43
تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري

اخباريان ، شيخ يوسف بحرانى ، به روش آنان ،اظهار تمايل كرد. او در سال 1221 ق ، با تعدادى از همراهانش براى زيارت امام رضا عليه السلام راهى ايران شد و مدّتى در شهرهاى يزد و اصفهان ،اقامت داشت و با دعوت و اصرار فراوان فتحعلى شاه ، به حضور او رفت و مورد اكرام و احترام قرار گرفت. سه سال نيز در كرمانشاه زيست. سپس به كربلا بازگشت و سرانجام در نزديكى مدينه در 75 سالگى درگذشت و در قبرستان بقيع ، مدفون شد. ۱

افكار شيخ احمد احسايى

سيّد شفيع موسوى ، در الروضة البهيّة فى الطرق الشفيعية مى گويد:
شيخ احمد ، غالبا مشغول ذكر و در حال تفكّر بود و جز در مورد علم و در جواب سؤالات علمى (اعم از اصول و فروع دين و حديث) سخن نمى گفت و مشغول تدريس بود و اصول الكافى و الاستبصار تدريس مى كرد و از او جز نيكى نديديم. امّا گروهى از دانشمندان معاصر او را مذمّت كرده اند و برخى بر اساس آنچه از سخن او استفاده مى شود ، او را تكفير كرده اند. ۲
طبق نظر برخى محقّقان ، اساس شيخيه بر مبناى امتزاج تعبيرات فلسفى قديم متأثّر از آثار سهروردى با اخبار آل محمّد عليهم السلام است. از اين رو ، عدّه اى او را مبتكر روش جديدى در حكمت و عرفان مى دانند؛ روشى كه با مبانى فيلسوفان و عارفان اسلامى نمى ساخت. همچنين ، مخالف روش اخباريان ، محدّثان و فقهاى شيعه بود. وى به گمان خود ، بين دو مذاق فلسفه و حديث را جمع نمود و ائتلافى در اين دو مبحث ، به وجود آورد كه كليد آن ، تصرّف در هر دو بود. او حكمت و عرفان را از آن مقصدى كه هدف حكيمان و عارفان است ، خارج كرد و آيات و روايات را نيز بدون

1.رك: لغت نامه دهخدا ، ذيل «احمد احسايى»؛ فرهنگ فرق اسلامى ، ص ۲۷۰؛ بهائيت در ايران ، به نقل از : تحقيق در تاريخ و فلسفه بابيگرى ، ص ۲۶.

2.أعيان الشيعة ، ج ۲ ، ص ۵۹۰.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
42

انصارى و آخوند خراسانى ، از شخصيت هاى فقهى و اصولى كم نظير در تاريخ تشيّع اند كه هر يك در رشد موقعيت سياسى و اجتماعى شيعه و تحرّك اعتقادى نيروى مذهبى سهيم بودند و سبب شدند كه جايگاه علمى تشيّع در دوران قاجار ، از جهت كمّيت و كيفيت (حضور قدرت مذهب در تحوّلات اجتماعى) ، در نقطه اى برتر نسبت به گذشته تاريخى خود قرار گيرد. ۱

4 . شيخيگرى

يكى ديگر از جريان هاى فكرى و فرهنگى اى كه حدودا در اواسط قرن سيزدهم ظهور كرد ، شيخيه يا كشفيه است. شيخيه به پيروان شيخ احمد احسايى (م1241 ق) اطلاق مى شود. وجه نامگذارى كشفيه نيز ، كشف و الهامى است كه او و پيروانش براى او ادّعا مى كنند. ۲
شيخ احمد احسايى ، در رجب سال 1166 ، در احساء به دنيا آمد. اجداد او از اهل سنّت و جماعت بوده اند. وى ، دوران كودكى ممتازى براى خود بازگو مى كند ، چنان كه در پنج سالگى از خواندن قرآن ، فارغ مى شود ، همواره در حال تفكّر و مشغول ذكر است ، در بازى با كودكان ، تنها جسمش شركت دارد ، در تنهايى به نظر عبادت به جهان مى نگرد و به ياد گذشتگان عالم ، مى گِريد . ۳
شيخ ، در بيست سالگى مقدّمات عربى را آموخت. سپس به كربلا و نجف مهاجرت كرد و در درس سيّد بحر العلوم و وحيد بهبهانى و ديگر عالمان بزرگ ، شركت جست. پس از ترك عراق به علّت شيوع طاعون و اقامت چهار ساله در بحرين ، در سال 1212 ق ، دوباره به كربلا بازگشت و پس از ملاقات با رئيس

1.حديث پيمانه ، ص ۹۵ و ۱۰۱.

2.أعيان الشيعة ، ج ۲ ، ص ۵۸۹ ـ ۵۹۳.

3.لغت نامه دهخدا ، ذيل «احمد احسايى» ؛ شيخيگرى ، بابيگرى ، ص ۶ ـ ۸ .

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65669
صفحه از 407
پرینت  ارسال به