دوازده وجه در اين باره بيان كرده است. ۱
آية اللّه خويى رحمه الله در مقدّمه معجم رجال الحديث ، هر دو ادّعاى صحيح و قطعى الصدور دانستن تمام روايات كتب اربعه را با دلايل متعدّد ، رد كرده است. از جمله دلايل وى در ردّ ادعاى صحّت تمام احاديث الكافى ، موارد زير است:
1. شيخ كلينى ، احاديث فراوانى را از غير معصومان و از افرادى همچون: هشام بن حكم ، ابو ايوب نحوى ، اسيد بن صفوان ، اسحاق بن عمار و... نقل مى كند.
2. روايات مُرسل يا احاديثى كه در اسناد آنها راويان مجهول و دروغگو مانند ابو البخترى وجود دارد ، در الكافى يافت مى شود.
3. روايات شاذ كه دست كم به هيچ روى نمى توان به صدور آنها از معصوم عليه السلام اطمينان پيدا كرد ، در الكافى وجود دارد.
4. كسانى چون شيخ صدوق ، به صحّت تك تكِ روايات الكافى باور ندارند. ۲
وى در ردّ قطعى الصدور بودن تمام احاديث كتب اربعه نيز دلايلى دارد كه موارد زير ، از آن جمله است:
1. اصحاب امامان، گرچه در پاسدارى احاديث از نابودى ، بيشترين تلاش را از خود نشان داده اند ، امّا در دوران تقيّه مى زيستند و نتوانستند آشكارا احاديث را منتشر نمايند.
2. اگر به فرض ، اهتمام شاگردان ائمه عليهم السلام در حفظ و حراست روايات ، موجب علم شود ، در نهايت ، موجب علم به صدور اصول روايى از صاحبان آنهاست.
3. اگر به فرض ، صاحب اصل يا كتابى دروغ نبسته باشد و دچار خطا نشود ، احتمال دارد راوى از او در روايتش ، خلاف بگويد يا دچار اشتباه شود. ۳