زمينه هاى اجتماعى ظهور بابيه
به عقيده برخى از محقّقان ، روحيه شكست خورده مردم ايران پس از جنگ هاى ايران و روس ، و نااميدى از اقتدار دولت و روحانيت ـ كه هر دو وارد ميدان شده بودند ـ فقر مردم و ظلم شديد حاكمان ، زمينه روانى اى را فراهم نمود تا برخى از مردم به نيرويى فراتر از آنچه موجود بود ، تمايل پيدا كنند و زمينه براى ظهور مدّعيان ارتباط با امام زمان عليه السلام به عنوان منجى بشر ، تسهيل گردد. ۱
بر اين اساس ، عدّه بسيارى از مردم كه اغلب از ميان روستاييان ، پيشه وران جزء و يا طلّاب شيخىْ مسلك بودند ، به سيّد على محمّد باب اقبال نمودند و در برخى مناطق (مانند: مازندران ، زنجان ، تبريز و...) بر ضدّ حاكمان محلّى و حتّى شخص ناصرالدين شاه ، به مبارزه پرداختند و خواستند او را بكشند كه موفّق نشدند. ۲ در طىّ اين شورش ها عدّه بسيارى از مردم ، كشته شدند. آنان با در دست داشتن شمشير و با فرياد «يا صاحب الزمان!» ، حمله مى كردند كه توسّط نيروهاى دولتى ، قتل عام شدند.
مدّت زيادى از آغاز ادّعاى باب نگذشته بود كه با موانع و مخالفت هاى جدّى از سوى روحانيت و دولت وقت ، روبه رو شد. چون از يك سو با شورش هاى پيروانش ، امنيت كشور و حكومت قاجار را در معرض خطر جدّى قرار داده بود و از سوى ديگر ، ادّعاهاى او ، دليل بر خروج وى از دين اسلام و مجازات آن ، اعدام بود. امّا علما به سبب احتمال جنون وى ، در صدور فتواى قتل او تعلّل مى كردند.
به هر ترتيب ، دولت وقت ، حكم زندان او را صادر كرد و او در شيراز ، زندانى شد . سپس ، وى را به اصفهان فرارى دادند و سرانجام به زندان «چهريق» در تبريز انتقال يافت و دو سال در آن جا زندانى بود.