مردم عجين شده بود ، از دل ايرانيان ، بيرون ببرد. ۱
نادر ، پس از نشستن بر تخت شاهى ، پنهانى در صدد آن بود كه به همراه افغان ها ، سران شيعه را از ميان بردارد؛ امّا جنگ هاى پياپى به وى مجال نداد و اين خواسته او عملى نشد. ۲
برخى از محقّقان ، رفتار نادر نسبت به شيعه را تنها يك سياست مذهبى مى دانند كه وى پس از ظهور دلاورى هايى از افغانى هاى ارتش نادرى ، آن را در پيش گرفت و پيش از آن ، وى بيشتر به هموطنان شيعى مذهب خود ، توجّه و تكيه داشت. وى ، پس از نبرد دلاورانه افغان ها در آن سوى پل بغداد ، از راه الفت و محبّت نسبت به سنّيان افغان در آمد و گروهى را مأمور جلوگيرى از بى حرمتى به مزار ابو حنيفه نمود و به تزيين مقبره او همّت گماشت ؛ ۳ ولى سخنان صريح و مواضع نادر نسبت به شيعه در روز تاج گذارى ، خلافِ اين را مى رساند و بيانگر آن است كه او از آغاز با شيعه سرِ ستيز داشته است.
با اين احوال ، برخى ديگر او را از قبيله قرخلوى افشار و جزو طوايف شاهسون دانسته ، مى گويند در شيعه بودن آنان ، ترديدى نمى توان داشت و نام هاى فرزندان وى و برادرش (رضا قلى ، مرتضى قلى ، امامقلى ، عليقلى) را از شواهد شيعه بودن او دانسته اند ؛ ۴ ولى چنين شواهدى چندان قابل اعتنا نيست.
تلاش براى اتّحاد مذاهب اسلامى
نادر پس از اين كه به سبب تعصّب كوركورانه عالمان اهل سنّت عثمانى و اغتشاش هاى پياپى داخلى نتوانست سياست هاى اعلام شده قبلى خود را به اجرا
1.تاريخ اجتماعى ايران در عصر افشاريه ، ج ۲ ، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵.
2.گنجينه تاريخ ايران ، ج ۱۲ ، ص ۴۳۳ـ۴۴۶ ؛ تاريخ اجتماعى ايران در عصر افشاريه ، ج ۲ ، ص ۱۰۹.
3.تاريخ اجتماعى ايران در عصر افشاريه ، ج ۲ ، ص ۱۱۰ ؛ جهانگشاى نادرى ، ص ۲۷۰.
4.تاريخ اجتماعى ايران در عصر افشاريه ، ج ۲ ، ص ۱۰۷ .