63
تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري

جهت ، چاره نديدند ، مگر آن كه معجزات را يكسره انكار كنند تا كسى از آنها مطالبه معجزه نكند. ۱

وضعيت فرهنگى ـ اجتماعى اهل سنّت در سده هاى دوازدهم و سيزدهم

بررسى جامع اوضاع فرهنگى ـ اجتماعى اهل سنّت در اين دوره ، به مجال و مقال ديگرى نياز دارد. از اين رو ، در اين جا تنها به جريان فرهنگى مهمّى كه در قرن دوازدهم در ميان بخشى از اهل سنّت پديد آمد ، يعنى جريان سلفيگرى و به تعبير ديگر ، وهّابيگرى مى پردازيم.

وهّابيگرى

پيشينه پاره اى از عقايد اين فرقه ، به قرن اوّل تا سوم هجرى بر مى گردد. امامت احمد بن محمّد حنبل (164 ـ 241 ق) در عصر متوكّل عبّاسى ، سبب شد تا عقايد اهل سنّت ، تدوين شود و ديگر فرقه هاى اهل حديث ، تحليل بروند و حمايت حكومت از احمد ، ديگر محدّثان را به ترك روش خود ناچار نمود و بر اثر كتمان ، به تدريج ، نابود شدند. بعد از آن ، ابوالحسن اشعرى قَدَرى ، به تعديل مكتب ابن حنبل پرداخت و جايگاه او را تضعيف نمود؛ ولى احمد بن تيميه حرّانى دمشقى (م728 ق) در قرن هشتم ، دوباره مكتب احمد را مطرح كرد و سلفيگرى را مورد توجّه قرار داد. ۲
ابن تيميه ، احاديث تشبيه و تجسيم و جهت داشتن خدا را بار ديگر طرح نمود و فراتر از كار ابن حنبل ، برخى از فروع دين را در اصول دين ، وارد كرد. وى سفر براى زيارت رسول خدا را بدعت و حرام شمرد و هر نوع توسّل به پيشوايان اسلام و اولياى الهى را شرك و مخالف با اصل توحيد دانست. همچنين بوسيدن سنگ قبر

1.كشف اسرار ، ص ۵۶.

2.فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى ، ص ۲۴۳ ـ ۲۵۰.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
62

محمّد باب و يا اقدس حسينعلى نورى ، امر جديد را دين جديد و قضاى جديد را به قضاوت جديد طبق دين جديد تفسير كرده و عبارت «يهدم ما قبله» را نابودىِ اديان پيشين دانسته است. حال آن كه وقتى اين روايات در كنار احاديث ديگر قرار گيرد ، معناى آن به خوبى روشن مى شود و به دست مى آيد كه كتاب جديد ، يا قرآنى است كه توسّط امام على عليه السلام گردآورى شد و حاوى تفسير و تأويل نيز هست و يا صحيفه اختصاصى امام است ، مشتمل بر وظايف امامت ايشان ، چنان كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
إن لكلٍّ واحد منّا صحيفة فيها ما يحتاج إليه أن يعمل به فى مدّته فإذا انقضى فيها ممّا اُمر به عرف أنّ أجله قد حضر.۱
قضاى جديد نيز ، يعنى داورى بدون طلب بيّنه (گواه) و امر جديد ، كشتار گسترده گردنكشان و ستمگران جهان است كه بر مردم گران خواهد آمد. انهدام امور قبل از ظهور به دست امام مهدى عليه السلام ، نسخ شريعت و نابودى دين نيست ؛ بلكه از بين بردن بدعت ها و رسوم باطل است ، چنان كه در دعاى ندبه مى خوانيم.
رشته اى ديگر از تلاش هاى مذبوحانه بابيان و بهاييان ، انكار معجزات پيامبران الهى است كه ميرزا ابوالفضل گلپايگانى ، مروّج مذهب باب و بها ، در كتاب فرائد ، به آن دامن زده است.
امام خمينى رحمه الله در اين باره مى گويد :
نكته انكار كردن كرامات و معجزات توسّط ابوالفضل گلپايگانى ، اين بود كه چون دست باب و بها از آن كوتاه بود و آنها مردمى بودند كه از اشخاص عادى هم كمتر بودند ـ چنان كه كتاب آنها و كلمات آنها كه در دست است و مباحثه باب با نظام العلماى تبريزى كه در تواريخ محفوظ است ، مطلب را روشن مى كند ـ ، از اين

1.الكافى ، ج۱ ، ص۲۸۳ ، ح ۴ .

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 66336
صفحه از 407
پرینت  ارسال به