از جمله آيات قرآن كه در ردّ عقيده وهّابيان مبنى بر شرك بودن توسّل به اوليا و امامان عليهم السلام صراحت دارد ، آيات مربوط به پسران خطاكار حضرت يعقوب عليه السلام است ، آن جا كه مى فرمايد:
قَالُواْ يَـأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا كُنَّا خَـطِـئينَ قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ .۱[برادران يوسف] گفتند: اى پدر! براى گناهان ما آمرزش بخواه كه ما خطاكار بوديم. گفت: به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم ، كه او همانا آمرزنده مهربان است.
برادران يوسف ، بعد از پشيمانى از كردار بد خود ، به پدرشان متوسّل شدند و او را وسيله آمرزش به درگاه خدا قرار دادند. يعقوب عليه السلام نيز در پاسخ آنان نفرمود: «شما خطاى ديگرى مرتكب شديد و با توسّل به من و طلب شفاعت از من ، مشرك شديد ، برويد و خودتان از خدا آمرزش بخواهيد»؛ بلكه خواسته آنان را پذيرفت و با تصريح به آمرزنده و مهربان بودن خدا ، اميد به قبول شفاعت را نيز در آنان ايجاد كرد. ۲
همچنين ، روايت شده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر سرِ چاهى كه كشتگان بدر را در آن افكنده بودند ، آمد و خطاب به آنان ، آيه «انّا قد وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا؟»۳ را تلاوت كرد . كسى به ايشان گفت: آيا مردگان را مى خوانى؟ فرمود: «تو از آنان ، شنواتر نيستى ، ولى پاسخ نمى دهند». ۴
عمر بن خطّاب نيز مى گويد: رسول خدا فرمود: «وقتى آدم ، آن خطا را مرتكب شد ، گفت : يا رب أسألك بحقّ محمّد لمّا غفرت لى ...» .۵
1.يوسف ، آيه ۹۷ ـ ۹۸.
2.رك: المصباح المنير ، ص ۳۰.
3.اعراف ، آيه ۴۴ .
4.صحيح البخارى ، ج ۴ ، ص۱۴۶۱ ، ح۳۷۵۷ .
5.دلائل النبوة ، للبيهقى ، ج۵ ، ص ۴۸۹ .