173
تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري

1 . عرضه محتواى حديث بر قرآن و سنّت قطعى؛
چنان كه پيامبر اكرم ، ضمن ايراد خطبه اى در مِنا فرموده است :
أيُّها الناسُ مَا جَاءَكم عَنِّى يُوافِقُ كتابَ اللّه فَأنَا قُلْتُهُ وَ مَا جَاءَكُمْ يُخالِفُ كتابَ اللّهِ فَلَمْ أقُلْهُ .
اى مردم! آنچه [ به نقل ] از من به شما مى رسد كه موافق كتاب خداست ، من آن را گفته ام و آنچه به شما مى رسد كه مخالف كتاب خداست ، من آن را نگفته ام .
2 . تحقيق درباره شأن صدور حديث و آنچه در فهم معناى آن دخالت دارد؛
3 . توجّه به اين كه الفاظ حديث از معصوم عليهم السلام است يا نقل به معنا صورت گرفته است؛
4 . توجّه به اين كه آيا حديث ، حمل بر ظاهر مى شود يا مراد ، چيز ديگرى است (حديث محكم است يا متشابه) ۱ ؛
5 . شناخت عام و خاص ، و مطلق ومقيّد احاديث؛ ۲
6 . شناخت ناسخ و منسوخ احاديث؛
7 . آگاهى از اين كه آيا حديث ، حمل بر تقيّه مى شود يا نه . ۳
از اين رو ، در راستاى فهم احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام ، شرح و

1.محكم ، حديثى است كه در دلالت بر الفاظ خود ، احتمال ديگرى را نمى پذيرد . نيز گفته اند: محكم ، آن است كه دلالتش روشن است . در صورت اوّل ، نص و در حالت دوم ، نص و ظاهر را در برمى گيرد . متشابه ، بر خلاف محكم ، احتمال معانى ديگر در آن هست و شامل ظاهر ، مؤوّل و مُجمل است .

2.عام ، حكمى است كه شامل همه افراد خود مى شود ، گرچه در موردى خاص وارد شده باشد . خاص ، در اصطلاح محدّثان ، حكمى است كه از پيامبر صلى الله عليه و آله يا ديگر معصومان عليهم السلام درباره يك گروه مشخّص يا يك فرد معيّن ، وارد شده است و آنان را به سبب داشتن صفت ، عمل و يا عقيده اى كه مورد رضاى شارع نيست ، نكوهش كرده است ، و اين نكوهش به ذات آنان يا قوم و قبيله شان ارتباط ندارد ، و اين با اصطلاح اصوليان ، تفاوت دارد . (تلخيص المقباس ، ص ۲۵۴) .

3.ر ك : تلخيص مقباس الهداية ، على اكبر غفارى ، ص ۲۴۷ ـ ۲۶۵ .


تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
172

65. اجازة الحديث ، از احمد بن على اكبر تربتى (م ق 13 ق). اجازه اى است كه براى سيّد اسد اللّه بن محمّد باقر شفقى نوشته شده است. ۱
تعدادى ديگر از اجازات علما در مجموعه اى با شماره 6062 در كتاب خانه آية اللّه مرعشى موجود است. ۲

2 ـ 3 . فقه الحديث (شرح و مفهوم شناسى حديث)

چنان كه در تعريف «درايه» گذشت ، برخى از دانشمندان براى آن ، معنايى وسيع در نظر مى گيرند ، كه متن ، سند ، چگونگى تحمّل و آداب نقل حديث ، همه را مورد بحث قرار مى دهد . برخى ديگر نيز دايره آن را به بررسى احوال و عوارض سند ، محدود كرده اند .
اگر درايه را با معناى گسترده آن بنگريم ، فقه الحديث ، شاخه و زير مجموعه آن است؛ ولى اگر معناى محدودتر آن را بپذيريم ، فقه الحديث ، در موضوع ، با آن مخالف مى شود ، چنان كه تعريف شيخ آقا بزرگ ، درباره درايه و فقه الحديث ، مؤيّد اين نظر است . وى در تعريف «فقه الحديث» مى گويد : «موضوع فقه الحديث ، با رجال و درايه متفاوت است؛ زيرا فقه الحديث ، تنها شامل متن حديث است . از اين رو ، در آن ، از شرح واژه هاى حديث و بيان حالات متن ، مانند : نص يا ظاهر ، عام يا خاص ، مطلق يا مقيّد ، مُجمل يا مبيَّن ، و معارض يا غير معارض بودن آن ، بحث مى شود» . ۳ در توضيح اين مطالب بايد گفت كه دانشمندان كوشا و محقّق شيعه ، پس از فراغت از تحقيق و بررسى سند حديث و تعيين درجه اعتماد به آن ، براى فهم محتواى حديث و درك پيام آن ، امور مهمّى را ذكر نموده اند كه به عنوان فقه الحديث ، مطرح است . از جمله آن امور ، موارد زير را مى توان ياد كرد :

1.فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه مدرسه آية گلپايگانى ، ج ۱ ، ص ۸۸ .

2.فهرست نسخ خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج ۱۶ ، ص ۶۳ ـ ۶۴.

3.الذريعة ، ج ۸ ، ص ۵۴ .

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65697
صفحه از 407
پرینت  ارسال به