ كه تنها به نيروى شمشير به سلطنت رسيده بود ـ به همان سادگى قادر نبود كه مهر و علقه پادشاهان صفوى را كه بر اثر تبليغات ممتد با عواطف و احساسات مذهبى

1.رك: جهانگشاى نادرى ،ص ۲۶۶؛ عالم آراى نادرى ، ج ۲ ، ص ۴۴۶ ـ ۴۵۷.

2.رك : مجلّه علم و فلسفه ،شماره اوّل : «سياست مذهبى نادر شاه» ، سيد محمّد محيط طباطبايى.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
16

ناگزير از رعايت حريم مذهب و نيروى مذهبى بودند. ۱

دوره افشاريه

حكومت افشارى با تاج گذارى رسمى نادر شاه (تهماسب قلى خان) در سال 1148 ق ، آغاز شد. ۲ در اين دوره ، بيشتر به امور نظامى توجّه مبذول مى شد و به گفته برخى دوره زمامدارى نادر از ابتداى ورود به خدمت شاه تهماسب تا واپسين لشكركشى به مرزهاى باختر را بايد روزگار پادشاهى نظامى تمام عيار در ايران دانست ؛ زيرا سرگرم بودن نادر به كار سپاه ، توجّه او به تشكيل وحدت ارضى ايران ، دفع اجانب و باز پس گرفتن ولايات از دست رفته ، مجال براى توجّه او به امور داخلى و استقرار سازمان هاى اجتماعى و انتظامات ادارى باقى نگذاشت.
بايد گفت با وجود پيروزى هاى درخشان و خدمات شايان نادر و حيثيت و اعتبارى كه او براى ايران به دست آورد ، ايرانيان از همان آغاز كار ، از وى ناخشنود بودند ، چه ، بر خلاف مفاد شروط عرضه شده توسط نادر در روز نخست تاجگذارى در دشت مغان مبنى بر به رسميت شناختن تشيّع ، به عنوان مذهب جعفرى و ركن پنجم در كنار چهار مذهب اهل سنّت و حمايت از آن ـ كه به عقيده برخى براى به دست آوردن قلوب ايرانيان يا فريب آنان بوده است ـ از آن جا كه از خانواده اى سنّى بود ، در بر انداختن مذهب شيعه ، جلوگيرى از آداب و مراسم دينى شيعيان و ضبط موقوفات آنان ، كوشش بسيار داشت ؛ چنان كه در همان شوراى تاريخى دشت مغان ، شاه اسماعيل صفوى را به باد انتقاد گرفت و وى را متّهم كرد كه:
بنابر صلاح دولت خود ، مذهب تسنّن را متروك ، و تشيّع را شايع و مسلوك داشت. علاوه بر آن ، سبّ و رفض را كه فعل بيهوده و مايه مفاسد

1.رك: حديث پيمانه ، ص ۹۴ ـ ۹۵.

2.رك: تاريخ ايران ، ص ۷۲۲ـ۷۳۵.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65699
صفحه از 407
پرینت  ارسال به