67
تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري

1. وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّـلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا .۱اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند ، پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر نيز براى آنان ، طلب آمرزش مى كرد ، قطعا خدا را توبه پذير مهربان مى يافتند.
اگر طلب شفاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله و واسطه قرار دادن ايشان براى طلب آمرزش از خدا ، شرك بود ، گناهكاران ، خدا را توبه پذير مهربان نمى يافتند ، زيرا خدا مسلّما شرك ورزيدن نسبت به خود را نمى بخشايد:
إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ .۲۲. مَّن يَشْفَعْ شَفَـعَةً حَسَنَةً يَكُن لَّهُ نَصِيبٌ مِّنْهَا .۳هر كس شفاعت پسنديده كند ، براى وى از آن ، نصيبى خواهد بود.
اين آيه ، شفاعت نيكوى مؤمنان در حقّ همديگر را جايز و پسنديده مى داند. اگر توسّل به شفيع ، شرك بود ، خداى متعال ، بدان اذن نمى داد و نمى فرمود: «يَكُن لَّهُ نَصِيبٌ مِّنْهَا».

2 . مسئله توسّل

وهّابيان مى گويند: توسّل به مردگان ، از جمله كسانى كه شأن و منزلت والاى آنان نزد خدا ثابت است و واسطه قرار دادن آنان براى رفع نيازها ، جايز نيست؛ زيرا خطاب به معدوم ، از نظر عقل ، زشت است ، چون مُرده ، دعاى شما را نمى شنود و اگر بشنود ، توان اجابت ندارد و از سوى ديگر ، اين كار شرك است. ۴

1.نساء: آيه ۶۴ .

2.نساء: آيه ۴۸.

3.نساء: آيه ۸۵ .

4.البراهين الجليّة (به نقل از: منهاج السنة ، ص ۱۱).


تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
66

همچنين سيد مرتضى رضوى ، در مقاله اى با عنوان: «العلماء الرادّون على ابن عبد الوهّاب المعاصرون له و المتأخّرون عنه إلى وقتنا هذا» كه آن را به البراهين الجلية فى رَفع تشكيكات الوهّابية از آية اللّه سيدمحمّد حسن قزوينى حائرى ملحق نموده است ، 77 نفر از دانشمندانى را كه در ردّ ابن عبدالوهّاب ، كتاب نوشته اند و يا سخن گفته اند ، ذكر كرده است .
در اين جا از ميان چند مسئله اى كه وهّابيان به شيعه ، بلكه به بسيارى از مسلمانان ايراد مى گيرند ، يعنى : شفاعت ، توسّل ، زيارت قبر امامان عليهم السلام و اوليا ، تزيين حرم امامان عليهم السلام با طلا و نقره و روشن كردن چراغ و ايجاد سايبان ، بنا كردن قبر ، سه مورد نخست را به همراه پاسخ با تصرّف و تلخيص از كتاب البراهين الجلية فى رفع تشكيكات الوهّابية ۱ مى آوريم. در اين كتاب ارزشمند ، تك تك عقايد بى اساس و بدعت آميز ابن عبد الوهّاب و پيروان او ، با استناد به آيات قرآن و سنّت و سيره نبوى مورد نقد قرار گرفته و وجه بطلان آنها ، بر همگان روشن شده است. بى پايگى ساير ادّعاهاى آنان را نيز به همين ترتيب ، در اين كتاب و ساير ردّيه ها ببينيد.

1 . مسئله شفاعت

وهّابى ها مى گويند : «شفاعت انبيا و اوليا ، در دنيا قطع گرديده است و تنها در آخرت از آن برخوردارند. از اين رو ، اگر بنده ميان خود و خدا ، كسانى از بندگان او را واسطه قرار دهد و از آنان شفاعت بخواهد ، اين كار ، شرك و عبادت غيرِ خدا به حساب مى آيد».
در پاسخ بايد گفت: اولاً آنان براى اين ادّعا دليلى ندارند و ثانيا آيات قرآن ، بر جايز بودن شفاعت ، دلالت دارد. به عنوان نمونه به آيات زير توجّه كنيد:

1.البراهين الجلية فى رفع تشكيكات الوهابية ، سيّد محمّد حسن قزوينى حائرى ، با مقدّمه : سيّد محمّد كاظم قزوينى ، قاهره: مطبوعات النجاح ، ۱۴۱۰ ق / ۱۹۹۰ م ، اوّل.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي دوازدهم و سيزدهم هجري
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 76810
صفحه از 407
پرینت  ارسال به