167
تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري

3 . اجازة الحديث ، از عبد اللّه بن صالح سماهيجى (م 1135 ق). اجازه مفصّلى است و براى شيخ ناصر بن محمّد جارودى خطّى در 23 صفر 1128 ، نوشته شده است. ۱ اين اجازه با نام الاجازة الكبيرة و با تحقيق شيخ مهدى عوازم قطيفى در سال 1419 ق ، در قم ، چاپ شده است.
4 . اجازه براى احمد بن محمد مهدى خاتون آبادى و فرزندش ملّا محمّد مهدى ، از مير محمّد حسين بن محمّد صالح خاتون آبادى (م 1151 ق). ۲
5 . اجازة الحديث ، از مير محمّد بن حسين بن محمّد صالح خاتون آبادى. اجازه مفصّلى است كه خاتون آبادى براى شاگردش زين الدين خوانسارى نوشته است. ۳
6 . اجازه براى سيّد محمّد حسينى عاملى ، از محمّد باقر بن [محمّد] حسين نيشابورى مكّى (م اوايل 1144 ق) ۴ . ۵
7 . الإجازة الكبيرة ، از سيّد عبد اللّه بن نور الدين جزايرى (م 1173 ق). اجازه مفصّلى است كه جزايرى ، براى شيخ محمّد بن كرم اللّه حويزى و ابراهيم بن عبد اللّه حويزى نوشته و تعداد ديگرى را نيز در آن شركت داده است. اين اجازه ، با مقدّمه مرحوم آية اللّه مرعشى نجفى و تحقيق محمّد سمامى حائرى ، توسّط انتشارات كتاب خانه آية اللّه مرعشى در سال 1409 ق ، براى بار اوّل به چاپ رسيده است. ۶
8 . لؤلؤة البحرين فى الإجازة لقرتى العين ، از يوسف بن احمد بحرانى (م 1186 ق).

1.فهرست نسخ خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج ۱۴ ، ص ۳۴۵ (ش ۵۵۸۲).

2.همان ، ج ۱۵ ، ص ۱۶۴ (ش ۵۷۷۷).

3.همان ، ج ۱۶ ، ص ۲۸۷ (ش ۶۳۲۰).

4.وى ، از علّامه مجلسى ، سيّد عليخان مدنى و محمّد بن عبد الفتاح تنكابنى اجازه روايت دارد. او نزديك به صد سال عمر كرد و در طول عمر خود در مكّه اقامت داشت و در اوايل سال ۱۱۴۴ ق ، ديده از جهان فروبست (تلامذة العلّامة المجلسى ، ص ۸۲).

5.فهرست نسخ خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج ۱۵ ، ص ۱۶۴ (ش ۵۷۷۷).

6.همان ، ص ۷ (ش ۵۶۰۴).


تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
166

شده يا نسخه هاى متواتر ، جز امرى تشريفاتى نيست كه براى تيمّن و تبرّك ، صادر مى شود. ۱
بر اين اساس ، غالب اجازات حديث در قرون اخير ، تنها از باب تيمّن و تبرّك بوده است ؛ گرچه فى الجمله ، سلسله استاد و شاگرد را در بين علما نشان مى دهد و اين خود ، امرى مطلوب است. البته برخى اجازات ، علاوه بر سلسله مشايخ و مصنّفات آنها ، گاه شرح حال افراد بسيارى را نيز در بردارد و به صورت يك كتاب ترجمه قابل استفاده درآمده است. نكته اى كه بايد افزود ، اين است كه هر گاه شيخِ روايت ، اجازه روايت كتابى حديثى ، ولو چاپ شده را به شاگرد مى دهد ، معلوم مى شود كه آن كتاب ، از نظر او معتبر بوده است و آن شاگرد نيز شايستگى روايت آن را دارد.
در دو قرن دوازدهم و سيزدهم نيز رسم اجازه دادن و گرفتن ، در بين عالمان دينى شيعه جارى بوده است و آنان ، اجازات متعدّدى را از خود به يادگار گذاشته اند كه نمونه هاى زير ، از آن جمله است : ۲

قرن دوازدهم

1 . اجازة الحديث ، از سليمان بن عبد اللّه ماحوزى (م 1121 ق). ماحوزى ، اين اجازه را براى شيخ احمد ، پدر شيخ يوسف بحرانى ، در سال 1119 ق ، نوشته است. ۳
2 . مجمع الإجازات ، از محمّد محسن بن عبد العلى (م 1125 ق). شامل سيزده اجازه طولانى و سودمند است. ۴

1.علوم حديث ، ش ۱۵ ، ص ۱۰۸.

2.بايد توجّه داشت كه اجازه علمى اجتهاد ، امر ديگرى است كه با اجازه روايت حديث ، تفاوت دارد و ممكن است برخى از اجازات صادر شده ، صرفا اجازه اجتهاد باشد.

3.فهرست نسخ خطّى مركز احياى ميراث اسلامى ، ج ۲ ، ص ۴۱۶ (ش ۷۴۵).

4.الذريعة ، ج ۲۰ ، ص ۱۵.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65679
صفحه از 407
پرینت  ارسال به