333
تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري

سيّد محمّد بن عبد النبى اخبارى (م1232 ق)

وى ، فقيه ، محدّث ، متكلّم شيعه و از عالمان مشهور اخبارى و سخت متعصّب است كه در سال 1178 ق ، در هند به دنيا آمد. او در سال 1198 ق ، به حج رفت و از آن جا عازم عراق گرديد و در نجف ، كاظمين و كربلا اقامت گزيد و نزد سيّد محمّد مهدى شهرستانى ، درس خواند و از او و محمّد على بن محمّد باقر بهبهانى و موسى بن على بحرانى ، اجازه روايت دارد.
اخبارى ، در اثر فشار اصوليان ، ناگزير شد عراق را ترك كند و به ايران بيايد. وى ، مدّتى در مشهد و تهران بود ۱ و باز ناچار شد به عراق باز گردد و در كاظمين بماند. سرانجام ، داوود پاشا ، رقيب اسعد پاشا در كار وزارت ، چون از رابطه دوستانه اسعد پاشا با ميرزا محمّد و قدرت ميرزا آگاه شد ، ترسيد و با بهانه اختلافات اخباريان و اصوليان ، با شورانيدن نهانى اوباش بغداد بر ضدّ ميرزا محمّد ، باعث شد تا او و پسر بزرگش سيّد احمد كشته شوند.
ميرزا محمّد ، بيش از هشتاد اثر از خود به جاى گذاشته است كه در بسياى از آنها مخالفت با اجتهاد را وجهه همّت خود قرار داده است كه آن جمله است :
ـ اجازه به محمّد باقر بن محمّد على
ـ اجازة الحديث
ـ البنيان المرصوص بالبراهين و النصوص

1.با توجّه به توانايى او در علم اعداد ، طلسمات ، تسخير ارواح و... امناى دربار پادشاه ايران در سال ۱۲۱۸ ق ، از او خواستند كه در قتل ايشپخدر ، تدبيرى بينديشد. او قبول كرد و چهل روز مهلت خواست تا سرِ او را براى شاه حاضر كند و خود در بقعه حضرت عبد العظيم به كنجى رفت و به گفتن ذكر و اوراد مشغول شد تا اين كه در موعد تعيين شده ، وعده او عملى شد. امناى شاه ، از كار او به وحشت افتادند و با ترفندى از شاه خواستند او را با احترام ، روانه عتبات مقدس كند (ناسخ التواريخ ، قاجاريه ، ج ۱ ، ص ۱۴۲).


تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
332

ـ زبدة الأعمال فى الأدعية و الآداب
ـ شرح الاستبصار
ـ وسيلة النجاة فى الأدعية و الأوراد
وى كتابى با عنوان بحر العلوم نيز دارد كه فارسى ملمّع و بدون ترتيب مانند كشكول است كه از فوايد هر علمى در آن آورده و هفت مجلّد است. ۱

ابو القاسم بن حسن (محمّد حسن) گيلانى (ميرزاى قمى) (م1231 ق)

وى فقيه ، مجتهد ، اصولى پُر اطّلاع و ملقّب به «محقّق قمى» است و در سال 1150 ق ، در جاپَلَق از توابع بروجرد به دنيا آمد. نزد پدرش و سيّد حسين بن جعفر خوانسارى (م1191 ق) و وحيد بهبهانى درس خواند و از آنان و محمّد مهدى بن محمّد فتونى و محمّد باقر بن محمّد باقر هزار جريبى روايت مى كند.
وى ، سرانجام در قم ساكن شد و به تدريس و تأليف و ارشاد ، مشغول شد تا به مرجعيت رسيد ، چنان كه در فصل اوّل گذشت. وى در مخالفت با صوفيه ، شدّت بسيار به خرج مى داد. او شاگردان بسيارى تربيت كرد و كتاب هاى فراوان ، تأليف نمود كه از آن جمله است:
ـ رسالة فى معرفة مشايخ الإجازة من الرواة
ـ شرح حديث «رأس الجالوت»
ـ شرح حديث «أمر ابليس أن يسجد لآدم»
ـ شرح حديث «أنا الطّين»
ـ شرح حديث «هل رأيت رجلاً»
ـ شرح جمله اى از «خطبة البيان»
ـ فتحيه (در بيان نكته اى در خطبه امام جواد عليه السلام ). ۲

1.الذريعة ، ج ۳ ، ص ۴۲ و ۹۰ و ج ۱۱ ، ص ۳۲۲ و ج ۱۳ ، ص ۸۴ ؛ رياض الجنة ، ج ۲ ، ص ۳۹۷.

2.أعيان الشيعة ، ج ۲ ، ص ۴۱۱ ؛ ريحانة الأدب ، ج ۶ ، ص ۶۸ ؛ موسوعة مؤلّفى الإمامية ، ج ۲ ، ص ۵۱۴ ؛ موسوعة طبقات الفقهاء ، ج ۱۳ ، ص ۵۱.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65672
صفحه از 407
پرینت  ارسال به